Translate

۱۳۹۲ شهریور ۳۱, یکشنبه

ريشه ظلم و فساد جمهوری اسلامی در اعتقادات مردم نهفته است!

نامه مهندس حشمت الله طبرزدي به سازمان جهانی حقوق بشر و احمد شهيد ، حاوي نكات بسيار مهم و اساسي بود كه شايد كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
طبرزدي به دليل تجربه كافي و درست از جامعه ايراني ، بطور كامل و موشكافانه رفتارهاي حكومت را ارزيابي نموده و ريشه رفتارهاي حكومت را در اعتقادات و فرهنگ سنتي مذهبي مردم يافته است.
جمهوري اسلامي ، قوانين و معيارهاي حكومت خود را از يك منبع ناشناخته استحصال نكرده و تمامي قوانين و كنش هاي حكومت و حاكمان ، از قرآن ، متون ديني و احاديثي نبوي استخراج شده است! يعني مبناي تمامي آنها اعتقادات و باورهاي مذهبي همان مردمي است كه نسبت به اين قوانين معترض هستند!
ممكن است برخي ادعا كنند كه اين قوانين ، تنها مورد قبول عده اي منفعت طلب و سودجوست كه در حال حاضر با جمهوری اسلامی همكاري مي كنند اما واقعيت اين است ، حتي مردمي كه از رفتارهاي حكومت متضرر مي شوند براي اين قوانين منشاء الهي و يا نبوي قائل اند و آن را به راحتي مي پذيرند!
استفاده از قوانين ديني و مذهبي تنها مختص جمهوري اسلامي نيست و در اكثر كشورهاي اسلامي ، گروههاي افراطي ، همچون طالبان و القاعده و گروههاي تكفيري در سوريه ، با توسل به قرآن و حمايت معنوي و مادي مسلمانان، در جنايات خود به قرآن و احاديث پيامبر استناد مي كنند كه متاسفانه اين استناد هم كاملا درست است!
نفوذ دين و مذهب و پذيرش آن در جوامع مسلمان به حدي است كه گروههاي مختلف اسلامي حتي از جنايات خود فيلمبرداري كرده و آن را در اينترنت به اشتراك عمومي مي گذارند تا طرفداران آنها از ديدن اجراي قوانين الهي شادمان گردند!
مطمئن چنين حركات و قوانين وضع شده الهي ، طرفداران و مخاطبيني دارد كه در توجيه ، اشاعه و ترويج آن به كمك مرتكبان اين گونه رفتارها بيايند. هيچ حرف و يا جنبشي بدون داشتن پشتوانه مردمي ولو با زور قابل گسترش نيست.
تفكري كه سبب مي شود پدر يا مادري با دستان خود كمربندهاي انفجاري را بر كمر فرزندان خود بسته و آنها را در راه عقيده اي به سمت مرگ هدايت كنند ، ريشه در ماهيت خشونت طلب آن عقيده دارد و بدون در نظر گرفتن اين مسئله نمي توان تنها حاكمان و يا مفتيان و يا آيت الله ها را مقصر دانست!
اگر چه در طي 1400 سالي كه از گسترش اسلام مي گذرد ، تمدنهايي چون تمدن ايران در برخورد با اسلام ، سعي در تلطيف آن داشته و با همت انديشمندان و متفكران خود كوشيده است خشونت ذاتي اسلام و مسلمانان را مهار نمايد ، اما وقوع جمهوري اسلامي توانست ، اين غول خفته را مجددا بيدار نموده و به عرصه زندگي روزمره مردم بكشد.
ترويج افراط گري و خشونت طلبي و حمايت آموزشي و فكري و مالي از تمامي گروههاي اسلامگراي  افراطي ، در طي 34 سال گذشته ، توسط جمهوري اسلامي سبب شده است كه امروز خشونت و جنايت به معضل اصلي كشورهاي اسلامي مبدل شود.
شيعيان با توسل به قرآن و احاديث معتبر از ائمه و فتاوي آيت الله ها ، جنايات عليه سني ها و ساير اديان و مذاهب را يك فريضه ديني تلقي مي كنند!
سني ها بر اساس قرآن و سنت و روايات معتبر و فتاوي مفتيان ، شيعيان و پيروان ساير مذاهب را كافر مي دانند و كشتار آنها را راهي مطمئن به بهشت مي دانند!
هيچ كشور اسلامي در جهان ( از آسيا گرفته تا آفريقا ) و حتي جوامع بزرگ اسلامي در كشورهاي غير مسلمان را نمي توان يافت كه با توسل به قرآن و منابع ديني جناياتي در آن رخ ندهد.
در معدود كشورهاي مسلمانی كه از حكومت هاي سكولار بهره مي برند نیز مذهبيون و اقليت هاي قومي با بهره گيري و ترويج عقايد ديني در بين مردم ، قوانين ضد بشري اسلامي را اجرا مي كنند و دولت ها هم علي رغم اطلاع از چنين وضعيتي ؛ براي ممانعت از درگيري با گروههاي اسلامگرا و گسترش خشونت ها ؛ چشم بر واقعيات مي بندند و جنايات آنها را در سكوت سرپوش مي گذارند.
بسياري از گروههاي خشونت طلب اسلامي با بهره مندي از پشتوانه هاي مردمي و جذب كمك هاي مالي فراوان ، از منابع مالي كاملا مناسبي برخوردار هستند و بيشتر آنها با داشتن كانالهاي اختصاصي ماهواره اي و استفاده از شبكه هاي اجتماعي ، هر روز بر تعداد پيروان خود مي افزايند.
با توجه به موارد عنوان شده كه بصورت كاملا سطحي و خلاصه وار به معضلات كشورهاي اسلامي و قوانين آنها اشاره دارد ، مي توان به دشواري هاي پيش روي انديشمندان و متفكران كشورهاي اسلامي و بويژه ايران پي برد.
به نظر مي رسد وظيفه متفكران و مولدان فكر و انديشه ، مهمتر از وظيفه سياسيون باشد و لازم است كه انديشمندان با نشان دادن واقعيات دين و معضلات آن به جامعه ، مردم را نسبت به محصول عقايد ديني و مذهبي خود آگاه سازند تا زمينه براي فعاليت سياستمداران در چهارچوب يك جامعه سكولار فرآهم شود.
مهار دين و به بند كشيدن مجدد اهریمن خشونت ، مهمتر از تغيير يك حكومت است. مردم ايران اگر باورهاي ديني كه سبب تدوين قوانين بدوي و غير انساني عليه خود آنها شده است را كنار بگذارند ، مي توانند اميدوار باشند كه پايه هاي حكومت استبداد ديني را براي هميشه نابود كرده اند و براي نسل آينده ميراثي انساني و جاودان به جاي گذاشته اند.
به اميد روزي كه انسان محور تدوين قوانين در ايران باشد نه اسلام.

نقد عملکرد حاکمیت جرم سیاسی است

گروهی از نمایندگان مجلس طرحی را با عنوان «جرم سیاسی» به هیات رئیسه مجلس ارائه کرده‌اند که براساس آن انتقاد از عملکرد حاکمیت حتی به قصد ضربه نزدن به نظام نیز «جرم» محسوب می‌شود.
متن کامل این طرح که به امضای ۱۹ نماینده مجلس رسیده روز یک‌شنبه (۳۱ شهریور) تقدیم هیات رئیسه شده و در خبرگزاری «تسنیم» نیز منتشر شده است.
در ماده یک این طرح آمده هر رفتاری که با انگیزه نقد «عملکرد حاکمیت» و «کسب و حفظ قدرت» باشد٬ بی‌آنکه فرد قصد ضربه زدن به جمهوری اسلامی داشته باشد نیز «جرم سیاسی» محسوب می‌شود.
در ماده ۲ این طرح توهین و افترا به مقام‌های جمهوری اسلامی به همراه توهین به رئیس کشور خارجی یا نماینده سیاسی آن نیز «جرم سیاسی» برشمرده شده است.
خرداد ماه سال ۱۳۸۰ نیز مجلس طرحی در خصوص جرم سیاسی به تصویب رسانده بود که با ۱۸ ایراد شورای‌ نگهبان مواجه شده بود.
بدنبال اصرار مجلس بر این طرح، مصوبه مذکور، در ‌‌نهایت برای تائید به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شد و هنوز هم در اختیار مسئولان این مجمع قرار دارد.
بنابراین این برای دومین بار است که نمایندگان مجلس طرحی برای تعریف «جرم سیاسی» به هیات رئیسه مجلس تقدیم می‌کنند.
در قوانین جمهوری اسلامی «جرم سیاسی» تعریف نشده و سال‌هاست قوه قضائیه و مجلس مشغول تهیه لایحه یا طرحی جامعی برای تعریف «جرم سیاسی» هستند.

سال ۱۳۸۷ نیز قوه قضائیه لایحه‌ای را تصویب کرده که مصادیق جرم سیاسی و مجازات‌های مرتبط با هر کدام از این مصادیق را تعیین می‌کرد. این لایحه با تصویب نمایندگان به قانون مجازات اسلامی الحاق شد.

۱۳۹۲ شهریور ۳۰, شنبه

برخلاف نمایش تبلیغاتی جمهوری اسلامی ، انتقال نه تن به زندان اوین در حاشیه آزادی‌های اخیر

خبرگزاری هرانا - در حالی آزادی زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در رسانه‌ها انعکاس چشمگیری یافت که عملا تنها دو تن از بند ۳۵۰ اوین آزاد شده‌اند و در ازای آن ۹ زندانی جدید به این بند اضافه شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی هفته گذشته و در پی اخبار منتشر شده در رسانه‌ها در خصوص آزادی زندانیان سیاسی حداقل ۹ زندانی سیاسی جدیدا وارد بند ۳۵۰ زندان اوین شده‌اند.
اسامی این ۹ زندانی جدیدالورود به شرح زیر می‌باشد:
آروین صداقت کیش (جهت تحمل محکومیت ۳سال حبس تعزیری(
شهرام یارمند (بازداشت موقت(
مهدی تارخ (بازداشت موقت(
عیسی ملک محمودی (بازداشت موقت(
مرتضی ویژه (بازداشت موقت(
حمید بابایی (بازداشت موقت(
عباس امیدی (جهت تحمل محکومیت ۲سال حبس تعزیری(
محمد سجاد احمدی (جهت تحمل محکومیت ۶ماه حبس تعزیری(

اکبر امینی (جهت تحمل محکومیت ۵سال حبس تعزیری و بازداشت موقت در خصوص پرونده جدید(

۱۳۹۲ شهریور ۲۵, دوشنبه

دجالی دیگر از مکتب خمینی!

گوبلز ؛ وزیر تبلیغات هیتلر ؛ معتقد بود که " دروغ هر چه بزرگتر باشد باور آن برای مردم راحت تر است."
ذات و طبیعت انسان نیز به گونه ای است که دروغ شیرین را بر حقیقت تلخ ترجیح می دهد!
دکتر بهرام مشیری در ارتباط با علت فریب خوردن آسان انسانها ، به یک دلیل علمی اشاره می کند. مشیری معتقد است دلیل گول خوردن آسان مغز ، جوان بودن این عضو انسانی نسبت به سایر اعضاء بدن می باشد. مغز به نسبت سایر اعضای بدن عضو جدیدی است. انسان مدت زمان زیادی نیست که از این عضو برای تفکر و اندیشیدن استفاده می کند ( به نسبت زمان حضور انسان بر روی کره زمین) مغز بر خلاف چشم ، گوش و سایر اعضا در دوره حیات انسان بر روی زمین ، از قدمت زیادی بر خوردار نیست و خود این مسئله سبب شده است که به راحتی فریب بخورد!
در طی 34 سالی که از عمر حکومت منحوس خمینی می گذرد ، غاصبان عرب تبار ایران زمین ( منظور تبار فکری و فرهنگی است و هر انسانی به صرف تولد در یک کشور نمی تواند مدعی تابعیت آن کشور باشد! کسی می تواند خود را ایرانی بداند که نسبت به فرهنگ ، خاک و تمدن آن ، عرق ملی داشته باشد) نه تنها توانسته اند در این مدت اندک ، ما را از  فرهنگ و تمدن و تاریخ و انسانیت تهی کنند ، بلکه با افکار مالیخولیایی و جنون متحجرانه خود ، دنیا را به مرز تباهی و نابودی کشانده اند.
غاصبان این آب و خاک در مدت زمامداری خود ، هر زمان که ملت در بند کوشیده اند خود را به گونه ای از زیر یوغ بندگی خلاص کنند ، با بکار بستن حیله ها و فریب های بجای مانده از اسلاف خود در طی 1400 سال گذشته ، مردمان را فریفته و به نقطه صفر کشانده اند.
فریب و دروغ و شیادی چنان در تار و پود زندگی ایرانیان تنیده شده که حتی زندگی روزمره مردم نیز از گزند این رذایل دینی در امان نمانده است و به ندرت می توان روزی را یافت که در آن ، مردم خود را آغشته به این رذایل انسانی نکنند!
تفکری که با شعار آزادی های سیاسی و اجتماعی و گسترس رفاه عمومی و سعادتمند کردن ایرانیان ، بنیان های یک کشور تاریخی را به نابودی کشانده است ، علاوه بر تحمیل یک جنگ بیهوده 8 ساله و نابودی بهترین نسل دوران معاصر ایران ، بازماندگان این جنگ ویرانگر (مجروحان و معلولان ) را در فراموشخانه های خود در رنج و درد رها کرده است.
تنگ آمدن مردم از این فضای اختناق و کشتار با فریب مردم توسط هاشمی رفسنجانی و با شعار سازندگی و آبادانی نتیجه ای جز مافیای قدرت طلبی و اشرافیگری طبقه آخوندها به همراه نداشت.
مبارزه با مافیای اختناق و کشتار رفسنجانی ، خاتمی را به صحنه آورد که با شعار اصلاح طلبی مردم را آرام کرد.
حاصل اصلاحات ، محدود شدن کامل آزادی ها و افزایش اختناق و کشتار بود. زندانهای رژیم پر شد از جوانانی که به امید اصلاحات در پی خاتمی دویدند و او منافع خود را بر اولویت ها و خواست های مردم ترجیح داد و با سکوت ، جابران را در اعمال خشونت ها و سرکوب ها آزاد گذاشت.
گسترش فقر و افزایش اختلاف طبقاتی ، حاصلی جز احمدی نژاد نداشت که با شعار دلفریب عدالت و با پشتیبانی کامل رهبر به قدرت تکیه زد و ایران را به خاک سیاه نشاند و اقتصاد را ویران و نخبگان را از کشور گریزان کرد و یا به حاشیه راند.
بگذریم که رهبر برای حفظ او در سال 88 چه تعداد مردم بی گناه را به کام مرگ فرستاد تا فقط رای خود را بر کرسی بنشاند!
جامعه آماده انفجار سال 92 و حکومتی که در انواع مشکلات غوطه ور بود و سقوط آن حتمی به نظر می رسید ، از کلاه شعبده بازی رهبر ، روحانی را خارج کرد تا با دروغ های بزرگتر از آنچه دیگران گفته بودند ، مطالبات مردم را بازیچه شعارهای خود کند تا رژیم جهل و جنایت فرصت لازم برای احیاء مجدد خود را بیابد!
هنوز اندک زمانی از به قدرت رسیدن روحانی نمی گذرد که پوشالی بودن شعارهای او یک به یک نمایان می شود!
مصطفی پور محمدی که از جلادان بنام حکومت اسلامی است را وزیر دادگستری می کند  تا کدام داد را بستاند؟!
رای مردم در انتخابات سال 92 را پایان شبهات مردم و جهانیان نسبت به انتخابات 88 می نامد! انتخاباتی که داغ کشته شدگان آن هنوز بر دل مردم ایران باقی است.
در مقابل هجوم گسترده نیروی انتظامی و گشت ارشاد به زنان و دختران مردم ، سکوت کرده حال آنکه قبل از انتخابات از کرامت انسانی و تبیین حقوق شهروندی سخن می گفت!
نه تنها حضور سپاه پاسداران در تمامی عرصه های اقتصادی و سیاسی ایران را باور نمی کند!! بلکه مانع ادامه فعالیت آنها نیز نمی شود وحتی از سپاه پاسداران هم یاری می طلبد!
انتظار این که از مکتب خمینی انسانی شریف و دلسوز و وطن پرست خارج شود انتظار عبث و بیهوده ای است. محصول این مکتب تنها دجالان و وطن فروشان اند!
تنها راه آزادی مردم از دام این اهریمنان ، دانش است. تغییر افراد در بدنه این حکومت جهنمی حاصلی جز فریب بیشتر مردم ندارد. برای نابودی عرب تبارها باید به ریشه آنها زد.
جنگ امروز ، جنگ خمپاره و تفنگ نیست! جنگ امروز جنگ فهم و دانش است با جهل و خرافه پرستی. باید ریشه های 1400 فریب را نشانه گرفت و آنرا با دانش خشک کرد.
اسطوره های پوشالی و دروغین اعراب را باید به دور ریخت و به اصل ایرانی برگشت. تنها منبع قوی و قابل اعتماد ، فرهنگ ایران زمین و تاریخ آن است که از منابع حقیقی باید استخراج شده و به معرض عموم گذاشته شود.
تاریخ دروغین اعراب و جنایات آنها و اسطوره های ساختگی آنها و واقعیات پنهان مانده از دید مردم باید کشف و در اختیار عموم قرار بگیرد تا چشم ها و ذهن ها روشن شود.
این همان نقطه ضعفی است که عرب تبارهای حاکم بر ایران زمین از آن می هراسند و مانع گرایش مردم به آن هستند و مدام اسلامیت را بر ایرانیت ارجح می شمارند تا با توسل به این فریب 1400 ساله بر گرده مردمان سواری کنند.
هر کس که دل او در گرو کشور است باید همچون شمعی روشنگر اطراف خود باشد ، حتی اگر بتواند یک نفر را از جهل نجات دهد می توان امید داشت که کشورمان روزی از دست این دژخیمان رهایی یابد.

به جای دشنام به تاریکی ، باید شمعی روشن کرد!

۱۳۹۲ شهریور ۲۳, شنبه

بفرمایید شام سیاسی!!



باز رفتیم سراغ 4 نفری که تا به حال همدیگه رو ندیدن و نمی شناسن تا این دست پخت قشنگ ها برای هم غذا درست کنند و نظر بدن تا یکی شون بعنوان برنده انتخاب شن! هم خرابکاری هست و هم فحش و کتک کاری و گاهی هم دوستی و رفاقت! برنده هم یه جایزه خوب گیرش میاد.
دست پخت قشنگ های این هفته: سید علی خامنه ایی ، اکبر هاشمی رفسنجانی ، حسین باراک اوباما و امت همیشه در صحنه!
·       شب اول: منزل سید علی خامنه ایی
بریم یه نگاه به منو سید علی بندازیم: پیش غذا " سوپ بصیرت " غذای اصلی " آبگوشت ولایتمداری" دسر قیماق " التزام عملی به آقا" می بینید که منو کاملا سنتی و اصیله!!
و اما نظرات:
-         اکبر: پیش غذا که اصلا خوب نبود و سر دلم گیر کرد! غذای اصلی هم بیش از حد چرب و نه پخته بود. من اصلا غذای چرب نمی تونم بخورم! در مورد دسر هم چون پیش غذا سر دلم مونده بود نتونستم هضم کنم و امت همیشه در صحنه که حواسش نبود همه رو تو ظرف اون بالا آوردم! و اون هم همش رو با اشتها خورد! فکر کنم این امت همیشه در صحنه از غذاهای هضم شده بیشتر خوشش میاد. پذیرایی هم که افتضاح بود! سید علی هی میرفت و تو اتاق با یکی حرف میزد! ولی وقتی ما رفتیم ببینیم چه خبره کسی رو ندیدیم! احتمالا داشت از یکی کمک می گرفت!! در هر صورت من به این منو امتیاز صفر میدم! ولی انصافا استاد خراب کردن شب آدمه! حسابی ... تو شبمون!!
-         باراک اوباما: اصلا خوشم نیومد! مخصوصا از پذیراییش کاملا عقب افتاده و بی ادبانه بود و بی شرمانه! من تا حالا مهمونی این ریختی ندیده بودم! من رو اکبر گرفته بود به حرف ، تا اومد چیزی بخورم دیدم همه چی رو جمع کرده رفته! بخاطر همین امتیاز صفر می دم! سید علی از دستم ناراحت نشو ولی بهتره یه کم آداب و معاشرت یاد بگیری!
-         امت همیشه در صحنه" در حالیکه به دلیل مسمومیت در بیمارستان بستری شده بود" گفت: واقعا از همه نظر عالی بود! دستشون درد نکنه سنگ تموم گذاشته بودند! غذاها خیلی خوشمزه بود و من تا حالا چنین دست پختی ندیده بودم! یکی از اون یکی خوشمزه تر! پذیرایی هم بی نظیر بود البته زیاد میرفت تو اتاق وقتی ازش دلیلش رو پرسیدم گفت با آقا جلسه دارم! واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم خونه کاملا نورانی و معنوی شده بود! از اکبر آقا هم تشکر می کنم ، فکر کنم چون فهمیده بود من از غذاها خوشم اومده بدون این که تو روم بیاره دسرش رو ریخته بود واسه من! واقعا خیلی آدمهای خوبی هستند این جمع ما! خوشحالم که تو این جمع هستم! من با دیدن این همه هنر دیگه هیچ ادعایی ندارم! حیف که نمی تونم امتیاز 100 بدم و بخاطر همین 10 رو به ایشون میدم و میگم سید علی دوست دارم.

·       شب دوم منزل اکبر رفسنجانی
بریم یه نگاه به منو اکبر بندازیم: پیش غذا " سوپ بال کوسه " غذای اصلی " فیله کباب کوسه" دسر " دنبلان کوسه"
و اما نظرات:
-         سید علی :من که لب به غذاهای این مردک الدنگ نزدم! واقعا در عجبم که این مرتیکه نمی دونه ما گوشت حرام نمی خوریم! امشب بخاطر همین دست پخت احمقانه اش بهش امتیاز صفر می دم! در ضمن از همین جا بهش می گم خر خودتی کوسه دنبلانش کجا بود! اگه کوسه دنبلان داشت که بهش می گفتن نهنگ!
-         باراک اوباما: واقعا از این پذیرایی شگفت زده شدم! آقا خب مگه مجبوری وقتی آشپزی بلد نیستی کلاس بذاری و غذای عجیب و غریب درست کنی! مگه مجبوری بیای مسابقه بدی و آبروی خودت رو ببری! همه لوازم آشپزی و پذیرایی کثیف و آلوده بود! دستمالها همه لکه دار کارد و چنگال کثیف! غذاهایی که پارسال عید خورده بودند لای چنگالها مونده بود و تمیز نکرده بودند! سرویس هم که افتضاح بود! برای سوپ واسه من چنگال گذاشته بود! واسه فیله کوسه هم بجای چاقو و چنگال قاشق گذاشته بود! دسر هم خیلی بدمزه بود در ضمن توش هم یه موی سفید پیدا کردم! البته هر چی اکبر رو نگاه کردم دیدم مو نداره! احتمالا سید علی عمدا از موی ریشش انداخته بود تو دسر تا من نتونم بخورم! امشب امتیاز اکبر صفره یعنی شرمنده ام که امتیاز کمتر نمی تونم بهش بدم!
-         امت همیشه در صحنه "روی برانکارد اورژانس به دلیل افتادن فشار خون" گفت: واقعا دست اکبر آقا درد نکنه! امشب ترکونده بود! غذاها واسه من کاملا جدید بودند! بیشتر از همه چیز از دسر لذت بردم! اما نمی دونم چرا موقع خوردن دسرسید علی به من چپ چپ نگاه می کرد! شاید من این طور فکر کردم! امتیاز اکبر جون هم 10
قربونت برم اکبر که همیشه دنبال ایده های جدیدی!

·       شب سوم منزل باراک اوباما
بریم یه نگاه به منو باراک بندازیم: پیش غذا "جگر غاز سرخ شده در شراب حقوق بشر" غذای اصلی "بوقلمون اتمی"  دسر " آب هویج با دموکراسی"
و اما نظرات:
-         سید علی : این باراک نمی دونم ما رو چی فرض کرده یه مشت آت و اشغال حروم رو قاطی کرده و گذاشته جلو آدم! من که لب نزدم هر چی پخته بود رو ریختم پای اون گلدون که تو خونه اش بود بیچاره درخته در دم خشک شد! اگه بخاطر برنامه شما نبود یه مشت محکم تو دهنش میزدم اما حیف که دستم بسته است! امتیاز صفر
-         اکبر: غذاها به موقع سرو نشدند و از دهن افتاده بودند! نمی شد لب زد همه ماسیده بودند. آب هویج دموکراسی رو که مزه کردم داشتم بالا می آوردم اما دیدم امت همیشه صحنه دیگه پیش من نیست و پیش سید علی نشسته بخاطر همین جلو خودم رو گرفتم! من به باراک امتیاز صفر می دم و می گم باراک خاک بر سرت با این برنامه ریزیت!
-         امت همیشه در صحنه "پس از خروج از آی سی یو و احیاء قلبی" گفت: این سه شب جزء بهترین شبهای زندگی من بودند و نمی دونم چطور از این دوستای عزیزم که با هاشون آشنا شدم تشکر کنم! امیدوارم فردا شب بتونم میزبان خوبی باشم و از شرمندگی شون در بیام! البته باید بگم که باراک اینقدر مشغول پذیرایی از سید علی و اکبر بود که یادش رفت اصلا به من غذا بده و اصلا من رو نمی دید!! اما من درکش می کنم سر آدم که خیلی مشغول بشه اینطوره! ولی من بخاطر اینکه آخر مهمونی جلو همه گفت از من حمایت می کنه بهش امتیاز 10 می دم!

·       شب آخر منزل امت همیشه در صحنه
 متاسفانه به دلیل فوت امت همیشه در صحنه مسابقه ناقص ماند و شرکت کنندگان جایزه را برداشته و بین خودشان تقسیم کردند!

۱۳۹۲ شهریور ۱۸, دوشنبه

دروغگویی وقیحانه حکومت اسلامی ؛محسنی اژه‌ای حضور یک دانشجوی زندانی در اوین را رد کرد

با وجود ابراز نگرانی‌های فزاینده سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر در مورد حبس و بدرفتاری با آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی، سخنگوی قوه قضاییه روز دوشنبه ۱۸ شهریور وجود فردی به این نام را در زندان اوین انکار کرد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضاییه، در پنجاه‌ویکمین نشست خبری خود در پاسخ به این پرسش که «گفته می‌شود فردی به نام آرش صادقی در زندان اوین مفقود شده است»، اظهار داشت: «گفته شده که این فرد در زندان اوین اعتصاب غذا کرده است در حالی که در زندان اوین در سال ۹۱ و ۹۲ چنین فردی وجود نداشته است.»
محسنی اژه‌ای افزود: «البته در سال ۸۹ فردی با این نام دستگیر شده و به یک سال حبس محکوم شده است که بعد از سپری کردن محکومیت آزاد شده است، ولی اگر تشابه اسمی هم بوده است چنین فردی در سال ۹۱ و ۹۲ در زندان اوین وجود نداشته است.»
وی توضیح بیشتری در این خصوص و در رابطه با پیگیری این موضوع نداد.
سازمان عفو بین‌الملل روز ۱۴ تیر با انتشار بیانیه‌ای نوشت که در خصوص وضعیت آرش صادقی، دانشجوی زندانی ایرانی، که در اعتصاب غذا به سر می‌برد «نگرانی فزاینده‌ای» وجود دارد.
در این بیانیه که در وب‌سایت عفو بین‌الملل منتشر شده آمده است: آرش صادقی که «بدون تفهیم اتهام» در سلول انفرادی و در اعتصاب غذا به سر می‌برد «در خطر شکنجه و دیگر آزار و اذیت‌ها قرار دارد و ممکن است نیاز به رسیدگی درمانی فوری داشته باشد.»
 آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات و فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی، بود که ششم دی ۱۳۸۸ (۲۷ دسامبر ۲۰۰۹) روز عاشورا، بازداشت شد و از آن پس به طور مکرر آزاد و دوباره زندانی شده است.
در نامه سازمان عفو بین‌الملل آمده است که آرش صادقی، ۲۶ ساله، بار آخر در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۲ بازداشت شده و از آن زمان در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می‌شود.
این نامه می‌افزاید که در چهارم آوریل ۲۰۱۰ قاضی پیرعباسی از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، آرش صادقی را «با اتهامات مبهمی چون اجتماع و تبانی علیه نظام» به ۷۴ ضربه شلاق و شش سال حبس محکوم کرد.
عفو بین‌الملل می‌افزاید که دلیل بازداشت کنونی آرش صادقی هنوز مشخص نیست و دسترسی حقوقی به پرونده او نیز ممکن نیست.
روز ششم تیرماه سال جاری سه مقام مسئول در پارلمان اروپا با ارسال نامه‌ای به سفیر ایران در بلژیک خواستار خاتمه فوری حبس انفرادی آرش صادقی و «آزادی بی قید و شرط» او شدند.
پیش از این احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، نیز در بخشی از گزارش ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۱ (مهرماه سال ۹۰) خود به مسئله بدرفتاری با آرش صادقی پرداخته بود.
آرش صادقی در دورانی که بیرون از زندان بود در گفت‌وگو با وب‌سایت روزآن‌لاین از نحوه بازجویی‌اش سخن گفته و اعلام کرده بود که در دوران بازداشت، دو بار کتفش در رفته و دندانش شکسته است. او با این همه اضافه کرده بود که بدترین آزار بدنی برای او کندن موی دست و صورت و سینه‌اش در طول بازجویی بوده است.
«م. ر.» آزاد است
به گزارش خبرگزاری ایسنا، غلامحسین محسنی اژه‌ای در نشست خبری روز دوشنبه خود در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت فردی به نام «م. ر.» گفت: «از ایشان قبلا تحقیق شده ولی بازداشت نشده‌اند و در حال حاضر هم آزاد هستند. »
این اظهارات او می‌تواند به وضعیت محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهوری پیشین ایران، اشاره داشته باشد که این هفته خبری در مورد بازجویی از او در ارتباط با پرونده اختلاس بیمه ایران، یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های اقتصادی کشور، منتشر شد.
کمال‌الدین پیرموذن، نماینده اردبیل در مجلس شورای اسلامی، این هفته گفت که محمدرضا رحیمی به‌خاطر پرونده‌های فساد مالی بیمه ایران و اخلال در بازار ارز مورد بازجویی قرار گرفته و همچنین یکی از متهمان اصلی پرونده ارزی نیز به ارتباط خود با فرزند او اعتراف کرده است.
خبر بازجویی از محمدرضا رحیمی هفته گذشته در رسانه‌های داخلی منتشر شد و حتی برخی رسانه‌ها فراتر از این رفتند و از بازداشت او نیز گزارش دادند، اما در نهایت، وکیل آقای رحیمی همه این اخبار را  تکذیب کرد و گفت که از این رسانه‌ها شکایت می‌کند.


اعتماد کردیم به خمینی

یک عضو هیات رئیسه مجلس: حکم برانداز می‌تواند حق تیر و یا شکنجه باشد

محمدحسین فرهنگی عضو هیئات رئیسه مجلس در مصاحبه ای در توجیه رد صلاحیت برخی وزرای کابینه روحانی مدعی شد در قانون حق تیر و شکنجه برای براندازان پیش بینی شده.
محمد حسین فرهنگی عضو هیات رئیسه مجلس و نماینده مردم تبریز، آذر شهر و اسکو در گفت‌و‌گو با "قانون" گفت فردی که دنبال براندازی است از حق تیر تا شکنجه نسبت به او در قانون آمده و اعمال می‌شود و بنا براین رفتار مجلس و حساسیت نسبت به فتنه ۸۸ طبیعی است.

این نماینده مجلس مدعی شد در رای نیاوردن برخی وزرا تنها حوادث ۸۸ مدنظر مجلس نبوده و ادامه داد: صداقت نداشتن برخی وزرا، ضعف‌های مدیریتی در دوران تصدی مسئولیت و نداشتن سوابق اجرایی مناسب {نیز} در نظر نمایندگان دخیل بود

۱۳۹۲ شهریور ۱۷, یکشنبه

متن کامل استعفا نامه شیطان!!


"محضر خداوند متعال"
آفریدگار تمامی عوالم و جهان ها
با سلام و احترام
همانطور که مستحضر هستید ، اینجانب شیطان رجیم پس از مخالفت با خلق انسان که به دستان توانای شما صورت گرفت اقدام به فتنه گری نموده و توسط نیروهای مخلص شما شناسایی و از بهشت اخراج شدم. از آنجا که توانایی های بنده بر شما پوشیده نبود طبق یک توافقنامه جدید مقرر گردید بنده این مخلق آزمایشی شما را در معرض انواع و اقسام هواهای نفسانی و غیر نفسانی و پلید و زشت قرار دهم تا جناب عالی به نقاط ضعف این موجود دو پا که بسیار بر خداترس بودن ایشان تاکید داشتید پی ببرید. متاسفم که با کمال شرمندگی عرض کنم که این موجود احمق در ابتدایی ترین شوخی که با او کردم به سادگی گول خورد و از درخت ممنوعه سیبی را کند و خورد در حالیکه من اصلا هنوز نقشه ایی برای این منظور بطور کامل در نظر نداشتم. شاید باور نفرمایید اما حماقت این بشر برای خود من بسیار عجیب تر از آنچه که حضرت عالی می اندیشید بوده و هست!  
به روشنی به یاددارم که هنوز خنده من از این رفتار آدم ادامه داشت که این موضوع عصبانیت شما را سبب شد و اقدام به اخراج این موجود ناسپاس از بهشت کردید! بعد از فروکش شدن خشم مبارک چون ملاحظه فرمودید که دیگر در بهشت کسی باقی نمانده است! مقرر فرمودید که گاه و بیگاه عده ایی تحت عنوان پیامبر برای آشتی شما با او به منطقه ایی به نام خاورمیانه اعزام و او را تحت آموزش انسان بودن قرار دهند که متاسفانه دلگیری او از شما که چرا او را بخاطر خوردن یک سیب بی ارزش از بهشت بیرون کردید مانع کار پیامبران می شد که البته طبق همان توافق صورت گرفته بنده و همکارانم نیز بی کار ننشسته و از هدایت او توسط پیامبران اعزامی شما ممانعت به عمل می آوردیم ، اما لازم است به عنوان یک موجود صادق که هیچ کم و کاستی را در حین انجام وظیفه برنمی تابد ، اعتراف کنم در خیلی از مواقع حتی قبل از ورود ما و عوامل مان به محل خود آدمی تمام کارها را انجام می داد و نیازی به گول زدن او نبود!!
اگر باز خاطر مبارک باشد بخاطر جلوگیری از گسستگی عمل و آزمون خطاهای متعدد ، مرکز مجادله خود را از تمامی میلیاردها کهکشان و میلیاردها میلیاردها ستاره و ... تنها برروی بخش کوچکی از کره خاکی متمرکز کردیم که آنرا در حال حاضر خاورمیانه می نامند!
طبق همان معاهده 700 هزار سال پیش که باهم داشتیم قرار شد که شما کلیه تلاش و تمرکز خود را بر روی آدم کردن این موجود ناسپاس و نالایق مبذول فرمایید و بنده کمترین هم ، با دارا بودن ابتکار عمل در طراحی و ساخت انواع زشتی ها و پلیدها ؛ که خودم نیز به درستی نمی دانم چرا این موجود دوپا بسیار به آن علاقه نشان می دهد ؛ مانع به سرانجام رسیدن فعالیت شما شوم.
متاسفم که بگویم بنده با صرف کمترین هزینه ، تعداد بیشتری از این موجود را جذب فعالیت های خود نمودم ، حال آنکه جناب عالی با برخورداری از منابع مالی و فنی بیشتر، تنها تعداد اندکی از این موجود را توانسته اید دوباره به بهشت وارد فرمایید! آنهم با دادن پیشنهادات وسوسه انگیزی از قبیل شراب و زن و غذا و... مجانی و تمام نشدنی!!
جبهه نبرد ما در خاورمیانه به شکلی است که در نهایت یا باید توسط بنده و عواملم به لجن زاری متعفن بدل گردد و یا اینکه توسط نیروهای مخلص و وفادار شما که کلیه اصول و احکام ارسالی از جانب شما را رعایت می کنند به بخشی همچون بهشت عدن!
اما به ظاهر حضرت عالی ، معاهده فی ما بین را نقض فرموده و جبهه ایی در پشت سر بنده با دارا بودن امکانات مالی و فکری فراوان باز کرده اید! گزارشات همرزمان من اشاره به گروهی دارد که در طی سی و اندی سال گذشته در نقطه ای خارج از قلمرو تحت جنگ ما با عنوان " نشانه های خدا"  خباثت و زشتی و پلیدی را به حدی گسترش داده اند که اینک من پس از این مدت خدمت صادقانه ، خود را موجودی معصوم و روشهای خود را روشهایی کودکانه می یابم!
بر همین اساس و برای جلوگیری از وارد شدن هر گونه خدشه در کارنامه خدمات درخشان خود و همکارانم ، ضمن عذرخواهی و اعتراف به بی کفایتی خود ، بطور یکجانبه قرار داد فی مابین را لغو و از رهبری گروههای زشتی و سیاهی و پلیدی استعفاء داده و مسئولیت سنگین این بار را بر دوش همان " نشانه های خدا" قرار می دهم تا ایشان با روشهای نوین و ابتکاری خود که بنده در طی این 700 هزارسال ، حتی در خواب هم نمی توانستم ببینم بر شدت انحراف مردم از رسیدن به بهشت موعود شما ، بیفزایند! لازم به ذکر است که همکاران بنده گزارش داده اند که این گروه منطقه درگیری را از محدوده مورد توافق به کلیه مناطق کره خاکی گسترش داده اند و باز توجه شما را به این نکته مبذول می دارم که ایشان قصد دارند در آینده ایی نه چندان دور منطقه مورد مناقشه را به فضای بین کرات و کهکشانها نیز گسترش دهند زیرا یکی از سربازان گمنام بنده ، میمونی با افکار ماوراء شیطانی سوار بر وسیله ایی که موجودات دو پا آنرا موشک می نامند در فاصله 120 کیلومتری زمین مشاهده کرده است.
از این که با قبول استعفاء بنده ، اینجانب را رو سپید و امیدوار به عف الهی می دانید سپاسگزارم.
شیطان رجیم سابق ( رو سپید امروز)