Translate

۱۳۹۲ اردیبهشت ۹, دوشنبه

رابطه معکوس نقض حقوق اساسي مردم و طول عمر حکومت اسلامي




آقاي روبرت کالويل يکي از سخنگويان کميسارياي حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، 11 مهر ماه از افزايش سرکوب هاي فعالان سياسي و وکلا و روزنامه نگاران ابراز نگراني نمود و از جمهوري اسلامي خواست تا با ايجاد فضاي مناسب جهت ابراز عقايد و اعتراضات مسالمت آميز سياسي ، از نقض حقوق بشر ممانعت به عمل آورد.
نکته ايي که آقاي کالويل و ساير سياستمداران و فعالان حقوق بشر کمتر توجهي به آن دارند اين است که حکومت هاي خودکامه و ديکتاتوري اساسا حقي براي مردم قائل نيستند که معتقد به نقض آن باشند! چه رسد به حکومتهاي ضد بشري چون جمهوري اسلامي که بشر امروز را به دسته هاي مختلفي تقسيم مي کند و براي هريک از آنها تنها حقوقي که مدنظر خود است را قايل مي شود!
پس از افزايش فشارهاي بين المللي بر جمهوري اسلامي در دوران رياست جمهوري رفسنجاني و خاتمي ، عقلاي اين قوم ، حقوق بشر اسلامي را در مقابل حقوق بشر علم نمودند تا از طريق دين  ، و اينکه اسلام حقوق متفاوتي براي بشر قايل شده و بشر مسلمان! نمي تواند از چهارچوب آن مقررات  خارج شود ، اقدام به هتک حرمت مردم و پايمال نمودن حقوق اوليه آنها نمودند! جمهوري اسلامي با همراه نمودن تعدادي از کشورهاي ديکتاتوري منطقه که حتي ابتدايي ترين حقوق را براي مادران و زنان و دختران خود نيز بر نمي تابند ، سياست هاي دد منشانه خود را در در پايمال نمودند حقوق انسانها پيش برده است. بشر خوب ، مد نظر جمهوري اسلامي ، تنها ابزاري در دست حکام و خودکامگان است که گوش به فرمان ولي فقيه بوده و آماده است ضمن سرکوب کليه افکار و اظهارات مخالف ، در هر زمان که ولي فقيه امر کرد با بستن کمر بند هاي انفجاري به کشتار مردمي بپردازد که تنها گناه آنها عشق به زندگي و آزادي است.
آقاي کالويل رابطه طولاني حکومت يک ديکتاتور با حقوق بشر رابطه ايي است معکوس و نبايد انتظار داشت که يک ديکتاتور به بشر و حقوق اوليه او اعتقادي داشته باشد.

دروغ های یک آیت الله!




۱۳۹۲ اردیبهشت ۷, شنبه

کنکاشی بر نزدیکی انتخابات و افزایش تنش بین مقامات حکومت اسلامی!



با مشخص شدن تدريجي نامزدهاي رياست جمهوري و آغاز دسته بندي هاي جناحي و سياسي حول محور نامزدها ، همزمان تنش و درگيري هاي لفظي بين مقامات شكل جدي تر و آشكارتري به خود مي گيرد.
درگيري ها و تنش ها در سه جبهه اصلاح طلبان و اصول گرايان و تيم احمدي ن‍‍‍‍‍‍ژاد خلاصه شده است. حملات به اصلاح طلبان كه از انتخابات 88 به حذف آنها از صحنه سياسي كشور منجر شد به منظور جلوگيري از مطرح شدن مجدد آنها و شعله ور شدن دوباره مسائلي است كه جمهوري اسلامي در چهار سال گذشته كوشيده است بر روي تمامي آنها سر پوش بگذارد.
با توجه به شكست سياست هاي خامنه اي در 4 سال گذشته و مشخص شدن اشتباه او در حمايت از احمدي ن‍ژاد به بهاي از دست دادن تمامي ياران و پيروان چندين ساله خود و مطرح شدن دوباره نامهايي چون خاتمي ، عبدالله نوري و حتي رفسنجاني ( كه در حال حاضر بعنوان يك مهره سوخته سعي در تحميل او بعنوان اصلاح طلب براي احياء مجدد او دارند) كه مي تواند با اقبال عمومي  و كسب راي ميليوني مردم همراه باشد ، پيروان ولايت مطلقه فقيه را به موضع گيري هاي تند و توام با اعمال خشونت وادار كرده است تا مانع شكل گيري و انسجام دوباره اين طيف سياسي در فضاي مه آلوده كشور گردند.
اصول گرايان نسبت به عدم تاييد صلاحيت نامزدهاي اصلاح طلبان در شوراي نگهبان مطمئن هستند اما نكته ايي كه چنين حملاتي را سبب مي شود دور نگهداشتن اصلاح طلبان از ثبت نام در انتخابات رياست جمهوري است تا رد صلاحيت آنها هزينه هاي بيشماري را براي حكومت به همراه نداشته باشد!
هدف از حمله به احمدي ن‍ژاد و تيم او نيز مي تواند به دو منظور صورت پذيرد:
1-   از آنجا كه احمدي نژاد مجري انتخابات است و با ساز و كار تقلب در انتخابات آشنايي كامل دارد (زيرا خود محصول چنين ساز و كاري است) بخوبي مي داند كه به چه طريقي مي تواند نامزد مورد نظر خود را از صندوق خارج كند و هيچ كس هم نمي تواند مدعي تقلب در انتخابات شود زيرا طرح چنين اتهامي در 4 سال قبل موجب بروز اعتراضات وسيع و حصر و دستگيري مطرح كنندگان آن و تحميل هزينه ايي گزاف به حكومت شد!
 از طرفي خامنه اي نيز بارها بر اين نكته تاكيد كرده كه انتخابات حكومت اسلامي هميشه سالم و آزاد بوده و هست! بنابر اين اصولگرايان و حاميان رهبري با طرح حملات سنگين به احمدي نژاد سعي بر بي اعتبار كردن او و گفته هايش دارند و افكار عمومي را به سمتي هدايت مي كنند كه گويي عامل اصلي تمامي مشكلات و گرفتاري هاي مردم شخص احمدي نژاد و تيم اوست تا بدين وسيله علاوه بر برائت جويي از اتفاقات 4 سال گذشته ، ذهن مردم را به سمتي هدايت كنند كه در صورت طرح تقلب احمدي نژاد در انتخابات اين موضوع بعنوان يك مسئله كاملا جديد و ناشي از دور شدن احمدي نژاد و حلقه انحرافي از رهبر قلمداد شود.( همانند گروه فتنه گران)
هر چند اصولگرايان بسيار كوشيدند كه با شيوه هاي قانوني احمدي نژاد را از مجري گري انتخابات كنار بگذارند اما به دليل مغايرت موضوع با قانون اساسي اين مسئله تحقق پيدا نكرد.
2-   كليه حملات و اتهام پراكني هايي كه از سال گذشته آغاز شده است را مي توان بعنوان يك دعواي زرگري به منظور جلب توجه عموم مردم به انتخابات رياست جمهوري و شركت گسترده در انتخابات قلمداد كرد! از آنجا كه عموم مردم پس از سركوب هاي صورت گرفته در انتخابات سال 88 نسبت به كل نظام و سلامت انتخابات دلسرد شده اند (موضوعي كه نخبگان جامعه سالها قبل به آن رسيده بودند ) تمايلي به شركت دوباره در اين بازي را ندارند و همين موضوع سبب شده كه مقامات و طراحان استراتژي هاي جمهوري اسلامي  به فكر چاره براي كشاندن مردم به پاي صندوق هاي راي بيفتند كه با ادغام انتخابات شوراهاي شهر و رياست جمهوري و همينطور القاي دشمني فرضي با احمدي ن‍ژاد سعي در رقابتي كردن فضا همانند سال 88 دارند كه نشان دهند انتخابات بر پايه راي و نظر مردم استوار است و حتي خامنه اي ؛ بعنوان متهم اصلي انتخاب احمدي نژاد ؛ اعلام كرده است كه يك راي بيشتر ندارد و تا قبل از انتخابات كسي از آن با خبر نخواهد شد!
اما فارغ از دلايل اين حملات و حركت ها ، هر چه به زمان برگزاري انتخابات رياست جمهوري نزديكتر مي شويم بر حجم حملات طرفين به يكديگر افزوده خواهد شد كه در اين فضا ، بسياري از مسائل پشت پرده مقامات و مفاسد مالي طرفين آشكار خواهد شد و تار و پودهاي پوسيده رژيم بيشتر و بشتر متلاشي خواهد شد.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲, دوشنبه

آزمایش پیشرفته ترین تکنولوژی کره شمالی قبل از حمله به آمریکا توسط رهبر این کشور!


متن ترانه کوچه "فرهاد"

کوچه ها باریکن دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن طاقا شکسته ست
ازصدا افتاده تاروکمونچه
مرده می برن کوچه به کوچه
نگا کن مرده ها به مرده نمی رن
حتی به شمع جون سپرده نمی رن
شکل فانوسین که اگه خاموشه
واسه نفت نیست،هنوز،یه عالم نفت توشه
جماعت من دیگه حوصله ندارم
به خوب امید و ازبد گله ندارم
گرچه از دیگرون فاصله ندارم
کاری با کاراین قافله ندارم
کوچه ها باریکن دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن طاقا شکسته ست
ازصدا افتاده تاروکمونچه
مرده می برن کوچه به کوچه
کوچه ها باریکن دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن طاقا شکسته ست






۱۳۹۲ فروردین ۳۱, شنبه

تلاش برای ترسیم چهره انسانی بر روی نقاب فرو افتاده رژیم جهنمی!


یکی از دلایل مهمی که همیشه روحانیون واپسگرا از تکنولوژی و تبعات آن در طول تاریخ بیزار بوده و هستند این است که این پیشرفت ها سبب آگاهی افراد تحت استثمار فکری آنها می شود و این موضوعی است که برای این طبقه پست اجتماع قابل اغماض نیست زیرا فلسفه وجودی آخوند و آخوندیسم نادانی جامعه و اقشار آن است.  اگر تاریخ نه چندان  دور خود را مروری اجمالی کنیم می بینیم روحانیون با پدید آمدن مدارس جدید و نوع آموزشی که در آنها داده می شد مخالف بودند! از ایجاد دادگاه و دادگستری خشمگین بودند! مانع استفاده مردم از رادیو و تلویزیون می شدند و حتی جالب است که استفاده از سیستم لوله کشی آب را نیز حرام می دانستند و در منازل افراد مذهبی حتی در حال حاضر می توان آفتابه مورد علاقه آخوندها را دید!  در حال حاضر هم با دانشگاه و علوم جدید مخالفت می کنند زیرا که این علوم بسیاری از ساخته ها و باورهای استبدادی آنها ؛ که با آن بر اجتماع سوار شده اند ؛ را به چالش می کشد!
در سالهای پس از انقلاب که بالاخره این قشر به آرزوی دیرینه خود مبنی بر تسلط همه جانبه بر ایران رسیدند تمام تلاش خود را در جلوگیری مردم برای رسیدن به اطلاعات جدید متمرکز کردند!

انقلاب فرهنگی ، جلوگیری از انتشار کتب و نشریات آزاد ، ممانعت از ساخت فیلم های سینمایی، تلاش همه جانبه در جمع آوری تجهیزات دریافت کانالهای ماهواره ایی و ارسال انواع پارازیت ها ، فیلتر اینترنت و ... تنها بخشی از سیاست های قابل رویت جامعه آخوندی برای مبارزه با روند اطلاعات آزاد است که شاهد آن هستیم.

سیاست به بند کشیدن و در نهایت فراری دادن اقشار متفکر و اندیشمندن جامعه با شدت و حدت هر چه تمامتر از اوایل انقلاب جاری و ساری بوده و هست. حال که بیشتر اندیشمندان یا در خارج از کشور هستند و یا در زندان های انفرادی و یا حتی محبوس در جامعه و دیوارهای پنهان و بلندی که به دور افکارشان کشیده شده است ، حکومت تلاش خود را متمرکز بر روی افراد ناشناس و منتقدینی کرده که هیچ پناه و دستاویزی برای دفاع از خود ندارند. چه تعداد وبلاگ نویس و یا اعضای فیس بوک در ایران با اتهامات واهی و یا حتی بعنوان قاچاقچی مواد مخدر کشته می شوند مشخص نیست! شهدایی چون ستار بهشتی کم نیستند ، اما شاید ستار جزء خوشبخت ترین این افراد بوده که حداقل پس از مرگ ؛ ستمی که بر او وارد شده مشخص گردیده است! حکومتی که در کشتار و شکنجه و تحت فشار گذاشتن صاحب نظران و مشاهیر هیچ ابایی ندارد ، قطعا کشتار افراد بی دفاع و ناشناس برای او یک امر کاملا عادی و روزمره است. تمامی این اعمال صرفا جهت جلوگیری از نشر واقعیات و افکار مخالف حاکمیت صورت می گیرد تا از روشن شدن حتی یک ذهن جلوگیری شود چون قطعا روشن شدن افکار جدید خود مانند به راه افتادن گلوله ایی از برف در سراشیبی یک کوه است که اگر جلو آن گرفته نشود تبدیل به یک بهمن ویرانگر برای رژیم های دیکتاتوری خواهد شد و گرنه دلیلی ندارد که یک حکومت که مدعی مدیریت جهانی است و ادعا می کند می تواند الگویی برای سایر حکومت ها باشد تمام امکانات خود را برای جلوگیری از نشر افکار یک جوان گمنام که در گوشه ایی از این کشور به دنبال اصلاح امور جامعه است صرف کند!

سابقه قضایی جمهوری اسلامی نیز نشان از چنین توحشی دارد. روسای پیشین قوه قضاییه که حتی برخی نیز در حال حاضر به دلیل کنار گذاشته شدن از سفره پر برکت چپاول ملت ، به خیل اصلاح طلبان پیوسته اند هر کدام در زمان خود به راحتی چشم بر تمام جنایات بسته و حتی در توجیه این فجایع به حد وفور کوشیده اند! صادق لاریجانی که نسبت به پیشینیان خود آزادی عمل کمتر و و احساس نوکری بیشتری دارد نمی تواند مدعی دفاع از حقوق تضییع شده مردم ایران بویژه اندیشمندان و منتقدین باشد. برای او بیشتر از رضایت خدا و مردم ، رضایت ولی امر مسلمین مهم است و اینکه در حال حاضر ژست مدافع حقوق بشر به خود گرفته و برای منحرف کردن مطبوعات و نهادهایی حقوق بشری ، پرونده ایی برای بررسی دلایل مرگ ستار بهشتی گشوده است بیشتر به یک شوخی شبیه است تا واقعیت! پرونده ایی که هیچگاه به نتیجه نخواهد رسید و با سخنان و گفتار متناقض نیروهای امنیتی و انتظامی و حتی وزیر کشور بر ابهامات آن افزوده شده و نشان از مسائل پشت پرده فراوانی دارد که سبب مرگ این شهید عزیز شده است!
رژیمی که در زندان ها و بازداشتگاههایش مردم را شکنجه می کند! زندانیان را در اثر فشارهای بیش از حد مجبور به اعتصاب غذاهای طولانی مدت می کند و کمترین ارزش و اعتنایی به حقوق مخالفان خود قائل نیست و تحت فشار آنها را وادار به هر گونه اعتراف  غیر انسانی و غیر اخلاقی می کند ، چگونه می تواند برای یک وبلاگ نویس گمنام که گناهی جز نوشتن افکار و عقاید خود نداشت و تا قبل از مرگ ، کمتر کسی اسمی از او را شنیده بود مدعی اجرای عدالت باشد!؟

مطمئننا در انتهای این بازی اگر وکیل ستار بهشتی به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و زندانی نشود ، تنها نام یک سرباز گمنام و یا چند کارمند خودسر! یک ارگان که شاید وجود خارجی هم نداشته باشند معرفی خواهد شد که به این وسیله چهره منفور خود را تا حدودی اصلاح کنند. حال آنکه این بازی به حدی تکراری شده است که حتی نماینده مجلس جمهوری اسلامی ؛ علی مطهری ؛ را قانع نمی کند!

۱۳۹۲ فروردین ۲۷, سه‌شنبه

مصاحبه اختصاصی و کم سابقه خامنه ایی با یک خبرنگار خارجی!


-         آقای خامنه ایی ، چرا جناب عالی پس از انتخاب شدن بعنوان رهبر جمهوری اسلامی ، رابطه خود را با رسانه ها و خبرنگاران قطع کردید؟
بسـ...(یک ربع بعد!) بنده اعتقادی به رسانه ها ، بویژه رسانه های غربی که همگی عناصر جنگ نرم دژمن هستند ندارم و حرفهایم را از طریق سخنرانی ها به اطلاع مسئولین و عموم مردم میرسانم. البته با رسانه ها ارتباط تنگاتنگی دارم! مثلا روزنامه کیهان جزء رسانه های موردعلاقه من است! این علاقه قبل از آنکه بنده انقلابی شوم هم بود! البته آن زمان کیهان بچه ها می خواندم و علاقمند بودم عکس من در قسمت شاگرد اول ها چاپ شود اما از آنجا که معلم های رژیم طاغوت شنیده بودند من در زمان به دنیا آمدن " یا علی " گفتم! و حدس می زدند که روزی رهبری بزرگ خواهم شد برای خراب کردن سابقه انقلابی گری من ، نمراتم را معمولا صفر رد می کردند و مدام رفوزه می شدم و این آرزو همیشه برایم ماند اما امروز افتخار می کنم که حسین جان همیشه عکس من را بزرگ و در صفحه اول می زند و هیچ کس هم نمی تواند مانع تراشی کند!
-         آیا جناب عالی بجز کیهان نشریات دیگر را هم مطالعه می فرمایید؟
آورین سوال خوبی پرسیدید! معمولا دوستان تمام نشریاتی را که در کشور چاپ می شود برایم می آورند که اهل بیت بیشتر برای پاک کردن شیشه ها و یا سبزی از آنها استفاده می کنند. مجتبی و میثم هم معمولا از بچگی علاقه داشتند با نشریات موشک و بادبادک درست کنند و هوا کنند! یادم هست سال 79 مجتبی با گریه پیشم آمد و گفت آقا جان ! به گمانم این روزنامه ها همگی عوامل دژمن هستند چون هر چه موشک درست می کنیم هوا نمی رود و کاغذ آنها جنس عجیبی دارد! بنده هم دستور پیگیری دادم که بررسی کردند دیدم بله یک نفر با کیف پر از میلیونها دلار آمریکایی آمده و به اینها پول داده که به انقلاب ضربه بزنند که دستور دادم قاضی سعید همه را بست!
-         اطلاعات جناب عالی از اوضاع کشور از چه  منابعی حاصل می شود؟
منابع که زیاد داریم! اولین و عمده ترین منبع ، منابع الهی و امدادهای غیبی هستند! منبع بعدی که شاید از اولی هم معتبرتر باشد مجتبی و میثم و اهل بیت است! منابع دیگر جنتی ، حجازی ، خاتمی البته احمد نه ممد چون منبع ممد سوراخ است! سعید امامی واجبی خور و بسیاری از سربازان گمنام و واجبی نخور!
-         آیا تا بحال موردی بوده که فکر کنید اطلاعاتی که به شما رسیده به عمد یا به سهو غلط باشد؟
آورین ، آورین! من دیپلمات نیستم و انقلابیم! به هر حال اگر بنده زیاد هم مطالعه نکنم به اندازه شما مطالعه می کنم! یک انقلابی اول می بُرد ، بعد می شُمرد! یعنی بنده صبر نمی کنم ببینم این اطلاعاتی که به من رسیده درست است یا غلط ! اگر می خواستم وقت با ارزش را صرف تحقیق و استعلام بکنم که انقلاب تا الان هفت کفن پوسانده بود! سرعت عمل نقش بسیار مهمی در خنثی کردن توطئه دژمنان دارد! ما اول اقداماتی را که لازم است انجام می دهیم و بعد سر موقع و با خیال راحت تحقیق می کنیم ! بعد اگر متوجه شدیم که خبر اشتباه بوده چیز خاصی پیش نمی آید چون ما وظیفه خودمان را انجام داده ایم و مهمتر از آن وقتی دژمن ببیند که ما بخاطر یک خبر اشتباه چنین واکنشی انجام دادیم حساب کار دستش می آید که اگر خبر درست دست ما برسد چه ها که نمی کنیم!!
-         آیا از عملکرد رییس جمهور احمدی نژاد رضایت دارید؟
این سوال شما نشان دهنده شیطنت شما رسانه ایی هاست که می خواهید تفرقه افکنی کنید و جنگ نرم راه بیندازید! شما دست چدنی را با یک دستکش مخملی جلو من دراز کردید! من اینها را می فهمم چون من انقلابیم! اما رییس جمهور چون جوان است ، خیلی نمی فهمد! او در ابتدا نظرش به نظر من نزدیک بود اما کم کم نظرش از نظر من دور تر شد و به نظر آمریکا نزدیکتر شد! چون فکر می کرد می تواند مثل آمریکا هر غلطی که بخواهد بکند من شاخ او را که یک شاخ چدنی در یک شاخدان مخملی بود شکستم و آن شاخ را در آنجا که لازم بود فرو کردم!! و تصمیم دارم بعد از پایان دوران ریاست جمهوری او ، ایشان را به مدت چند ماه در یکی از بشکه های حوزه علمیه حبس کنم! این بشکه ها بسیار انسان ساز و صیقل دهنده روح هستند و یکی ار دلایلی که حوزویان به مقام روحانیت نائل می شوند حضور بهنگام و دراز مدت در داخل این بشکه هاست!
-         آیا در جریان مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم هستید؟
مشکلات برای مردم ما فرصت سازی می کنند! خیلی ها که الان در رده های بالای نظام هستند از داخل همین مشکلات ، فرصت سازی کرده اند امثال برادران لاریجانی ها ؛ مخصوصا فاضل که از مشکلات پول در می آورد ؛ شهرام جزایری ها ، خاوری ها ، امیر منصور آریا ها!! خدا بیامرز فاضل خدادها ! رفیق دوست ها و ... با استفاده از همین مشکلات ثروتمند شده اند!! مردم هم اگر به مشکلات به چشم فرصت نگاه کنند و این برادران را الگو قرار دهند می توانند بسیار رشد کنند! ملت ما از ابتدای انقلاب در مقابل مشکلات خم به ابرو نیاورده است! و اینها که شما می گویید شائبه دژمن است که می خواهد بگوید تحریم ها مردم را خسته و فرسوده و نامید کرده است!
-         از نظر جناب عالی رییس جمهور آینده باید چه شرایطی داشته باشد؟
خدا گواه است که من هیچ وقت در هیچ انتخاباتی دخالت نمی کنم!! من یک رای دارم که آن هم تا قبل از انتخابات مخفی خواهد ماند! اما قبل از آنکه آنرا در صندوق بیندازم به دلیل کنجکاوی مجتبی ، رای را به او نشان می دهم بالاخره شما خودتان حتما فرزند دارید می دانید که یک پدر نمی تواند درخواست فرزند خود را به راحتی رد کند! وقتی می بینم دیدن رای من مجتبی را خوشحال می کند چرا نشان ندهم! مجتبی هم وقتی رای من را می بیند یک پیامک به ستاد کل انتخابات می زند تا آنها را آگاه کند فکر می کنم سر این که من به چه کسی رای می دهم با هم شرط بندی می کنند! البته به او گفته ام که دراسلام شرط بندی حرام است اما او می گوید آقا جان رای گیری هم مثل اسب سواری است و شرط بندی اشکالی ندارد!
اما در هر حال رییس جمهور یک کشور اسلامی باید شرایطی داشته باشد که عمده ترین آنها این است: اول آنکه انقلابی باشد. دوم آنکه طرفدار ولایت فقیه باشد. سوم آنکه در کنار رهبری باشد البته اگر در زیر رهبری باشد مستحب تر است! چهارم ولایتمدار باشد. پنجم ولایت پذیر باشد. ششم که از همه مهمتر است نظرش به نظر من نزدیک باشد و گرنه مشکل شاخ و فرو کردن پیش می آید.
می بینید که من هیچ چیز برای خودم نمی خواهم و شاید رهبری به فروتنی من در تاریخ وجود نداشته باشد!
-         و اگر صحبت آخری برای آمریکا و مردم ایران دارید بفرمایید؟
آمریکا که ارزش صحبت ندارد اما به اوباما می گویم خاک بر سرت که نوکر صهیونیست و اسراییل هستی! این رفتار تو سبب شده از نظر تمامی مسلمانان منفور باشی در حالیکه اگر ولایتمدار بودی همه مسلمانان تو را دوست داشتند! در مورد مردم ایران هم باید بگویم که قلبا و جسمن و روحن و مغزن ولایتمدار باشید تا عاقبت به خیر شوید! اینقدر دنبال ماهواره و آکادمی گوگوش نروید و روزنامه نخوانید! مگر ما نخواندیم رهبر نشدیم!؟ هر کس بجز کیهان روزنامه دیگری بخواند انتظار شفاعت از من بر روی پل صراط نداشته باشد! من در قیامت خواهم گفت " چه کنم بجز اینها کس دیگری نداشتم "

۱۳۹۲ فروردین ۲۶, دوشنبه

مهندسی آرا یا مهندسی نامزدها!


دوم خرداد ماه سال 76 برای خامنه ایی شروع دوران جدیدی بود! او که تا قبل از انتخاب خاتمی ؛ به دلیل کنترل شدید جریانات سیاسی مخالف و رسانه ها توسط رفسنجانی ؛ از سمت و سو و جهت گیری افکار عمومی کاملا بی اطلاع مانده بود ، به ناگاه خود را در مواجه با رئیس جمهوری دید که با رای اکثریت قاطع شرکت کنندگان انتخاب شده بود بدون اینکه خامنه ایی اعتقادی به او داشته باشد!!
اگر چه خاتمی مهره ایی از داخل نظام و پایبند به تمام اصول قانون اساسی حتی ولایت فقیه بود ؛ و این را بارها و بارها در سخنرانی ها و مصاحبه های خود اعتراف کرده بود و می کند ؛ اما هضم او بعنوان شریک سیاسی در قدرت برای ولی مطلق فقیه کار آسانی نبود!
پروژه مهندسی آرا و رسیدن فردی به قدرت که عقاید و نظریات او به رهبری نزدیک باشد از همان دوم خرداد کلید خورد! خامنه ایی ، خاتمی را در چهار سال اول تحمل و در چهار سال دوم مهار نمود! انفعال ذاتی خاتمی مجال کافی را به خامنه ا یی داد تا بتواند به راحتی احمدی نژاد گمنام را بدون کمترین هزینه ایی از صندوق رای وزارت کشور او خارج کند!! این در حالی بود که اعتراضات کروبی که به واسطه حضور چندین ساله در بدنه نظام و آگاهی کامل از آنچه که در پشت پرده انتخابات می گذشت نیز نتوانست افکار عمومی را به واکنش در آورد زیرا عموم مردم ایران به دلیل همراهی کروبی با نظام در محدود ساختن فضای سیاسی و اجتماعی و آزادی ها ، اعتنایی به او نداشتند!
مهندسی آرا انتخابات 88 نیز بسیار حساب شده تر و برنامه ریزی شده تر از رای گیریهای قبلی بود ! علی رغم هیجان کاذبی که حکومت برای برگزاری انتخابات آزاد به مردم می داد ، کسانی که در راس قدرت بودند به خوبی از نتیجه نهایی آن آگاه بودند! تنها وجهی که حکومت از آن غافل ماند ، اشتباه در پخش مناظره های مستقیم نامزدها بویژه مناظره ، موسوی – احمدی نژاد و کروبی – احمدی نژاد بود که در آن مسائلی مطرح شد که اساس نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال می برد و اخلاقیات و سلامت مردان سیاسی جمهوری اسلامی که سالها به آنها می بالید به یکباره در انظار عمومی فروپاشید و همگان دیدند که چطور هر کدام از این نامزدها گوشه ایی از مملکت را گرفته و آنرا مایملک خود فرض نموده و تاراج می کنند!
رفسنجانی و مافیای او نیز حاضر نبودند برای چهار سال دیگر حضور فردی مثل احمدی نژاد را تحمل کنند! احمدی نژاد که برگ برنده او در انتخابات اول حمله و به چالش کشیدن رفسنجانی و آل او بود و از این طریق توانست افکار عمومی طبقه ضعیف و تا حدودی قشر متوسط را با خود همراه کند ، در دومین دوره انتخابات نیز به همین شیوه متوسل شد حال آنکه اثر بخشی این موضوع حداقل برای قشر متوسط جامعه کاملا از بین رفته بود و همگان به خوبی دریافته بودند که احمدی نژاد اگر فاسد تر از رفسنجانی نباشد قطعا به اندازه او این هنر را دارد! اما دستور خامنه ایی برای بیرون کشیدن احمدی نژاد از صندوق های رای ، برای رفسنجانی قابل هضم نبود و او برای جلوگیری از این کار حاضر شد برخلاف میل رهبر و حتی نشان دادن چنگ و دندان به او ، هر هزینه ایی را به رژیم تحمیل کند!
مصاحبه مهدی هاشمی با نیک آهنگ کوثر کاملا موید این ادعاست که در فضای ایجاد شده از جنگ پنهان خامنه ایی و ولایتمداران با رفسنجانی و مافیای او بود که عموم مردم و جوانان توانستند به خیابانها آمده و خواستار خوانده شدن دقیق رای ها شوند در حالیکه از اول انقلاب ؛ بجز انتخابات 76 ، هیچ گاه آنچه از صندوق ها خارج شده بود چیزی نبود که داخل آن ریخته شده باشد!
احمدی نژاد که برنده اصلی جنگ رفسنجانی و خامنه ایی است، فضای لازم برای باج خواهی و گرو کشی از رهبر را مساعد می بیند و این را بارها در حرکات و تصمیم گیری های مختلف نشان داده است ، همین موضوع رهبر را به این فکر وا داشته است که بطور کامل بساط انتخابات در سطح بالاتر از مجلس شورای اسلامی را برای همیشه برچیند تا قدرت بطور کامل و برای همیشه در اختیار خود او قرار داشته باشد و این خواست را می توان در مطرح کردن سیستم پارلمانی که به سرعت با واکنش رفسنجانی همراه بود دید!
رفسنجانی که در مواجهه و رودرویی با خامنه ایی از تمام سنگر ها و مواضع قدرت یکی پس از دیگری عقب نشینی کرده است برای جلب افکار عمومی ، مدام از برگزاری انتخابات آزاد و شمارش دقیق آرا و بازگرداندن اعتماد به مردم سخن می گوید در حالیکه خود او بود که با تحمیل نظارت استصوابی شورای نگهبان به قانون اساسی ، انتخابات در ایران را به شکل خیمه شب بازی درآورده است! صحبت از انتخابات آزاد با قبول نظارت استصوابی شورای نگهبان به این معنی است که شما می توانید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنید و این حد نهایی آزادی است که رهبر در اختیار هر شهروند ایرانی قرار می دهد! اما همین مقدار اندک آزادی نیز اینک برای رهبر به خطری بالقوه تبدیل شده است که می تواند از خلال آن افرادی چون خاتمی ، رفسنجانی و حتی احمدی نژاد خارج شده و اقتدار و تمامیت خواهی او را زیر سوال ببرد!
پروژه مهندسی آرا ، با آزمون خطایی که در شانزده سال گذشته تجربه کرده است ، به ضعف های خود پی برده و اینک در مرحله ایی جدید به سر می برد ، مرحله ایی که علی سعیدی نماینده خامنه ایی در سپاه بی پروا به آن اشاره کرده است؛ اگر چه بعدا سعی کردند این اظهارات را اصلاح کنند اما واقعیت همان است که او در ابتدا گفت ؛ و آن اینکه وظیفه اصلی سپاه پاسداران مهندسی نامزدها درانتخابات است و معنی این جمله دیگر این نیست که همانند انتخابات سال 88 آرا یکی را به نفع دیگری جابجا کنند بلکه به این معناست که از اول تنها افرادی که مورد تایید و وثوق کامل رهبر هستند را معرفی می کنند و برای ولی فقیه هم هیچ تفاوتی نمی کند که کدام برنده انتخابات باشد ، چون در این صورت هم انتخابات کاملا آزاد خواهد بود و کسی هم به خیابان نمی آید و دنبال رای خود نمی گردد و هر نهاد و سازمانی هم که در نتیجه انتخابات شک کند می تواند بطور کامل و آزاد به صندوق آرا دسترسی داشته و صحت انتخابات را تایید کند و این بهترین نتیجه است که هم به آرامش کشور و هم به آرامش خامنه ایی کمک خواهد کرد و قطعا در انتخابات آینده هم کوچکترین مشکلی پیش نخواهد آمد وتنها دغدغه فعلی  خامنه ایی مهار احمدی نژادی است که گاه و بی گاه اقدام به لگد پرانی به رهبر و نهادهای قدرت زیر نظر او می کند!

۱۳۹۲ فروردین ۱۹, دوشنبه

پرواز عفریت جنگ بر آسمان ایران!


امیدواری های ایجاد شده در بین مردم و سیاسیون از احتمال همکاری جمهوری اسلامی با قدرت های جهانی و آژانس بین المللی انرژی اتمی به یاس مبدل شد. دشمنان واقعی ایران و حتی طرفهای مذاکره کننده که علاقمند به شکست مذاکرات بودند به خواستهای خود رسیدند.

عبور از بحران بیکاری در آمریکا و به تبع آن کشورهای صنعتی و ایجاد اشتغال و سرعت بخشیدن به چرخهای اقتصادی که وابسته به صنایع نظامی هستند ، نیازمند یک جنگ و درگیری دیگر است ( لطفا به مقاله "ضامن بمب جنگ را جمهوری خواهان خواهند کشید؟"مراجعه فرمایید)  

آمریکا و انگلیس به خوبی می دانستند که جمهوری اسلامی زیر بار هیچ توافقی نخواهد رفت و برای آماده سازی افکار عمومی و مبرا کردن خود از اتهام جنگ افروزی چنین بازی را شروع کردند و تا امروز ادامه دادند. در حال حاضر افکار عمومی تمامی کشورهای پیشرفته و حتی مردم آمریکا (طبق آخرین نظر سنجی 64 درصد از مردم این کشور) تنها راه متوقف کردن ایران را گزینه نظامی می دانند!
تنها معجزه ایی که می تواند ایران را نجات دهد درگیر شدن آمریکا با کره شمالی است که آنهم بعید به نظر می رسد. دلارهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تامین کننده مخارج جنگ احتمالی خواهد بود و بازار داغ فروش تسلیحات و بازسازی خرابی های ناشی از حملات موشکی ایران به این کشورها می تواند برای کشورهای غربی بسیار وسوسه انگیز باشد.
نادانی و وطن فروشی ذاتی حاکمان ایرانی و وسوسه حفظ قدرت ؛ در برخی که می دانند بودنشان تنها در گرو جنگ و خونریزی است ؛ لحظه به لحظه مردمان نگون بخت را به سمت یک بلای خانمان سوز دیگری می کشاند!  اتفاقی که اگر بیفتد دیگر نه نامی از ایران باقی خواهد گذاشت و نه نامی از ایرانی.

۱۳۹۲ فروردین ۱۸, یکشنبه

عکس هایی از جنایتکارانی که در کنار جسد هویدا به خود افتخار می کنند!



گسترش زیرآب زنی و جاسوسی و اتهام پراکنی در فضای مجازی!


دورانی را به یاد می آورم که وقتی مطلبی برای چاپ به یک نشریه می دادم ، پس از چاپ شدن موضوع ، دیگر آن مطلب مال من نبود! سردبیر نشریه مجبور بود برای جلب رضایت همگان آنقدر مطالب را بالا و پایین کند تا مبادا کسی آنرا بهانه ایی برای شکایت و حمله به نشریه کرده و تعطیلی آن را موجب شود! این شد که علی رغم عشق به نویسندگی تصمیم گرفتن نوشتن را برای همیشه کنار بگذارم!
قرار نیست هر مطلبی مورد پسند همه باشد. آنانی که موافق هستند مطلب را می خوانند و می گذرند و آنها که مخالف هستند یا نمی خوانند و یا بعد از خواندن ، نظریات خود را در باره علل مخالفت خود می نویسند.
با همه گیر شدن وبلاگ نویسی و کار در فضای مجازی کلیه قید و بند ها از بین رفت. هر چه می خواستم می نوشتم و سعی می کردم در نوشته های خودم ادب و نزاکت را حتی در مقابل مخالفانم رعایت کنم. نکته ایی که باید به آن توجه می کردم این بود که استفاده کنندگان از فضای مجازی و اینترنت معمولا تحصیل کرده ها و اقشار روشنفکر جامعه بوده وهستند و انتظار از این قشر بسیار فراتر از سایر گروهها در هر جامعه ایی است. اما در نهایت مجبور شدم به سمت سانسور و خود سانسوری حرکت کنم ! دیگر برایم قابل درک بود که چرا سردبیر های نگون بخت نشریات مجبور بوده و هستند مطالب را ، خود سانسوری کنند. سیل ناسزا و بدوبیراه گویی با رکیک ترین الفاظ به گونه ایی شد که مجبور بودم بخش نظریات را غیر فعال و پس از بازبینی آنرا علنی کنم. فردی که اگر مستقیما در مقابل من می نشست سعی بر رعایت همه گونه آداب را می کرد ، حال در پشت کامپیوتر خود را مخفی کرده و بدون ترس از شناسایی و اینکه متهم به بی اخلاقی و بی ادبی شود هر گونه ناسزایی را می نوشت! او حتی حاضر نبود به این موضوع فکر کند که اگر نویسنده مطلب لایق این ناسزا هاست اما خوانندگان دیگر چه گناهی کرده اند که باید به جرم کسب اطلاعات مجبور به تحمل هر گونه ناسزا و بی ادبی باشند.
قوانین و مقررات وضع شده در سایتها جهت رعایت شرایطی خاص توسط استفاده کنندگان نیز موجب شده که افراد به صرف مخالفت با محتوای مطالب و یا حتی شخص نویسنده گزارشات متعددی را به گردانندگان این گونه سایتها منعکس کنند و آنها که زمان لازم برای کنترل و بررسی دقیق را ندارند مجبور به واکنش هایی می شوند که خود از نتیجه آن بی اطلاع هستند!
هجوم گروهی به مطالب و نوشته های اشخاص و دادن رای های منفی گروهی ، صرفا به منظور حذف مطالب و یا حتی اخراج و جریمه دیگران از جمله کاری هایی است که در سایتهای پر طرفدار و پر بیننده برای برخی به یک شیوه مرسوم و تکراری تبدیل شده است. نکته جالب توجه این است که با داشتن چنین روحیاتی ، مدام از نظام جمهوری اسلامی به عنوان سانسورچی و مانع تکثیر آزاد اطلاعات یاد می کنیم حال آنکه آنهایی که در راس قدرت هر کشور هستند عصاره ایی از فرهنگ و منش یک ملت و گروه به حساب می آیند و تا زمانی که یک ملت نخواهد خود را تغییر و نسبت به ترمیم نقاط ضعف خود اقدام کند نباید انتظار معجزه برای بهبود اوضاع خود را داشته باشد.

۱۳۹۲ فروردین ۱۷, شنبه

کاریکاتورهای مذاکرات اتمی ایران و قدرت های بزرگ!











توافق ایران و 5+1 بر روی هیچ!


برگزاری اجلاسها و مذاکرات متعدد برای پیدا کردن راه حل مناسب در برخورد با پرونده هسته ای ایران ، در ده سال گذشته هیچ حاصلی برای جامعه بین المللی نداشته و حکومت اسلامی در زمانهایی با نشان دادن چنگ و دندان و در زمانهای دیگر با دادن امتیازات شفاهی و عقب نشینی های مقطعی توانسته است از آژانس بین المللی و جامعه جهانی ، وقت لازم برای پیش برد سیاست های اتمی خود را خریداری نماید.
بروز درگیری های متعدد در سطح جهانی و از همه مهمتر بحران اقتصادی فعلی که گریبان کشورهای قدرتمند جهانی را گرفته است ، امکان اتخاذ یک سیاست واحد در مقابل رفتارهای حکومت اسلامی را از جامعه جهانی سلب کرده و رژیم اسلامی نیز با زیرکی و آگاهی کامل از نقاط ضعف حریفان ، از راههای مختلف توانسته است تحریم های وضع شده را دور بزند و تاثیر این تحریم ها را بر روی زندگی مردم عادی برگرداند که خود این مسئله به افزایش نفرت از کشورهای غربی در بین توده مردم منجر شده است.
تحریم های نفتی و پولی وضع شده علیه حکومت اسلامی که با انواع تبصره ها و معافیت های برخی از کشورهای هم پیمان آمریکا همراه بوده ، رژیم اسلامی را به سوی معاملات پایاپای سوق داده است که در نهایت به سود کشورهای هم پیمان غربی می انجامد بدون آنکه تاثیر چندانی بر رفتارهای جمهوری اسلامی داشته باشد و سودهای کلانی که به بهای بدبختی روزافزون مردم ایران به جیب برخی از کشورها سرازیر می شود در پشت پرده تلاشهایی را سبب شده است که به طولانی شدن این روند کمک کند!
بروز بحران در شبه جزیره کره ، هرچند جامعه جهانی را به این فکر فرو برده که در صورت دستیابی ایران به سلاح اتمی ، جهان مورد تهدیدات مشابه از جانب رژیم اسلامی قرار خواهد گرفت و برای پیشگیری از بروز چنین فاجعه ایی بهتر است بر فشارهای خود بیفزاید اما بروز جنگ احتمالی بین کره شمالی و آمریکا و درگیر شدن ناخواسته کشورهای منطقه و اعضاء ناتو در آن ، علاوه بر بالابردن شدید قیمت نفت و ضربه به اقتصاد بحران زده آمریکا و اروپا ،  زمان کافی را در اختیار حکومت اسلامی برای فرار از فشارهای بیشتر بین المللی قرار خواهد داد.
جمهوری اسلامی با از دست دادن کامل مشروعیت خود در داخل کشور ، تنها راه بقای خود را در دسترسی به سلاح هسته ایی می داند تا با آن ؛ همچون کره شمالی ؛ مقاصد بین المللی خود را دنبال نماید.
به کارگیری سیاست یک گام به جلو و دو گام به عقب در مذاکرات اتمی در طی ماههای گذشته امکان اتخاذ سیاست جدید و یکسان از طرف آژانس  بین المللی انرژی اتمی و کشورهای مذاکره کننده را گرفته و آنها را در پایان هر جلسه خوشبینانه منتظر پاسخ های مثبت از طرف حکومت اسلامی نگه می دارد! پاسخی که هیچگاه بصورت جدی از طرف حکومت اسلامی به آنها داده نخواهد شد و هر گونه توافق احتمالی نیز در پشت پرده و از طریق انجام فعالیت های مخفیانه توسط جمهوری اسلامی نقض خواهد شد!