Translate

۱۳۹۲ شهریور ۷, پنجشنبه

جنگ سوریه و منافع جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی نشان داده است که در شرایط بحرانی به راحتی پا بر روی تمامی شعارهای پوشالی می گذارد که بنیان خود را بر آن استوار ساخته است. پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق مقامات حکومت اسلامی علی رغم شعارهای ضد امپریالیستی خود با دولت آمریکا در رسیدن به اهداف خود حداکثر همکاری را نمودند و امروز جمهوری اسلامی آماده است که هم پیمان دیگری را برای منافع خود قربانی کند.
برخلاف تصور رایج ، به نظر نمی رسد که بشار اسد و ادامه حضور او در قدرت برای جمهوری اسلامی اهمیت چندانی داشته باشد.
هر چند شروع روابط با سوریه به آغاز جنگ بین ایران و عراق و اختلافات شخصی صدام حسین و حافظ اسد و شرایط خاص آن دوران بر می گردد اما در ادامه این روابط ، سوریه به جمهوری اسلامی تنها بعنوان یک منبع مالی باد آورده برای رسیدن به منافع خود می نگرد.
سرمایه گذاری های فراوان اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی در سوریه تنها برای ایجاد شکاف در اتحاد اعراب سنی صورت می گیرد تا اعراب را از رسیدن به یک اجماع سیاسی و قدرتمند در منطقه دور نگهدارد.
دسترسی آسان به حزب الله و گروههای فلسطینی مخالف با صلح میان اعراب و اسراییل ، بیش از خود سوریه برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت است.
شروع تحریم های گسترده نفتی جمهوری اسلامی و به طبع آن کاهش بودجه حزب الله و حماس سبب شده است که حماس برای تامین منابع مالی خود به ترکیه و قطر نزدیکتر شده و به اندازه مدنظر اعراب ، از جمهوری اسلامی فاصله بگیرد.
حسن نصرالله که از هوش و ذکاوت بیشتری نسبت به مقامات جمهوری اسلامی برخوردار است با پیش بینی شرایط موجود توانسته است با سرمایه گذاری های متعدد در سطح جهانی ، با استفاده از منابع مالی دریافتی از حکومت اسلامی ، به استقلال مالی نسبی دست یابد و بدون نیاز به کمک های مستقیم جمهوری اسلامی ، ادامه فعالیت های خود را تضمین کند.
شرکت در قاچاق مواد مخدر در سطح جهانی یکی از پرسود ترین منابع مالی حزب الله لبنان در سالهای اخیر است که از همین طریق امکان تهیه تسلیحات مورد نیاز خود را نیز پیدا می کند.
با توجه به مطالب عنوان شده ، عملا تاریخ مصرف بشار اسد برای جمهوری اسلامی خاتمه یافته است و تمامی تلاش های مقامات حکومت اسلامی ، تنها برای طولانی تر شدن روند سقوط بشار اسد صورت می گیرد و هیچ شک و شبهه ای در سقوط قعطی بشار اسد در بین مقامات جمهوری اسلامی وجود ندارد.
بردن درگیری های منطقه به نقطه ای دورتر از مرزهای ایران می تواند بقاء جمهوری اسلامی را حداقل تا دهه آینده تضمین نماید زیرا آمریکا و متحدانش توان مداخله نظامی همزمان در دو نقطه از خاورمیانه متشنج را نخواهند داشت.
هر چند جمهوری اسلامی به ظاهر نشان می دهد که برای حفظ بشار اسد حاضر است در مقابل آمریکا بایستد اما این همان تاکتیکی است که در زمان حمله آمریکا به عراق نیز جمهوری اسلامی پیش گرفته بود اما در پشت پرده حتی با آمریکاییها در سقوط صدام حسین نیز همکاری نمود.
سود جمهوری اسلامی در شرایط فعلی درگیر کردن آمریکا در سوریه است تا با توسل به نمایش انتخاباتی صورت گرفته و نشاندن روحانی در راس قوه مجریه به صورت قابل ملاحظه ای از فشارهای خارجی بر خود بکاهد.
ورود آمریکا به جنگ سوریه شاید آسان به نظر برسد اما قطعا خروج از این جنگ به راحتی مقدور نخواهد بود و در چنین شرایطی جمهوری اسلامی علاوه بر سرعت بخشیدن به سیاست های اتمی خود ، با دراز کردن دست دوستی به سمت متحدان آمریکا ، فضا و زمان لازم را برای عبور از بحران به چنگ خواهد آورد.
دخالت غرب در سوریه هیچ کمکی به مردم این کشور مصیبت زده نخواهد کرد و غرب اگر در ادعای خود مبنی بر حمایت از مردم صادق بود می بایست همانند لیبی در همان ابتدای درگیری ها وارد عمل می شد و اجازه گسترش بحران و شکل گیری نیروهای افراطی و خشونت طلب را نمی داد.
حمله به سوریه به منزله افزایش خشونت ها و کشیدن این درگیری ها به خاک سایر کشورها بویژه لبنان است و برنده اصلی این جنگ کسی جز جمهوری اسلامی نخواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر