روحانی که با شعار آزادی زندانیان سیاسی و انسجام ملی و
تعامل با جهان و با در دست گرفتن کلیدی نمادین ؛ به قول خود ؛ تدبیر توانست ،
جمهوری مرده اسلامی را با یک ماساژ قلبی مناسب احیاء کند ، هنوز هیچ برنامه خاصی برای
رسیدن به شعارهای خود ارایه نکرده است.
البته دادن شعارهای بی پایه و اساس ؛ که خود نامزد ریاست
جمهوری هم بهتر از هر کس دیگر می داند توانایی انجام آنها را ندارد ؛ تنها مختص
روحانی نیست و این روش از سوی روسای جمهوری سابق حکومت اسلامی نیز بسیار مورد
استفاده قرار گرفته است!
نمونه بارز این دست شعارهای پوچ را سید محمد خاتمی در قالب
جامعه مدنی و اصلاحات مطرح نمود ، اما پس از دوران ریاست جمهوری 8 ساله خود ، تنها
چیزی که عاید مردم شد ، دیکتاتوری مطلق و جامعه بدوی بود!
هر چند که روحانی هنوز بر کرسی ریاست جمهوری حکومت اسلامی
جلوس نکرده است اما حدود و دایره اختیارات او به روشنی از سوی بیت رهبری و توسط
مقربان درگاه خلافت ، با روش های مختلف به اطلاع ایشان رسیده است و در این نوشته
به بخش کوچکی از آنچه که در پس پرده قدرت حکومت اسلامی می گذرد نگاهی داریم.
یکی از شعارهای جذاب روحانی ، حفظ حرمت شهروندان و قائل
بودن حقوق متعالی برای آنها بود که روحانی با تهییج شنوندگان در هنگام ابراز آن ،
تشویق کافی و لازم را دریافت می کرد! اما صدور حكم متهمان كهريزك كه شوك بزرگي به
تمامي مردم و حتي بسياري از مدافعان جمهوري اسلامي وارد كرد ، در سكوت و بي تفاوتي
كامل حسن روحاني لاپوشاني شد تا نشان دهد که منظور او از حفظ حقوق شهروندان ،
شهروندان خاص است و او در گفتار خود به استعاره اشاره به کل مردم کرده است!
شایسته سالاری و استفاده از نیروهای متخصص و متعهد ، شعار
دیگری بود که بسیار جذاب می نمود بطوریکه همگان احساس می کردند ، مشکل حال حاضر
کشور عدم استفاده از نیروهای شایسته و متخصص توسط احمدی نژاد است ، اما همین شعار
پوشالی و عوام فریبانه که حتی اشاره ای به دلایل اصلی بن بست های کشور نداشت ، با
واکنش های متعددی از سوی ولایتمداران مواجه شده است که به تعدادی از این واکنش ها
اشاره می کنیم.
حكم حكومتي رهبر به روحاني مبني بر حفظ تركيب وزارت اطلاعات
؛ كه يكي از اصلي ترين ستون هاي سركوب جامعه مدني در قالب حفظ امنيت كشور است ؛
اولین واکنش پنهان ولی فقیه به رییس جمهوری بود که گمان داشت قدرت ناشی از رای
مردم می تواند برای او مشروعیت لازم را به همراه داشته باشد.
حسین شریعتمداری ؛ تک تیرانداز ولی فقیه ؛ با پیگیری حکم
رهبر ، بلافاصله به روحانی در مورد تبعات واگذاری وزارتخانه های اطلاعات ، کشور ،
علوم و امور خارجه به چهره های نزدیک به اصلاح طلبان هشدار می دهد!
فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز ساکت نمی نشینند و برای تایید
کابینه روحانی ، شرایط مدنظر علی خامنه ای را تبیین می کنند که مهمترین آنها "
اعتقاد و التزام به ولایت فقیه و تبعیت از رهبری" است.
آملی لاریجانی ، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ، نیز؛ به
کنایه ؛ روحانی را متوجه می سازد که اگر قدمی از مسیر 8 ساله حکومت اسلامی بیرون
بگذارد ، چه در انتظار اوست. لاریجانی می گوید: " در این مدت اخیر کسانی که
اهل فتنه سال ۸۸ و در جریان اصلاحات قائل به سکولاریزه شدن کشور و سیاست بودند و
راه امام را بر نمیتافتند دوباره سر برآوردهاند و گویی افعی جانشان گرما خورده
است و به جنبش افتادهاند اما اشتباه میکنند چرا که امت تفکرات این گروه را برنمیتابد
و تعرّب بعد از هجرت در ایران اسلامی ما جایی ندارد."
این سخنان در ارتباط با بخشی از بدنه نظام که در شکل گیری و
تحکیم آن بسیار فعال و کوشا بوده اند عنوان می شود و تکلیف سایرینی که حتی روحانی هم
معتقد به دفاع از حقوق آنها نیست ، دیگر مشخص است!
صدیقی امام جمعه موقت تهران به طعنه می گوید:" وزیر
علوم بوی فتنه ندهد!" روحانی از افرادی که بوی فتنه می دهند استفاده نکند ، چون
"فضای فعلی دانشگاهها فضای مذهبی پرباری است!"
این در حالی است که ایجاد نشاط در دانشجویان و از بین بردن
فضای امنیتی حاکم بر دانشگاهها ، جز شعارهای شیخ بنفش پوش بود که امروز جانشین
عالیجناب سرخ پوش شده است!
محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه و دادستان کل کشور می
گوید:" کسانی که در ارتباط با حوادث سال 88 از کشور خارج شده اند به محض ورود
تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت. افرادی که در داخل کشور مرتکب جرم شده ( منظور
مخالفت با ولی فقیه ) و از ایران خارج شده اند و یا در خارج از کشور علیه ایران
(منظور ولی فقیه) مرتکب جرم شده اند ، ممنوع الورود نیستند اما بعد از ورود به
کشور محاکمه خواهند شد."
روحانی در شعارهای انتخاباتی خود انسجام ملی را سرلوحه
مبارزات انتخاباتی خود قرار داده بود و بعد از انتخابات نیز گفته بود که باید
اختلافات کنار گذاشته شود و آنها که آماده بازگشت هستند راهشان تسهیل شود.
شیخ حسن روحانی هیچ واکنشی در قبال اظهارات دادستان کل کشور
از خود نشان نداده است و این نشان از ولایتمداری محض ایشان دارد!
البته در کلیه مطالب عنوان شده ؛ چه از طرف محسنی اژه ای و چه
روحانی ؛ روی سخن اصلاح طلبان خارج شده از کشور است و حال که با دوستان خود چنین
معامله ای می کنند ، تکلیف مخالفان نظام جمهوری اسلامی کاملا روشن است.
رهبر جمهوری اسلامی همچون همیشه بر موضع خود مبنی بر عدم
اعتقاد به مذاکره با آمریکا تاکید می کند و آمریکایی ها را "غیرقابل اعتماد و
غیر منطقی" می نامند.
بهبود رابطه با جهانی که همه شرکای مهم تجاری و سیاسی
ایالات متحده هستند بدون در نظر گرفتن آمریکایی های ممکن نیست. روحانی در شعارهای
انتخاباتی خود ، مدعی بود که می خواهد با جهان به گفتگو بنشیند اما از هم اینک
آینده این شعار نیز روشن است! شاید حسن روحانی دلخوش به رابطه خوب خود با "جک
استراوا" است و رابطه با او را کلید تعامل با جهان می پندارد!
شعار " تدبیر و اعتدال " روحانی ، توسط مهدوی کنی
، برای رییس جمهور به وضوح تعریف می شود! رییس مجلس خبرگان رهبری می گوید:"
عدالت و اعتدال یعنی که هر کس به حق خودش برسد" و معنی آن این است که در حال
حاضر همه به حق خود رسیده اند و اعتدال و عدالت کامل برقرار است و جز این یعنی بی
عدالتی و افراط!
هر چند ، شیخ بنفش ، بصورت رسمي قدرت را در پاستور به دست
نگرفته است اما آنچه كه از شواهد پيداست ؛ و تمامي سياسيون و مخالفان رژيم حتي
قبل از انتخابات رياست جمهوري بر آن تاكيد داشتند ؛ عدم توانايي رييس جمهور ، فارغ
از هر اسم و رسمي ، به انجام هر تغيير مثبت در كشور است.
روحاني كليدي را در دست دارد كه با آن نخواهد توانست حتی بسياري
از درها ، درمحدوده اختیارات اندک خود را بگشايد ، چه رسد به درهايي كه باز كردن
آنها ، نيازمند دانستن رمزهاي پیچیده ای است که تنها در اختیار رهبر است!
تماميت خواهي و قدرت طلبي در نظام اسلامي به شكلي است كه
گردانندگان نظام و دارندگان قدرت ؛ حتي به قيمت نابودي كشور ؛ حاضر به عقب نشيني
از منافع خود نيستند و اگر در يك دوره كوتاه انتخابات ؛ بنابر مصالحي ؛ به روحاني
فضا براي مانور دادند ، امروز پس از اطمينان از رسيدن به اهداف خود ، دندانه هاي
كليد زنگ زده روحاني را مي شكنند كه مبادا با همين كليد موفق به گشايش باب جديدي در
جمهوری اسلامی بشود!
وظيفه و ماموريت واقعي روحاني حتي اصلاح وضعيت اقتصادي هم نيست
، زيرا وضعيت اقتصادي بوجود آمده ريشه در سياست رهبر جمهوري اسلامي دارد و تا اين
سياست ها اصلاح نشوند ، نبايد انتظار بهبود اقتصاد را داشت.
روحاني ، تنها آمده است كه وقت كافي براي حكومت اسلامي
خريداري كند تا اين رژيم با دستيابي به سلاح هسته اي ، دنيا را در شرايطی مشابه
کره شمالی قرار دهد!
براي حاكمان نظام اسلامي نه شرايط اقتصادي مردم اهميتي دارد
و نه داشتن رابطه سالم با جهان خارج ، حتي فروش و صادرات نفت هم اهميتي براي
گردانندگان نظام ندارد ، زیرا آنان قادرند منابع مالي مورد نیاز خود را از راههای
بسياري به دست آورند و گرسنگي و نيازهاي مردم را هم ، با گلوله و زندان مي توانند
پاسخ دهند.
نه روحاني ، نه خاتمي و نه رفسنجاني و نه حتي اوباما تا
زماني كه ولايت فقيه بر كشور حاكم است ، توانايي ايجاد تغيير در زندگي مردم را
ندارند و اين نظام تنها براي خودي ها و آناني كه براي حفظ نظام حاضر به هر گونه فداکاری
هستند ، امتياز و حقوق قائل است.
مردمی كه بارها يك روش را استفاده مي كنند و انتظار نتيجه
اي متفاوت از كرده هاي خود دارند ، تنها خود را فريب مي دهند ، باید به این
هموطنان عزیز یاد آور شد که امواج ماوراء بنفش کاملا سرطان زا و مضر هستند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر