Translate

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه

هیچ موجود زنده ای از شر جمهوری اسلامی در امان نیست!



تهدید و ارعاب و توهین به یک سیاست ثابت و دایمی در حکومت اسلامی مبدل شده است. حکومتی که با شعار گسترش آزادی های سیاسی و اجتماعی بر سرکار آمد ، امروز تمام هم و غم خود را صرف تحدید امنیت و آزادی شهروندان کرده است.
اگر در رژیم پهلوی محدودیت تنها برای سیاستمداران بود ، امروز در حکومت ملایان همه اقشار جامعه از کارگر و کشاورز گرفته تا سیاستمدار و حتی بانیان و یاران حکومت اسلامی تحت آزار و شکنجه اند.
با گشت و گذاری در تاریخ ، تنها دوران تاریک قرون وسطی و سلطه کلیسا بر اروپا را می توان با حکومت اسلامی قیاس کرد و قوانین و رفتارهای واتیکان را مشابهی برای جمهوری اسلامی دانست.
به جرات می توان گفت که هیچ یک از سیاهترین دیکتاتوریهای زمان ما به اندازه حکومت اسلامی برای مردمان و شهروندان خود ایجاد محدودیت نکرده اند و در بسیاری از بدترین دیکتاتورها ، حداقل حقوق انسانی برایم مردم در نظر گرفته شده است.
تلفیق نامیمون اسلام با سیاست های دیکتاتوری ولایت فقیه ، سبب شده است روز به روز دامنه تهدیدات حکومت بر علیه شهروندان گسترده تر شده و دایره محدود آزادی ها هر روز تنگ تر از قبل شود.
مسئولان ، مدیران ، قانون گذاران و تمامی دست اندرکاران حکومت اسلامی که به یقین از بیماری ها و عقده های فراوان روحی و روانی رنج می برند ، تصمیمات خود را بر مبنای تصورات و برداشت های شخصی از احکام دینی می گیرند و دیگران را هم مقید و ملزم به اطاعت از این تصمیمات می دانند!
در سایه تراوشات ذهنی بیمارگونه مسئولان نظام اسلامی ، هیچ موجود زنده ای از تیر رس افکار و قوانین آنها در امان نیست!
در آخرین اظهارات و تصمیماتی از این دست می توان به طرح احمد رضا رادان اشاره کرد که در آن به کسانی که به گفته او اقدام به سگ گردی در خیابانها می کنند هشدار جدی داده است!
جوانان و حتی افراد مسنی که در سایه رفتارهای ضد انسانی حکومت ، از داشتن کمترین امکان تفریح و شادی محروم هستند ، تنهایی و خلوت خود را به انس و الفت با حیوانات ؛ بویژه سگ ها؛ اختصاص داده اند اما جمهوری اسلامی این کمترین شادی را نیز برای مردم جرم محسوب می کند و با اقدامات و تهدیدات متوالی آنها را از همراهی با حیوانات بر حذر می دارد.
در پی اظهارات رادان و به گفته شاهدان عینی ، ماموران انتظامی ، سگ های نگون بخت را با ضربات لگد در کیسه ها ریخته و به نقاط نامعلومی ( چه بسا بازار فروش مجدد) منتقل می کنند!
اما سوال اصلی این است ، نیروی انتظامی که از تامین حداقل امنیت در معابر شهر در روز روشن برای مردم ناتوان مانده با چه منطق و هدفی نیرو و امکان خود را صرف دستگیری سگ های مردم می کند؟! آیا تمام معضلات اجتماعی مردم رفع شده و مشکل مهمتری باقی نمانده است؟!
قطعا سردار رادان بهتر از هر کسی پاسخ این سوال را خواهد داد! 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر