اگر جوامع انسانی را بررسی کنیم در
آنها به شباهتهای بسیاری میرسیم. در همه این جوامع، بخشی کوچک، پیشرو و
مولد فکر و اندیشه و آزادی طلب هستند که وظیفه رهبری جامعه را دارند و با روشن
کردن راهها برای سایرین، جامعه را در راه تکامل و بالندگی یاری میکنند.
در همین جوامع بیشترین مردم دنباله رو
رهبران و مولدان فکر و اندیشه هستند و به فراخور نیازها و منافع خود از اندیشههای
مختلف تبعیت میکنند.
بخش مهمی از مردم نیز در تمام جوامع وجود دارند که نسبت به آنچه
در اطراف آنها میگذرد بی تفاوت بوده و سرنوشت خود را جدا از جامعه و منافع ملی
دنبال میکنند و در بی تفاوتی و منفعت طلبی شخصی، حاضر به نادیده گرفتن حقوق همه
به نفع خود هستند.
بعد از انقلاب اسلامیسال ۵۷ و
به ویژه پس از پایان جنگ بین ایران و عراق، جامعه ایرانی در سایه سیاستهای جمهوری
اسلامیبه بیماریهای متعدد اجتماعی گرفتار شد که از آن جمله میتوان به گسترش
فزاینده بی تفاوتی و منفعت طلبی اشاره کرد.
ایرانیان امروز با نسل پرورش یافته در
قبل از انقلاب کاملا متفاوت هستند. نسلی که در دوران پهلوی رشد یافت و به بالندگی
رسید، علاوه بر رهبری یک انقلاب در کشور (صرف نظر از پیامدهای آن)، با ایثار و
جانفشانی در جبهههای جنگ، منافع شخصی خود را در راه سربلندی و آزادی کشور فدا
نمود و در این مسیر حتی برای مرگ در راه میهن، از همرزمان خویش نیز پیشی میگرفت.
در جامعه امروز ایرانی، چه ایرانیان
درون کشور و چه آنها که بار سفر بسته و به تبعید اجباری تن داده اند ، انسجام و
همدلی را نمیتوان دید. جامعه امروز ایرانی بدون هیچ تعصبی به بیماری بی تفاوتی و
منفعت طلبی حاد دچار شده و میهن و آزادی تنها شعاری است که برخی به ظاهر و صرفا
برای همرنگ شدن با دیگران سر میدهند.
امروز اندیشمندان سیاسی و اجتماعی
ایران که به نسبت بسیاری جوامع دیگ، تعداد بیشتری را شامل میشوند، با هزینه کردن
زندگی و درآمد خود، در مقابل هجومهای جمهوری اسلامیایستاده اند و بار یک جامعه
بی تفاوت را به تنهایی بر دوش میکشند و اکثریتی خاموش، کنار گود نشسته و نه تنها
نظاره گر مبارزه ای نابرابر هستند بلکه در مواقعی حتی برای رضایت سرکوبگران خود
فریاد و هورا نیز سر میدهند.
دلارهای آمریکا و اروپا که داعیه
آزادی و حقوق بشر را دارند به جیب عده ای منفعت طلب ریخته میشود که با شعار
دمکراسی، تیشه بر ریشه ایران و ایرانی میزنند و با راه اندازی شبکههای ماهواره
ای و سایتهای متعدد خبری و استخدام خبرنگاران و نویسندگان بی شمار، در قالب اصلاح
طلبی، در واقع منافع حکومت اسلامیرا تامین میکنند.
دلسوزان واقعی ایران و ایرانی که حتی
در تامین هزینه سایتهای اطلاع رسانی و یا ساعت پخش برنامههای ماهواره ای خود
دچار کمبودهای جدی هستند، به اجبار با کاستن از هزینه زندگی و خانواده خود، در راه
اهدافی که دارند به یک مبارزه نابرابر با جمهوری اسلامیو مبارزان دروغین میپردازند
و با قبول تمامیمسائل و مشکلات، گاهی در برابر قشر منفعت طلب و بی تفاوت ایرانی
خود را خلع سلاح شده مییابند.
بسیاری از کارشناسان و دست درکاران
شاغل در طراحی سایت و پخش برنامههای ماهواره ای، که خود را ایرانی و آزادیخواه و
مبارز میدانند، در بی تفاوتی و منفعت طلبی محض، با دریافت هزینههای بیشتر از
معمول در ارائه خدمات خود، نه تنها خدمات مناسب و قابل قبول ارائه نمیکنند بلکه
در مواقعی حتی با کارشکنیهای مختلف خواسته و یا ناخواسته منافع حکومت اسلامیرا
تامین میکنند.
امروز زخمیکه متفکران و سیاسیون
ایرانی از بی تفاوتها و منفعت طلبها میخورند، دست کمیاز ضربههای خطرناک
ترین نیروهای رسمیرژیم اسلامیندارد.
امروز بی تفاوتها و منفعت طلبها
هستند که پایههای رژیم اسلامیرا استحکام بخشیده اند و تمامیتلاشهای
رهبران سیاسی و اجتماعی و اخلاقی جامعه را با رفتارها و کنش های منفی خود به
بن بست رسانده اند.
در چنین شرایطی است که میتوان به
درستی این ابیات فارسی پی برد:
دوستی با مردم دانا
نکوست
دشمن دانا به از نادان دوست
دشمن دانا بلندت میکند
بر زمین ات میزند نادان دوست
امروز اگر سینههای پر درد مبارزان
وطن را بشکافیم خواهیم دید که این عزیزان شاید آنقدر که از مردم بی تفاوت و منفعت
طلب زیان دیده اند، حتا از جمهوری اسلامیآسیب ندیده اند!
مبارزان و رهبران آزادیخواه ایرانی در
سالهای سخت و پر از فراز و نشیب مبارزات خود، آموخته اند که چگونه با دشمن روبرو
شوند، اما آنها فرا نگرفته اند که چگونه باید به مقابله با هموطن منفعت طلب و بی
تفاوت خود پرداخت که حاضر است در مقابل یک امتیاز کوچک، کشور و مردم خود را
بفروشد!
امروز اگر مصریان پرچمدار آزادی و
دموکراسی هستند در سایه اشتیاق جامعه به تحول و تکامل است. رهبران آزادیخواه
تنها راه را نشان میدهند و این مردم هستند که باید بخواهند در این راه قدم
بگذارند.
هزاران ایرانی، شهید و زندانی و فراری
و شکنجه نشده اند که آرمانهای آنها امروز در بی تفاوتیها و منفعت طلبیهای
عده ای به سخره گرفته شود.
برای مردمیکه مرغ و نان و بنزین از
جان جوان همسایه ارزشمندتر است آزادی و دموکراسی محلی از اعراب ندارد.
باید ایستاد و خود را بار دیگر دید و
جستجو کرد. اگر تا به امروز بی تفاوت و منفعت طلب بودیم، چشمها را بشوییم و جور
دیگری ببینیم. اگر چنین کردیم لایق پیشرفت و تکامل و داشتن یک جامعه بالنده انسانی
هستیم ، اگر نه، تنها باید امید به معجزه ای داشت که هیچگاه رخ نخواهد داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر