وقتی در مجلس ششم ، کروبی پس از کلی محافظه کاری،اعلام
کرد بخاطر حکم حکومتی نمی تواند اصلاحیه قانون مطبوعات را در صحن علنی مطرح کند ،
شاید کمتر کسی می توانست تصور کند که خامنه ایی اولین قدم را در نشان دادن ماهیت دیکتاتوری
خود برداشته است.
تمامی مشکلات و احکام غیر انسانی کلیه نهادها و
سازمانها و قوای مختلف را می توان به نوعی به خامنه ایی و رفتارهای پشت پرده او
نسبت داد. ماهیتی که شاید تا قبل از انتخاب دوم احمدی نژاد در هاله ایی از ابهام
مانده و با زیرکی تمام به سایرین و دشمن فرضی نسبت داده می شد.
خوی باطنی و خونخواری خامنه ایی زمانی تبلورعینی
یافت که حتی نزدیکترین یاران و دوستانش نیز از خشم او در امان نماندند. او برای
خود مقامی والاتر و جایگاهی خداگونه قایل است. مقاومت و مخالفت با خواست خدا
مجازاتی جزء مرگ نخواهد داشت! مگر اسلام از روز اول همین را تبلیغ نکرده است؟!
اسلام ناب محمدی را می توان در جمهوری اسلامی خامنه ایی به عینه دید!
خامنه ایی بی پروا و بی اعتناء به رای میلیونها
ایرانی خواست خود را در انتخابات 88 بر کشور ما تحمیل کرد! انتخاباتی که اساسا با
نظارت استصوابی شورای نگهبان از حداقل دموکراسی نیز برخوردار نبود! او گفت این
رئیس جمهور کسی است که نظرش به نظر من نزدیکتر است! یعنی تنها کسانی حق اظهار نظر
و حضور در عرصه سیاسی دارند که نظرشان مطابق میل خامنه ایی باشد!
آخرین شاهکار این دیکتاتور هم دستور صریح بر
توقف سوال از رئیس جمهور بود! او با وقاحت تمام گفت همین که عده ایی احساس مسئولیت
کردند و خواستند سوال کنند و همین که مسئولین اجرایی هم خواستند جواب گو باشند در
همین حد عالی است و همه به مسئولیت خود عمل کردند! دیگر بیش از این ادامه ندهند که
مطابق با نظر دشمن است!
این آخرین میخی بود که دیکتاتور توانست بر تابوت
دموکراسی در ایران بزند! اما به راستی احمدی نژاد چه می داند که این گونه خامنه
ایی را به هراس انداخته است. احمدی نژاد قطعا آنچه را که می داند خواهد گفت مگر
اینکه دیکتاتور بخواهد او را به سرنوشت کسانی مثل سعید امامی دچار کند که با
ناگفته های فراوان دعوت حق را لبیک گفتند!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر