در طی سالهای پس از انقلاب کفتارها و لاشخوران به جان وطن
افتادند و هر کدام گوشه ای را به دندان گرفتند و تکه پاره کردند و برایشان نه
ایران مهم بود و نه ایرانی. میراث چند هزارساله نیاکان ما ، که به بهای خونهای بی
شمار به ما رسیده بود با جهل و بی تفاوتی و نادانی خود ما در اختیار مشتی وطن فروش
و مزدور گذاشته شد تا نگهبان ما و کشورمان باشند اما امروز همه چیز ما را به تاراج
بردند و برای خود و آیندگانشان ثروت ها اندوختند و حال چشم طمع به خاک ما دارند تا
با فروش آن ، ملت ما را به خاک مذلت بنشانند!
از روزی که وطن فروشان اختیار کشور را به دست گرفتند شروع
کردند به فروختن هر چه که داشتیم. تخت جمشید و هزاران آثار باستانی مورد تاراج
قرار گرفت و گذشته ما در موزه های اروپایی و آمریکایی و حتی موزه های شخصی انبار
شدند ( باز جای خوشحالی است که حداقل آنها شعور و درک کافی از قیمت و ارزش این
آثار دارند و از آنها محافظ می کنند و گرنه این آثار هم به حال و روز تعدادی که در
کشور باقیمانده و در معرض نابودی اند دچار می شدند.)
معادن و منابع خام به بهای اندک به سایر کشورها فروخته
شدند. بعد نوبت فروش آب شیرین به کشورها اطراف رسید در حالیکه بسیاری از نقاط کشور
خودمان از داشتن آب سالم و بهداشتی محروم بوده و هستند اما شیرینی دلارهای عربی
برای مقامات جذابیت بیشتری داشت!
درآمدهای نفتی ما ، ابتدا خرج جنگ 8 ساله شد و بعد بجای
آبادانی کشور آنرا خرج عربهای تروریست کردند و صرف آبادانی لبنان و غزه و سوریه .هنوز
زخمهای محرومیت در مناطق جنگی باقی است. هنوز خرابه های زلزله منجیل و بم و ورزقان
و بوشهر باقی است. هنوز سیستان و آذربایجان و کردستان محروم از حداقل ها هستند.
اما لبنان را آباد می کنند و با پولهای ما برای بشار اسد اسلحه می فرستند و
قراردادهای تسلیحاتی میلیاردی برای سوریه امضاء می کنند!
ثروت ملی ما را به جیب چینی ها می ریزند و با واردات اجناس
بی کیفیت و حتی مضر و خطرناک ، مردم ما را بیچاره می کنند و به اقتصاد چین رونق می
دهند.
دختران و زنان ما را دستمایه تجارت خود کرده اند و ناموس
ایرانی را در کشورهای عربی چوب حراج زده اند.
با ایجاد انواع موانع و کاغذبازی ، انگیزه را از تولید
کنندگان گرفتند و دلال بازی را رونق داده اند.
ریسک سرمایه گذاری را در کشور به حدی بالا برده اند که
سرمایه داران را فراری داده و سرمایه ایرانی زیر بنای رشد اقتصادی کشورهای حاشیه
خلیج فارس شده است.
متفکرین و اندیشمندان و جوانان و نخبگان که مهمترین سرمایه
کشور ماست را یا از وطن فراری داده اند و یا خانه نشین کرده اند ، بطوریکه ایران
رتبه اول در فرار مغزها را به خود اختصاص داده است.
اینها که گفتم فقط بخش کوچکی است از آنچه که این نامردمان
با ما کرده اند و امروز هم می شنویم که خاک مملکت را به امارات و قطر می فروشند و
چندی نخواهد گذشت که باید کاسه گدایی به دست بگیریم و از امارات و قطر محصولات
کشاورزی وارد کنیم.
خاک دیگر مواد مخدر نیست که مسئولیت قاچاق آنرا به گردن مردم
و مسافران بیندازند و بگویند در جیب هایشان و یا در ساکهایشان می گذارند و می برند!
خاک را کامیون کامیون بار کشتی می کنند و به عربها می فروشند!
درد آور این است که بدانیم برای تشکیل یک سانتی متر خاک
قابل کشاورزی 400 سال زمان لازم است و برای امکان کشاورزی حداقل به خاکی به عمق 40
سانتی متر نیاز داریم یعنی 16000 سال!
زمانی بلند تر از کهن ترین تمدنها ، زمانی بی بازگشت و
زیانی غیر قابل برگشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر