Translate

۱۳۹۲ فروردین ۲۶, دوشنبه

مهندسی آرا یا مهندسی نامزدها!


دوم خرداد ماه سال 76 برای خامنه ایی شروع دوران جدیدی بود! او که تا قبل از انتخاب خاتمی ؛ به دلیل کنترل شدید جریانات سیاسی مخالف و رسانه ها توسط رفسنجانی ؛ از سمت و سو و جهت گیری افکار عمومی کاملا بی اطلاع مانده بود ، به ناگاه خود را در مواجه با رئیس جمهوری دید که با رای اکثریت قاطع شرکت کنندگان انتخاب شده بود بدون اینکه خامنه ایی اعتقادی به او داشته باشد!!
اگر چه خاتمی مهره ایی از داخل نظام و پایبند به تمام اصول قانون اساسی حتی ولایت فقیه بود ؛ و این را بارها و بارها در سخنرانی ها و مصاحبه های خود اعتراف کرده بود و می کند ؛ اما هضم او بعنوان شریک سیاسی در قدرت برای ولی مطلق فقیه کار آسانی نبود!
پروژه مهندسی آرا و رسیدن فردی به قدرت که عقاید و نظریات او به رهبری نزدیک باشد از همان دوم خرداد کلید خورد! خامنه ایی ، خاتمی را در چهار سال اول تحمل و در چهار سال دوم مهار نمود! انفعال ذاتی خاتمی مجال کافی را به خامنه ا یی داد تا بتواند به راحتی احمدی نژاد گمنام را بدون کمترین هزینه ایی از صندوق رای وزارت کشور او خارج کند!! این در حالی بود که اعتراضات کروبی که به واسطه حضور چندین ساله در بدنه نظام و آگاهی کامل از آنچه که در پشت پرده انتخابات می گذشت نیز نتوانست افکار عمومی را به واکنش در آورد زیرا عموم مردم ایران به دلیل همراهی کروبی با نظام در محدود ساختن فضای سیاسی و اجتماعی و آزادی ها ، اعتنایی به او نداشتند!
مهندسی آرا انتخابات 88 نیز بسیار حساب شده تر و برنامه ریزی شده تر از رای گیریهای قبلی بود ! علی رغم هیجان کاذبی که حکومت برای برگزاری انتخابات آزاد به مردم می داد ، کسانی که در راس قدرت بودند به خوبی از نتیجه نهایی آن آگاه بودند! تنها وجهی که حکومت از آن غافل ماند ، اشتباه در پخش مناظره های مستقیم نامزدها بویژه مناظره ، موسوی – احمدی نژاد و کروبی – احمدی نژاد بود که در آن مسائلی مطرح شد که اساس نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال می برد و اخلاقیات و سلامت مردان سیاسی جمهوری اسلامی که سالها به آنها می بالید به یکباره در انظار عمومی فروپاشید و همگان دیدند که چطور هر کدام از این نامزدها گوشه ایی از مملکت را گرفته و آنرا مایملک خود فرض نموده و تاراج می کنند!
رفسنجانی و مافیای او نیز حاضر نبودند برای چهار سال دیگر حضور فردی مثل احمدی نژاد را تحمل کنند! احمدی نژاد که برگ برنده او در انتخابات اول حمله و به چالش کشیدن رفسنجانی و آل او بود و از این طریق توانست افکار عمومی طبقه ضعیف و تا حدودی قشر متوسط را با خود همراه کند ، در دومین دوره انتخابات نیز به همین شیوه متوسل شد حال آنکه اثر بخشی این موضوع حداقل برای قشر متوسط جامعه کاملا از بین رفته بود و همگان به خوبی دریافته بودند که احمدی نژاد اگر فاسد تر از رفسنجانی نباشد قطعا به اندازه او این هنر را دارد! اما دستور خامنه ایی برای بیرون کشیدن احمدی نژاد از صندوق های رای ، برای رفسنجانی قابل هضم نبود و او برای جلوگیری از این کار حاضر شد برخلاف میل رهبر و حتی نشان دادن چنگ و دندان به او ، هر هزینه ایی را به رژیم تحمیل کند!
مصاحبه مهدی هاشمی با نیک آهنگ کوثر کاملا موید این ادعاست که در فضای ایجاد شده از جنگ پنهان خامنه ایی و ولایتمداران با رفسنجانی و مافیای او بود که عموم مردم و جوانان توانستند به خیابانها آمده و خواستار خوانده شدن دقیق رای ها شوند در حالیکه از اول انقلاب ؛ بجز انتخابات 76 ، هیچ گاه آنچه از صندوق ها خارج شده بود چیزی نبود که داخل آن ریخته شده باشد!
احمدی نژاد که برنده اصلی جنگ رفسنجانی و خامنه ایی است، فضای لازم برای باج خواهی و گرو کشی از رهبر را مساعد می بیند و این را بارها در حرکات و تصمیم گیری های مختلف نشان داده است ، همین موضوع رهبر را به این فکر وا داشته است که بطور کامل بساط انتخابات در سطح بالاتر از مجلس شورای اسلامی را برای همیشه برچیند تا قدرت بطور کامل و برای همیشه در اختیار خود او قرار داشته باشد و این خواست را می توان در مطرح کردن سیستم پارلمانی که به سرعت با واکنش رفسنجانی همراه بود دید!
رفسنجانی که در مواجهه و رودرویی با خامنه ایی از تمام سنگر ها و مواضع قدرت یکی پس از دیگری عقب نشینی کرده است برای جلب افکار عمومی ، مدام از برگزاری انتخابات آزاد و شمارش دقیق آرا و بازگرداندن اعتماد به مردم سخن می گوید در حالیکه خود او بود که با تحمیل نظارت استصوابی شورای نگهبان به قانون اساسی ، انتخابات در ایران را به شکل خیمه شب بازی درآورده است! صحبت از انتخابات آزاد با قبول نظارت استصوابی شورای نگهبان به این معنی است که شما می توانید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنید و این حد نهایی آزادی است که رهبر در اختیار هر شهروند ایرانی قرار می دهد! اما همین مقدار اندک آزادی نیز اینک برای رهبر به خطری بالقوه تبدیل شده است که می تواند از خلال آن افرادی چون خاتمی ، رفسنجانی و حتی احمدی نژاد خارج شده و اقتدار و تمامیت خواهی او را زیر سوال ببرد!
پروژه مهندسی آرا ، با آزمون خطایی که در شانزده سال گذشته تجربه کرده است ، به ضعف های خود پی برده و اینک در مرحله ایی جدید به سر می برد ، مرحله ایی که علی سعیدی نماینده خامنه ایی در سپاه بی پروا به آن اشاره کرده است؛ اگر چه بعدا سعی کردند این اظهارات را اصلاح کنند اما واقعیت همان است که او در ابتدا گفت ؛ و آن اینکه وظیفه اصلی سپاه پاسداران مهندسی نامزدها درانتخابات است و معنی این جمله دیگر این نیست که همانند انتخابات سال 88 آرا یکی را به نفع دیگری جابجا کنند بلکه به این معناست که از اول تنها افرادی که مورد تایید و وثوق کامل رهبر هستند را معرفی می کنند و برای ولی فقیه هم هیچ تفاوتی نمی کند که کدام برنده انتخابات باشد ، چون در این صورت هم انتخابات کاملا آزاد خواهد بود و کسی هم به خیابان نمی آید و دنبال رای خود نمی گردد و هر نهاد و سازمانی هم که در نتیجه انتخابات شک کند می تواند بطور کامل و آزاد به صندوق آرا دسترسی داشته و صحت انتخابات را تایید کند و این بهترین نتیجه است که هم به آرامش کشور و هم به آرامش خامنه ایی کمک خواهد کرد و قطعا در انتخابات آینده هم کوچکترین مشکلی پیش نخواهد آمد وتنها دغدغه فعلی  خامنه ایی مهار احمدی نژادی است که گاه و بی گاه اقدام به لگد پرانی به رهبر و نهادهای قدرت زیر نظر او می کند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر