سخنان
نسنجيده و خارج از عقل احمدي نژاد سبب شده بود كه علاوه بر اسرائيل آمريكا نيز
عليه ما بر طبل جنگ بكوبد!
چندين
ناو هواپيمابر آمريكايي در خليج فارس مستقر شده بودند و مي رفت كه جمهوري اسلامي
در جنگي نابرابر مقابل آمريكاي تا بن دندان مسلح قرار بگيرد.
تحريم
هاي كمرشكن و روز افزون هم توان مقاومت مردم را در هم شكسته بود و تمامي دلسوزان
نظام را نگران آينده انقلاب مي كرد.
از آنجا
كه دل خوشي از احمدي نژاد نداشتم و مي دانستم او تقريبا ديوانه است و سخن هيچ
ناصحي را قبول ندارد تصميم گرفتم مستقيما وارد عمل بشوم و با مقام رهبري درباره
دغدغه هاي دلسوزان نظام صحبت كنم.
بر خلاف
بيت امام كه رفت آمد من در آنجا به راحتي صورت مي گرفت، بيت رهبري به گونه ديگري
بود. ابتدا بايد تماس مي گرفتم و از رييس دفتر بيت، وقت ملاقات حضوري مي گرفتم. از
آنجا كه بعد از انتخابات 88 رابطه من و رهبر كاملا شكرآب بود رئيس دفتر بيت هم دم
درآورده بود و برايم شاخ و شانه مي كشيد!
چاره اي
نبود براي حفظ نظام بايد هر فداكاري را به جان مي خريدم. چندين بار تماس گرفتم هر
بار به بهانه اي من را دست به سر مي كردند! يكبار مي گفتند آقا حمام هستند! يكبار
مي گفتند دست به آب تشريف دارند و برخي مواقع هم مي گفتند خواب هستند و يا مشغول
نمازند!
سماجت
من جواب داد و در آخرين تماس كه به ظاهر همه را كلافه كرده بود بعد از اينكه رييس دفتر بيت در مقابل پرسش مقام رهبري كه
پرسيد: "دوباره باز كيه؟!" گفت: "اكبر كوسه است و از بس زنگ زده
كلافه شديم" به من وقت ملاقات حضوري دادند.
جو سردي
در بيت حاكم بود اما من اهميتي ندادم و پس از بازرسي بدني شديد به دفتر رهبر وارد
شدم.
آقاي
خامنه اي بي مقدمه گفت: "سريعتر بفرماييد ما كار داريم!"
گفتم
اوضاع مملكت زياد جالب نيست و دلسوزان نظام نگران آينده هستند. آقاي خامنه اي گفت
دلسوزان نظام غلط مي كنند اين نظام رهبر دارد و خود مي داند مصلحت چيست!
بعد از
مباحثه زياد كه ايشان به هيچ وجه زير بار مشكلات نمي رفتند و از احمدي نژاد حمايت
مي كردند، گفتم خب توجيه شما بر امكان پيروزي ما در مقابل آمريكا با آنهمه تجهيزات
نظامي چيست؟ حداقل به ما هم بگوييد تا ما هم مثل شما قوت قلب داشته باشيم!
آقاي
خامنه اي كه ديد توانسته است من را قانع كند به مجتبي گفت: "مجتبي آن فيلم را
نشان اين منفعل نشان بده تا قدرت ما را درك كند!"
مجتبي
به سرعت دي وي دي را در دستگاه گذاشت و 15 دقيقه آخر فيلم "آواتار" را
نشانم داد.
با تعجب
پرسيدم خب اين چه ربطي به موضوع داشت؟!
حضرت
آقا گفت: مي دانستم شما اينقدر غافل هستيد كه نمي فهميد! اين فيلم ملتي را نشان مي
دهد كه كاملا بدوي است و با سلاح هايي مثل تير و كمان و خنجر توانست آن قدرت
شيطاني را با تمام تجهيزات و قدرت الكترونيكي و اسلحه شكست بدهد! اين نشان مي دهد
كه ايمان مي تواند به انسان نيرويي بدهد كه در مقابل هر دشمن قلدري بايستد! در
مقايسه، اين سگ هار نجس منطقه و آن آمريكاي جهانخوار كه عددي محسوب نمي شوند!
دوباره
آقاي خامنه به مجتبي اشاره كرد تا يك فيلم ديگر هم نشان بدهد كه آن هم 20 دقيقه
آخر فيلم "آخرين سامورايي" بود.
از بيت
خارج شدم و فكر مي كردم كه اين فيلم هاي هاليوودي عجب تاثير عميقي در انسانها مي
گذارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر