Translate

۱۳۹۲ آبان ۷, سه‌شنبه

نگرانی‌ها از «اعدام قریب‌الوقوع» دو زندانی کرد ایرانی

سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای که روز ششم آبان ماه منتشر شد، با اشاره به اجرای بیست حکم اعدام در روزهای گذشته، نگرانی خود را در مورد اعدام زانیار و لقمان مرادی، دو زندانی کرد ایرانی، ابراز کرده است.
این ساز و کار فرادولتی مدافع حقوق بشر می‌گوید «علاوه بر واژه‌ها و وعده‌ها، اعدام‌های اخیر نشان می‌دهد که مقام‌های ایرانی همچنان به ‪'قتل‌های حکومتی‪' ادامه می‌دهند، تهدیدی که اکنون در مورد زانیار و لقمان مرادی وجود دارد.»
کم‌وبیش همزمان با این بیانیه، «کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران» نیز از قول «یک منبع موثق» گفته است «امام جمعه مریوان، شاکی پرونده این دو زندانی به تهران سفر کرده است و در دیدار با مقام‌های قضایی خواستار اجرای هر چه سریعتر حکم آنها شده است.»

زانیار مرادی و لقمان مرادی به اتهام قتل پسر امام جمعه مریوان -و عضویت در سازمان سیاسی کومله- به مرگ محکوم شده‌اند.
پیشتر سازمان عفو بین‌الملل «نگرانی عمیق خود» را درباره آن‌ چه «شکنجه» این زندانیان «برای گرفتن اعتراف» خوانده شده، اعلام کرده و گفته بود که «محاکمه آنها در دادگاهی نادعادلانه انجام شده است.»
این دو زندانی دخالت خود در قتل پسر امام جمعه مریوان را رد کرده‌اند.
زانیار و لقمان مرادی چهار سال پیش بازداشت و در دی ماه سال ۱۳۸۹ به اعدام محکوم شدند.

عفو بین‌الملل خواستار توقف هرچه سریع‌تر این حکم و اعدام‌های دیگر شده است.
بازتاب تازه‌ترین نگرانی‌ها از اعدام این دو زندانی چند روز پس از آن صورت می‌گیرد که خانوادهحبیب‌الله گلپری‌پور، دیگر کرد زندانی در ایران از اعدام او در چهارم آبان ماه خبر دادند.

اتهام آقای گلپری‌پور که در سنندج بازداشت شده بود، «عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)» عنوان شده بود.
در مورد او نیز ساز و کارهای مدافع حقوق بشر خواستار توقف حکم اعدام شده بودند.
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران پیشتر از اعمال «شکنجه‌های شدید» علیه این زندانیان برای گرفتن اعتراف خبر داده بود.
عفو بین‌الملل می‌گوید کاهش اعدام‌ها در ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی در مقایسه با سال پیش از آن، امیدی را به‌وجود آورده بود. اما در سال ۲۰۱۳ میلادی اعدام‌ها «افزایش سریعی» داشته‌اند.
این سازمان از قول مقام‌های رسمی شمار اعدام‌های سال جاری میلادی را -تا کنون- ۳۰۴ مورد عنوان کرده، اما می‌گوید منابع قابل اعتما از ۲۳۴ مورد دیگر علاوه بر آمار رسمی خبر داده‌اند.

گزارشگران بدون مرز با محکوم کردن توقیف روزنامه بهار، از ادامه سرکوب مطبوعات در دولت حسن روحانی انتقاد کرد

سازمان گزارشگران بدون مرز، با محکوم کردن توقیف روزنامه بهار،  دولت حسن روحانی را مسوول ادامه سرکوب مطبوعات دانست.
در بیانیه‌ سازمان گزارشگران بدون مرز که روز سه‌شنبه منتشر شد، آمده است: «علی‌رغم وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی، رئیس جمهور اصولگرای میانه‌رو، توقیف روزنامه بهار از سوی هیات نظارت بر مطبوعات که تحت مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد، نشان می‌دهد که اولویت دولت تهران کاهش تنش با جامعه جهانی است و نه کم کردن سرکوب آزادی اطلاع رسانی و فعالان رسانه‌ای.»
گزارش‌گران بدون مرز، از مقامات ایران خواسته است که در عمل، از سیاست‌های احمدی‌نژاد فاصله بگیرند، همچنین خواستار آن شده است که جامعه جهانی، مقامات حکومت ایران را به تمکین از قوانین بین‌المللی و توصیه‌های گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل مجبور کند.

۱۳۹۲ آبان ۴, شنبه

گفتگو با پدر حبیب الله گلپری‌پور، زندانی اعدام‌شده


حکومتی که هم خدا را می خواهد و هم خرما را

آن ها هم خدا را می خواهند و هم خرما را. به قول فرنگی ها، هم می خواهند کیک را درسته قورت دهند و هم می خواهند آن را دست نخورده و کامل نگاه دارند. هم شعار حمایت از مستضعفین می دهند و هم به یک جامعه کاپتالیستی بی رحم مبدل می شوند که در آن قشر کوچکی به ثروت های افسانه ای می رسند، ولی قشر متوسط نابود می شود و به  قشر فقیر و آسیب پذیری می پیوندد که نگون بخت تر از گذشته شده است.
آن ها هم ادعا می کنند که طرفدار عدالت و انصاف اسلامی هستند و هم آدم می کشند و مخالفان را زیر شکنجه به قتل می رسانند و افراد را بدون محاکمه و یا کیفرخواست در زندان نگاه می دارند و ستمگری های دیگری هم مرتکب می شوند و هنگامی که از آن ها پرسیده می شود چگونه از عدالت سخن می گویند و هم زمان جنایت می کنند پاسخ می دهند که آنان موازین اسلامی را در نظر دارند و نه معیارهای حقوق بشری کشورهای غربی را که بلاد کفر هستند.
آنان از دوستی و حسن همجواری با همسایگان سخن می گویند، ولی به تحریک و فتنه انگیزی مردمان کشورهای دیگر می پردازند و به سازمان های ترور و آشوب یاری می رسانند و آنان را زیر چتر حمایت خویش می گیرند.
در صحنه سیاست خارجی، همچنان شعار مرگ بر آمریکا سر می دهند و تظاهرات سالرور اشغال سفارت آمریکا را در تهران برگزار می کنند و همزمان تلاش دارند به شیوه ای با آمریکا کنار آیند تا شاید بتوانند موجب باطل شدن تحریم های بین المللی گردند و اقتصاد ورشکسته خود را سروسامان بخشند.
هم خدا را می خواهند و هم خرما را.
موشک های جنگی کوتاه و بلند می سازند و برای تولید بمب هسته ای به تلاش بی وقفه ادامه می دهند و در همان حال ادعا می کنند که از اتم قصد بهره برداری مسالمت آمیز دارند. این ادعا را در همان حال مطرح می سازند که جز کوره اتمی کوچک امیرآباد، که برای بیست سال آینده آن نیز سوخت آن را تهیه کرده اند، به اورانیوم غنی شده هیچ نیاز دیگری ندارند. کوره آب سنگین اراک را برپا می سازند که پلوتونیوم تولید کند که آن هم هیچ مصرف غیرنظامی برای حکومت ایران ندارد.
نمایش مسخره ای که تحت عنوان سالروز اشغال سفارت آمریکا هر سال برگزار می کنند، شاید نشان گویای آن باشد که رژیم هیچ تغییری نکرده و خرش همان خر است و پالان همان پالان. آن ها امروز هم، بیش از سه دهه پس از به دست گرفتن قدرت، آمریکا را شیطان بزرگ می خوانند و در همان حال تلاش می کنند تا دوستی و همکاری آن ابرقدرت را به دست آورند و موجب بازپس گرفتن اموال مسدود شده و لغو یا کاهش تحریم ها شوند.
وقتی از آنان می پرسید که این دو امر متناقض چگونه می تواند با یکدیگر هم خوانی داشته باشد، جوابی ندارند و تنها می گویند که بر حسب موازین اسلامی رفتار می کنند و حاضر نیستند از اصول خود پائین بیآیند.
آن ها امیدوارند که از ضعف سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی بیشترین بهره برداری را به سود پیشبرد منافع خویش بکنند. از دیدگاه آنان، غرب با مشکلات مالی و اقتصادی سختی روبرو می باشد و دنبال آن است که تحریم ها به شیوه ای لغو یا کم شود تا بتوانند داد و ستد بازرگانی با حکومت ایران را از سر بگیرند.
ابراز آمادگی دولت پرزیدنت باراک اوباما برای سخن گفتن درباره احتمال آزاد کردن دارائی های مسدود شدۀ ایران، و همچنین تقاضای رییس جمهوری آمریکا برای راکد گذاشتن بحث دوباره تصویب تحریم های شدیدتر علیه ایران، آنان را سخت دلگرم می سازد که شاید بتوانند هم کیک را درسته بخورند و هم آن را درسته نگاه دارند.
ولی یک احتمال را در صحنه سیاست بین المللی نادیده گرفته اند و آن این که پرزیدنت اوباما به آن ها روی خوش نشان می دهد و حاضر به نرمش است، با این تاکتیک که شاید رژیم ایران را به راه معامله و گذشت متقابل بکشاند.
ولی تا چه هنگام می توان به این بازی ادامه داد و تصور کرد که سر غرب کلاه می گذارند؟
همین روزهای آینده چند دور دیگر از گفت و گوهای کارشناسی پیرامون اتم ایران برگزار خواهد شد. حکومت ایران چه طرح هایی ارائه کرده که روزنه ای از امید بگشاید و امکانی را برای رسیدن به توافق به وجود آورد؟ 
با آن که جزئیات طرح پیشنهادی حکومت ایران در مذاکرات ژنو کاملاً علنی نشده، ولی با استناد به آن چه که از زبان خود مقامات رژیم درز کرده و به رسانه های همگانی رسیده، می توان گفت که رژیم در مرحله کنونی حاضر نیست حتی به گذشت های نمادین دست بزند.
حکومت حاضر نیست به عنوان یک اقدام نمادین به بازرسان آژانس بین المللی امکان دهد که بیآیند و از سایت نظامی – اتمی پارچین در نزدیکی تهران دیدن کنند و به بازرسی بپردازند تا معلوم شود که چه نوع آزمایش هسته ای – نظامی در آن جا صورت گرفته است.
آن ها همچنان از پاسخگویی به پرسش هایی که آژانس بین المللی چندین و چند سال پیش در مورد جنبه های نظامی برنامه های اتمی مطرح ساخت طفره می روند و به بهانه های مختلف حاضر به دادن جواب نیستند.  
پیوستن به پروتوکل الحاقی می توانست مهم ترین گام برای نشان دادن حسن نیت رژیم ایران و برطرف سازی نگرانی های بین المللی باشد. زیرا به موجب پروتوکل الحاقی، بازرسان آژانس بین المللی حق دارند سرزده و بدون همآهنگی قبلی با رژیم ایران وارد تهران شوند و از هر نقطه ای که نسبت به آن ظنین هستند دیدار کنند.
حالا حکومت ایران می گوید فقط در مرحله پایانی مذاکرات و روزی که رژیم ایران به  همه خواسته های هسته ای خود برسد حاضر است درباره امضای نهایی پروتوکل الحاقی به گفت و گو بپردازد.
این کدام شفاف سازی است؟ این کدام ابراز حسن نیت است؟ آن ها چگونه انتظار دارند که دنیا فریب ترفندها را بخورد و حاضر به لغو تحریم ها و یا کاهش آن ها شود؟  
نمی شود هم خدا را خواست و هم خرما را. آنان چگونه می خواهند به هدف برسند؟
تردیدی نیست که رهبران حکومت اسلامی ایران همیشه افرادی بوده و هستند که صحنه سیاست بین المللی را به خوبی نشناخته و نمی شناسند و همیشه بر این تصور باطل بوده و هستند که می توانند سر دنیا کلاه بگذارند و بی آن که گذشتی بکنند همه خواسته های خویش را به دست آورند.
اکنون نیز محمد جواد ظریف ادعا کرده می گوید که در مذاکرات اتمی، اصلاً سخن گذشت و دادن امتیاز در کار نیست، "بلکه ما می خواهیم به بازی برد برد برسیم"!
چگونه رسیدن به بازی برد برد می تواند کوچک ترین بختی داشته باشد – وقتی که هدف دنیا جلوگیری از اتمی شدن رژیم ایران است و حکومت ایران ادعا می کند که از حق مسلم اتمی خود ذره ای پائین نخواهد آمد؟
از پرزیدنت اوباما باید پرسید که او براساس چه گذشت یا ابراز حسن نیت از جانب رژیم ایران امکان آزاد سازی دارائی های مسدود شده را حاضر است مورد بحث و بررسی قرار دهد؟
کدام "نرمش قهرمانانه" را آن ها در برخورد خود با آمریکا در پیش گرفته اند؟
در تظاهرات سالروز اشغال سفارت آمریکا، این قانون شکنی را همچنان بزرگ ترین دستآورد سیاسی خود می دانند و به یاغیگری و زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی و اشغال یک سفارت خارجی افتخار می کنند و حتی با گذشت بیش از سه دهه از آن تعرض و تجاوز، همچنان اشغال سفارت آمریکا را بزرگ ترین دستآورد سیاسی خود در صحنه بین المللی تلقی می دانند.
جدل و کشاکشی که امروز پیرامون سیاست اتمی رژیم در داخل حکومت و بین جناح های مختلف جریان دارد نشان می دهد که آن ها تا چه اندازه در شناخت واقعی نقشه جغرافیای بین المللی ضعیف بوده و هستند.
آنانی که به دستور خمینی شعار "نه شرقی نه غربی" می دادند. اکنون برای آن که بتوانند فشار غرب را خنثی کنند و به سیاست های خویش ادامه دهند، خود را به تدریج به دامان روسیه می اندازند. دیدار فرمانده نیروی هوایی روسیه از تهران و قراردادهای همکاری بین دو کشور، رژیم اسلامی ایران را با شدت بیشتری به حکومت سکولار و قدرت طلب روسیه وابسته می کند.
روسیه همیشه ثابت کرده که هیچ ایدئولوژی سیاسی یا دینی یا معنوی و بشری را دنبال نمی کند، بلکه آن چه را که می جوید سود خود و سوء استفاده از کشورهای دیگر برای رسیدن به مقام ابرقدرتی در صحنه جهانی است.
روسیه بود که به قطعنامه تحریم های شورای امنیت علیه رژیم ایران رأی موافق داد. ولی اکنون گزارش می رسد که روسیه به انواع ترفندها دست می زند تا از بهبود مناسبات ایران با آمریکا جلوگیری کند. این همان سیاستی است که دولت مسکو در مورد کشورهای اروپای شرقی در پیش گرفته که نمی گذارد با آمریکا دوست شوند. روسیه به موازات تحکیم روابط  با ایران، می کوشد به مصر نیز نزدیک شود و در سوریه هم روی ادامه حکومت بشار اسد قمار می کند.
حکومت ایران بابت سیاست خدا و خرما تا کنون زیان های بسیار متحمل شده که هزینه سنگین آن را به گردن مردم ایران انداخته و هنوز هم به این رفتار نادرست و نسجنیده ادامه می دهد؛ سیاستی که اقتصاد ایران را به سوی ورشکستگی مطلق کشانده است.
اورشلیم: شنبه چهارم آبان ماه 1392 – 26 اکتبر 2013


دوباره میسازمت وطن فریدون فرح اندوز

۱۳۹۲ آبان ۱, چهارشنبه

شفاف سازی غرائز عبادی زن و مرد در فرانسه !


گزارش احمد شهید: تداوم نقض حقوق بشر در ایران

آخرین گزارش احمد شهید به مجمع عمومی سازمان ملل متحد حکایت از ادامه روند نقض حقوق بشر در ایران و نگرانی جدی نهادهای ناظر از عدم بهبود این شرایط دارد.
این گزارش عصر چهارشنبه، اول آبان در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه خواهد شد در حالی که متن کامل آن را احمد شهید از طریق رسانه‌های اجتماعی منتشر کرده است.
در گزارش آقای شهید آمده که شرایط حقوق بشر در ایران همچنان دغدغه جدی ساز و کارهای مختلف ناظر حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل متحد است به‌طوری که هیچ نشانه‌ای از پیشرفت در این زمینه دیده نمی‌شود.
این گزارش به جزییات نمی‌پردازد بلکه تنها زمینه‌ای کلی از شرایط حقوق بشر در ایران ارائه می‌دهد، شرایطی که از ویژگی‌های آن «تبعیض جنسیتی در کنار نقض فراگیر و روش‌مند حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» شهروندان توصیف شده است.

عدم همکاری ایران با ناظران حقوق بشر
گزارشگر سازمان ملل متحد سپس از حکومت ایران انتقاد می‌کند که «همکاری باری به هر جهت» آن با ساز و کارهای حقوق بشر سازمان ملل متحد موجب نگرانی بیشتری درباره پایبندی ایران به تعهدات خود در زمینه حقوق بشر می‌شود، چنان‌چه جمهوری اسلامی از میان ۲۸ نامه مشترکی که نهاهای ویژه حقوق بشر در سال ۲۰۱۲ برای آن فرستاده‌اند تنها به ۸ عدد آن پاسخ داده و درخواست‌های آنان برای بازدید از ایران را نیز بی‌پاسخ گذاشته است.

ایران تاکنون به درخواست‌های مکرر احمد شهید برای سفر به ایران پاسخ منفی داده است و حتی محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ایران، آقای شهید را به «ارتباط با گروه‌های تروریستی»، «تخلافات وسیع» و «جسارت به اسلام» در گزارش‌های خود متهم ساخته است.
«۶۰۰ روزنامه‌نگار ایرانی ضد حکومتی»
آقای شهید اما در ادامه گزارش خود می‌گوید که شماری از سیاست‌ها و قوانین از جمله قانون مطبوعات مصوب سال ۱۹۸۶ و قانون جرائم کامپیوتری مصوب سال ۲۰۱۰ همچنان به صورت آشکار حق آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات تحت قانون بین‌الملل را نقض می‌کند.
او همچنین به گزارش‌ها درباره وجود «۶۰۰ روزنامه‌نگار ایرانی» ضد حکومتی اشاره می‌کند و آن را نگران‌کننده می‌خواند.
بحث درباره ۶۰۰ روزنامه‌نگار ایرانی ضد حکومتی را حید مصلحی، وزیر سابق اطلاعات ایران اواخر سال گذشته به میان کشید و مدعی شد که ماموران امنیتی جمهوری اسلامی با شناسایی و دستگیری تعدادی از عوامل آن توانسته‌اند به این شبکه ضربه بزنند.
اما بازداشت روزنامه‌نگاران ایرانی دوره زمانی گسترده‌ای را شامل می‌شود که در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد شتاب بسیاری یافت و همچنان نیز آن‌طور که احمد شهید می‌گوید دست‌کم ۴۰ تن از آنان در کنار ۲۹ وبلاگ‌نویس و فعال اینترنتی در زندان به‌سرمی‌برند.

آزار خانواده کارکنان رادیو فردا و بی‌بی‌سی فارسی
آقای شهید در ادامه به آزار خانواده‌های کارکنان رادیو فردا و بی‌بی‌سی فارسی اشاره می‌کند که در ایران زندگی می‌کنند.
خرداد سال جاری آرمان مستوفی، مدیر رادیو فردا گزارش داد که در یک سال گذشته ماموران امنیتی ایران اعضای ۱۰ خانواده ۱۰ تن از کارکنان این رسانه را مورد بازجویی قرار داده‌اند.
همان زمان بی‌بی‌سی فارسی نیز اعلام کرد که وزارت اطلاعات ایران اعضای ۱۵ تن از کارکنان آن را مورد بازجویی قرار داده و آنها را تهدید به از دست دادن شغل و حقوق و ممنوع‌الخروجی کرده است.
تبعیض جنسیتی، مذهبی و قومی
نابرابری جنسیتی، خشونت علیه زنان و تبعیض علیه اقلیت‌های دینی و مذهبی، مانند بهایی‌ها، مسیحیان، دراویش و اقلیت‌های قومی مانند عرب‌های خوزستان، کردها، اهالی سیستان و بلوچستان و نیز پناهندگان افغانی موارد دیگری است که گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران از آن یاد می‌کند و جمهوری اسلامی را به تداوم آن متهم می‌سازد.
احمد شهید در نهایت از جمهوری اسلامی می‌خواهد به نقض حقوق بشر با آزاد کردن زندانیان سیاسی و رفع این تبعیض‌ها پایان دهد.
تحریم‌ها
بخشی از این گزارش به پیامدهای ناگوار تحریم‌ها بر مردم اشاره دارد. کمبود دارو  و کمیاب شدن داروهای خاص از جمله مواردی است که احمد شهید می‌گوید در اثر تحریم‌ها به مردم خسارت وارد کرده است.
در این گزارش قید شده که در اثر تحریم‌ها داروهای سرطان، بیماری‌های قلبی، تالاسمی، هموفیلی،  ایدز  و دیگر بیماری‌های در ایران خاص کمیاب شده است.
همچنین در این گزارش به کمبود تجهیزات پزشکی اشاره رفته است. احمد شهید به نقل از  انجمن هموفیلی یادآور شده است که نزدیک به ۷۰۰۰ بیمار هموفیلی در خطر کمبود دارو هستند.
شهید خاطرنشان کرده که تحریم‌های بانکی به واردات کالاهای ضروری و بشردوستانه لطمه  زده است.

احمد شهید همچنین گفته است تحریم صادرات بنزین به ایران موجب افزایش آلودگی در ایران شده است چراکه سوخت تولید داخل کم کیفیت است.

۱۳۹۲ مهر ۲۶, جمعه

مذاکرات "جلوی پرده " در ژنو ـــ و تمام آنچه "امام ما گفت"


Poletik Episode 14 - پولتیک قسمت چهاردهم



برخورد قاطع با فتنه‌گران فراری به محض ورود به کشور


به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری فارس،‌ برخورد با فتنه‌گران از وظایف اصلی دستگاه قضایی است و قوه قضائیه تاکنون در این زمینه عملکرد خوبی داشته است.
آیت الله آملی لاریجانی رئیس دستگاه قضایی هم با بیان اینکه برخوردهای قضایی قاطع با متخلفان و مجرمانی که قصد فتنه‌انگیزی در جامعه را دارند، از وظایف ذاتی دستگاه قضایی است و تفاوتی هم در برخوردها وجود نخواهد داشت و ملاک اجرای قانون است بر این موضوع تأکید کرد.
وی همچنین در تاریخ 6 دی ماه 91 در جلسه مسئولان عالی قضایی با گرامیداشت حماسه نهم دی‌، از این حماسه بزرگ به عنوان حماسه بصیرت، دشمن‌شناسی و غیرت ایرانی و اسلامی یاد کرد و گفت:‌ ملت بزرگ ایران در این روز بزرگ حماسه‌ای از بصیرت، دشمن‌شناسی، غیرت ایرانی و اسلامی و مجاهدت در میدان عمل، خلق کردند و با بصیرت کامل و در وقت مناسب پاسخ محکمی به فتنه‌گران سال 88 دادند و به همه کسانی که در این مسیر گام برمی‌دارند، فهماندند که مردم ما ارزش‌های اسلامی خود را به هیچ قیمتی معامله نخواهند کرد.
دستگاه قضایی در برخورد با فتنه‌گران مسامحه نمی‌کند
رئیس قوه قضاییه با اشاره به اینکه «در جریان فتنه 88 دشمنان نظام اسلامی به دنبال ایجاد غائله بودند و عده‌ای نیز از درون کشور آب به ‌آسیاب دشمن ریختند» اظهار کرد: در فضایی که دشمن ایجاد کرده بود و هیاهوی فتنه‌گران در درون کشور، مردم بابصیرت ایران با وجدان بیدار خود به‌ پا خاستند و این فتنه را خاموش کردند.
آیت‌الله آملی لاریجانی با تأکید بر اینکه نقش مقام معظم رهبری در برخورد با فتنه سال 88 بی‌بدیل بود، گفت:‌ مقام معظم رهبری در برخورد با این فتنه بسیار صبوری کردند و آنگاه که به این نتیجه رسیدند که فتنه‌گران به دنبال حق و حقوق قانونی نبوده بلکه می‌خواهند با نظام برخورد کنند، به خوبی به ارشاد مردم و بیدار کردن بصیرت مردم پرداختند که موجب برخورد انقلابی با فتنه‌گران و خلق حماسه نهم دی‌ماه شد.
رئیس قوه قضائیه گفت:‌ پیام مهم و ماندگار حماسه نهم دی‌ این بود که هر فتنه‌گری در هر زمانی اگر بخواهد از خطوط قرمز نظام و کشور عبور کند، با برخورد قاطع مردم مواجه خواهد شد.
فتنه گران هزینه زیادی به کشور وارد کردند
اما آملی لاریجانی همچنین در بیست و یکمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه سراسر کشور در بحث برخورد دستگاه قضایی با مفسدان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گفت: مفسدان سیاسی که همان فتنه‌گران حوادث پس از انتخابات بودند فتنه بزرگی کردند و متأسفانه هزینه بزرگی به کشور ما وارد کردند.
وی ادامه داد: اگر نخواهیم امروز چشم خود را ببندیم و خودمان را به خواب بزنیم باید بگوییم همگی آنها مجرم هستند و دستگاه قضایی باید با آنها به عنوان مجرم برخورد کند و در این باره کسی هم مستثنی نیست.
رئیس دستگاه قضا ادامه داد: فتنه‌گران جرم را انجام داده‌اند و چه از بیرون کشور و چه از داخل کشور فتنه‌گری کردند. ما هم بر آنها چشم نمی‌پوشیم و دستگاه قضایی هیچ مسامحه ای نخواهد کرد.
آملی لاریجانی تصریح کرد: در حوادث پس از انتخابات عده‌ای اشتباه کردند که البته برخی از آنها به اشتباه خود پی بردند و توبه کردند البته برخی هم توبه نکردند که ما با جرائم آنها و مجازاتشان شوخی نداریم، کسی که خلاف نظم و قانون عمل کرده باید تاوان عمل خود را بدهد.
مجرمین فراری فتنه 88 ممنوع الورود نیستند
از سوی دیگر حجت الاسلام محسنی اژه‌ای، سخنگوی دستگاه قضایی هم در چهل و نهمین نشست خبری خود با اصحاب رسانه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا کسانی که بعد از فتنه 88 از کشور خارج شده ‌اند اجازه ورود به کشور را دارند گفت: اگر یک ایرانی در داخل و خارج از کشور علیه کشور ایران مرتکب جرمی شود یا یک غیرایرانی داخل یا خارج از کشور علیه ایران مرتکب جرمی شود تمام این موارد از سوی قوه قضائیه قابل تعقیب است.
وی ادامه داد: هیچ ایرانی که مرتکب جرم شده و از کشور خارج شده ممنوع‌االورود به کشور نیست، ممکن است فردی به خاطر جرایم ارتکابی ممنوع‌الخروج شود اما اگر بعد از ارتکاب جرم به خارج از کشور رفته باشد ممنوعیتی برای ورود ندارد اما به محض ورود به کشور قطعا به اتهام آنها رسیدگی می‌شود.
مجرمین خارج از کشور نیز قابل تعقیب هستند
اما اظهار نظر‌های دادستان کل کشور به همین جا ختم نشده و وی در پنجاهمین نشست خبری خود هم که تنها 15 روز بعد برگزار شد بار دیگر در پاسخ به سوالی مبنی بر پرونده مجرمین خارج از کشور اظهار داشت: افرادی که مرتکب جرم می‌شوند چه در داخل و خارج از کشور و چه تبعه ایرانی باشند یا نباشند قابل تعقیب هستند و اگر به طور غیابی محکوم شوند وقتی که به کشور بازگشتند به حکم غیابی آنها رسیدگی خواهد شد.
وی ادامه داد: بعضی از نقش آفرینان بعد از فتنه که به خارج از کشور رفته‌اند در صورتی که بازگردند تحت تعقیب قرار می‌گیرند و برخی نیز به طور غیابی محکوم شدند.
دادستان کل کشور خاطرنشان کرد: به عنوان مثال کسانی که در فتنه 88 ظلم عظیمی نسبت به کشور و مردم ایران روا داشته و مرتکب جرم شده باشند و در ادامه از کشور خارج شده‌اند ممنوع‌الورود نیستند اما به محض ورود به کشور دستگیر می‌شوند.
گواه این ادعا نیز برخورد با مهدی هاشمی پس از ورود به ایران است.
این متهم پس از بازگشت به تهران در فرودگاه توسط نماینده دادستانی تفهیم اتهام شد و تعهد داد تا 24 ساعت بعد خود را به دادستانی معرفی کند.
سرانجام مهدی هاشمی در تاریخ 3 مهر به دادسرای اوین رفت و براساس وعده‌ای که دستگاه قضایی برای رسیدگی به پرونده وی داده بود تحقیقات از این فرد آغاز شد.
سخنگوی قوه قضائیه در آخرین نشست خبری خود با خبرنگاران باز هم بر برخورد قاطع دستگاه قضا با فنته گران تأکید کرد و گفت: در جریان فتنه 88 ظلم بزرگی به مردم و نظام وارد شد که در آن افرادی دخالت داشتند که بعضی از آنها به خارج از کشور رفته و برخی هم در داخل حضور دارند.
اژه‌ای تاکید کرد: آنهایی که در داخل بر مظان اتهام قرار دارند باید نسبت به جبران ظلمی که به نظام و مردم کرده‌اند اقدام کنند و ضمن توبه خسارتهایی که زده‌اند را تامین کنند که تاکنون در این زمینه اتفاق خاصی نیفتاده است.

۱۳۹۲ مهر ۱۸, پنجشنبه

ارمغان خمینی برای ایران چه بود؟!


بر خلاف بسیاری از انقلابها و تغییرات اساسی در سیستم یک کشور که منجر به تحولات مثبت و رو به جلویی می شد انقلابی که منجر به بر پایی جمهوری اسلامی شد ، ایران و ایرانی را از آنچه که داشت هم محروم کرد!
نظام شاهنشاهی ایران اگر چه خالی از اشکال نبود و قطعا در زمان خود حکومتی غیر دموکراتیک محسوب می شد اما به هر حال یک نظام رو به رشد و هماهنگ با جامعه جهانی بود و امید می رفت با روند توسعه ایی که کشور از تمام جهات آنرا دنبال می کرد ، مردم ایران در دراز مدت به دموکراسی و آزادی های سیاسی نیز دست یابند. اگر چه در آن زمان نیز ایران از بسیاری جهات از کشور های منطقه و حتی برخی از کشورهای اروپایی گوی سبقت را در زمینه های اقتصادی و اجتماعی ربوده بود اما برای سیاسیون زیاده خواه ایرانی این روند بسیار کند بود!
خمینی که بیشتر از اینکه بتوان او را یک سیاستمدار نامید به یک موج سوار ماهر شبیه است ، توانست با استفاده از ضعف های فرهنگی ایران که ناشی از اسلام و بویژه شیعه بود سمت و سوی یک انقلاب و حرکت مردمی را به دست گرفته و آنرا به همانجایی که می خواست ببرد. تاریخ نشان می دهد که او هیچ اهمیتی برای ایران و ایرانی قائل نبود و با یک کینه عمیق نسبت به مردم و فرهنگ ایران ، تنها در صدد نابودی کشور بود. این موضوع را می توان از مصاحبه خبرنگار داخل هواپیما به هنگام ورود او به ایران کاملا دریافت که وقتی از او سوال کرد چه احساسی داری گفت " هیچ"!
اما ارمغانی که خمینی برای ایران به همراه خود آورد بسیار فاجعه بار تر و نابود کننده تر از هر نظام دیکتاتوری و ضد بشری بود بطوریکه شوروی علی رغم کشتارها و زندانهای مخوف خود حداقل می توانست ادعا کند که از نظر نظامی و توان مهمات سازی یکی از دو قدرت برتر جهان بود در حالیکه ایران حتی توان مقابله نظامی با کشوری مثل امارات متحده عربی را هم از دست داده است!
موج سواری خمینی که در نادانی و سکوت سیاسیون وقت و بر امواج جهالت توده مردم ایران صورت گرفت با کشتارها و اعدام های دسته جمعی و بدون برگزاری هیچ دادگاه قانونی و صرفا بر اساس عقده ها و تسویه حساب های شخصی آغاز شد. در حالیکه اگر در همان ابتدا سیاسیون به درستی واکنش نشان داده و توده مردم را که هنوز در حال و هوای انقلاب بودند در جریان مسائل پشت پرده قرار می دادند قطعا خمینی نمی توانست حکومت ضد بشری خود را تا امروز به پیش ببرد!
بعد از نابودی کامل مخالفان در دادگاههای نمایشی ، نوبت به نابودی رقبای سیاسی رسید. برای انجام این کار بهترین راه کشاندن کشور به یک فضای امنیتی و احساسی بود که خمینی توانست با تحریک صدام و روشن کردن یک عقده دیرینه در او به این خواست برسد. آغاز جنگ ایران و عراق بهترین فرصت را در اختیار جمهوری اسلامی گذاشت که به نام جنگ و اینکه عده ایی عوامل آمریکا و استکبار و جاسوس هستند بتواند به خونخواری خود ادامه دهد! علی رغم کشتار های روزانه ، اعدامهای سالهای آخر جنگ ،تنها برگ سیاهی است در پرونده سیاه ددمنش ترین رژیم تاریخ بشری!
او که افکار و روحیاتش با صلح و انسان دوستی ناسازگار بود وقتی که دید مردم دیگر تمایلی به حضور در جبهه ها و قربانی شدن برای او ندارند ، جام زهر را نوشید تا بمیرد اما صلح و آسایش مردم را نبیند!
جانشینان او که دد منشی را بخوبی به ارث برده و حتی در مواقعی از استاد نیز پیشی گرفته اند ، امید به زندگی ، نشاط و جوانی و فهم و شعور مردم را بزرگترین دشمن خود می دانند و تمام امکانات و داشته های خود را صرف مهار این عناصر کرده اند.
34 سال زمان بسیار درازی در مدیریت امروز دنیاست. اکثر کشور های دموکراتیک با دو انتخاب 4 ساله در مدیریت سیاسی خود یعنی در مدت 8 سال می توانند تحولات و تغییرات بسیاری در سیستم یک کشور بوجود آورند! حال جمهوری اسلامی در طول عمر ننگین خود بجز فقر و نکبت و جهالت هیچ ارمغانی برای ما ایرانی ها به همراه نداشته است. جهش ها و پرش های مقطعی در کلیه زمینه ها صرفا ناشی از یک هوش و اراده خاص ایرانی است که کمترین تاثیر را جمهوری اسلامی بر آن دارد و قطعا این جهش ها هم مخالف ماهیت پلید این رژیم خونخوار است. مرگ و نیستی و دشمن خواهی و دشمن تراشی و کینه و عداوت ، فقر و فحشاء ، جهل و خرافه پرستی و ترساندن مردم از خدایی که تنها خون می خواهد و خون می نوشد ارمغان این رژیم اهریمنی و در راس آن خمینی دجال بوده و هست و خواهد بود!

۱۳۹۲ مهر ۱۰, چهارشنبه

نزد من آیید ای گرانباران عالم


ای کسانی که زیر یوغ سنگین ، زحمت می کشید ، نزد من آیید و من به شما آرامش خواهم داد. و یوغ مرا به دوش بکشید و بگذارید من شما را تعلیم دهم ، چون من مهربان و فروتن هستم ، و به جانهای شما راحتی خواهم بخشید. زیرا باری که من بر دوش شما می گذارم ، سبک است.
انجیل متی

نابودی اتحاد ملی ، بزرگترین موفقیت جمهوری اسلامی

از آغاز سلطنت رضا شاه تا قبل از انقلاب 57 بیشترین تبلیغ حکومت تمرکز بر ایران و ایرانی بود. تاثیر این سیاست میهن پرستانه به قدری عمیق بود که سبب ایجاد خود باوری در ایرانیانی شد که در طول تاریخ کم کم رو به فراموش بودند. خودباوری ناشی از حس میهن پرستی ، انقلابی نوین در کشور پدید آورد بطوری که در مدتی اندک ایرانیان توانست با تکیه بر توانایی های فرزندان خود و تعامل با جهان نوین ، پله های رشد و ترقی را به سرعت طی کنند به گونه ایی که هم محمد رضا شاه پهلوی و هم غالب اندیشمندان کشور جایگاه ایران را بسیار بالاتر از جایی می دانستند که در آن زمان بر آنجا ایستاده بود.
انقلاب 57 نقطه پایانی بر این سیاست بود. همان سیاستی که ایرانیان را با هر تفکر و اندیشه ایی گرد هم آورد تا حتی انقلاب مخرب 57 را در اندک زمان ممکن پدید آورند!
خمینی که اصولا نه ایرانی بود و نه همانند سایر آخوندها اعتقادی به وطن و وطن پرستی داشت ، سیاست جمهوری اسلامی را از همان ابتدا بر حول محور اسلام بنا نهاد ، محوری که هیچ گاه به مرزهای جغرافیایی و ناسیونالیسم(1) ارزش و اعتباری قائل نبود و نیست!
مهمترین اقدام جمهوری اسلامی گردآوری مجدد شکنجه گران سازمان ساواک و افزودن بدنام ترین و جنایتکارترین طرفداران خود به این افراد ، بعنوان مدیر و تشکیل وزارت اطلاعات بود(2)! جمهوری اسلامی که سالها بر علیه شاه و سازمان اطلاعات داد سخن سر میداد و ساواک را بعنوان مخوفترین سازمان کشور می نامید که مخالفان رژیم را شکنجه و حتی حذف می کنند ، اینک یک سازمان را به وزارتخانه تبدیل و آنرا از حیطه هر گونه نظارت و استیضاح خارج کرده و تحت حاکمیت یک فرد در آورده بود که ابعاد اعمال تروریستی و وحشیانه و غیر انسانی این وزارتخانه بر کسی پوشیده نیست!
عناصر اولیه وزارت اطلاعات ، سازمانهای اطلاعاتی شکل گرفته در قلب سپاه ، ارتش ، ژاندارمری و کمیته ها بودند که رژیم با صرف هزینه های بی شمار و انجام عملیات اطلاعاتی فراوان توانست ریشه های اتحاد و اشتراک تمامی مخالفان را شناسایی و اقدام به نابودی کامل آنها کند. موفقیت این طرح به حدی است که در دوران ماهواره و اینترنت و سایر وسائل ارتباط جمعی نوین، گردآوری افراد برای یک تجمع اعتراضی به رژیم حتی در کشورهای آزاد تقریبا غیر ممکن است در حالیکه در زمان محمد رضا شاه پهلوی و در دوران انقلاب تنها با استفاده از اعلامیه های کاغذی ، مخالفان به راحتی می توانستند دهها هزار نفر را گرد هم آورند!
نفوذ عناصری از رژیم جمهوری در بسیاری از گروههای مخالف سبب شد که حتی گروههایی که کاملا هم فکر و هم اندیشه اند ، تنها به سبب اختلاف نظر های کودکانه رهبران خود دچار چند دسته گی شوند!
 این تنها یک توهم نیست ، در متن مصاحبه نیک آهنگ کوثر با مهدی هاشمی(3) ؛ که سالها در ارتباط با مقامات امنیتی و اطلاعاتی کشور بوده است ؛ می توان این موضوع را به وضوح دید. او خود اشاره می کند که نیروهای اطلاعاتی رژیم در بین مخالفان حضور دارند و مانع اتحاد آنها می شوند و عدم اتحاد و یک دسته گی مخالفان مهمترین عامل خوشحالی خامنه ایی است!
پرونده سازی و اتهام زنی بعنوان یک سیاست کاملا موفق در جمهوری اسلامی ، امروز تبدیل به یک فرهنگ روزمره ایرانیان شده است! بطوریکه نه تنها هیچ اندیشه ای ، اندیشه ای دیگر را بر نمی تابد و به دنبال اتهام زنی و پرونده سازی برای سایرین است ، بلکه این فرهنگ منحط در بین اندیشمندان نیز ریشه ایی عمیق دوانده که حاصل آن بقای 34 ساله رژیم ناکارآمد و بی کفایت جمهوری اسلامی است! نمونه های کاملا مشهود این فرهنگ را می توان در فضاهای مجازی ، شبکه های ماهواره و... دید.
مشکل ویرانگر امروز که گریبان ایرانیان را به سختی گرفته و می فشارد ، بیش از جمهوری اسلامی ، تفرقه بین مردم و گروههای سیاسی است. خامنه ایی و عمال او با صرفه میلیونها و شاید میلیاردها دلار تمام تلاش خود را صرفه دامن زدن به اختلافات بین گروههای سیاسی می کنند. در صورتیکه اگر گروههای سیاسی و مخالفین رژیم آخوندی به جای تمرکز بر اختلاف نظرهای بسیار اندک با سایرین ، به یک مشکل مشترک تمرکز نمایند و به این نتیجه برسند که مشکل فعلی همه ایرانیان تنها جمهوری اسلامی است و نه چیز دیگر و همت و تلاش خود را صرفه اتحاد با یکدیگر نمایند تا در اولین قدم کشور را از چنگال آخوندهای مرتجع آزاد کرده و سپس با تدوین یک قانون اساسی متمدن ، بطوریکه حقوق همه احاد ملت و اقلیت های مذهبی و قومی در آن دیده شده است ، فرصت لازم را به ملت ایران بدهند تا خود با آرامش خاطر و آگاهی کامل در یک همه پرسی آزاد به گروههای سیاسی دلخواه خود رای دهند و در صورت عدم التزام گروه پیروز به شعارهای خود امکان کنار زدن این گروه در انتخاباتی دیگر فراهم شود همانند اتفاقی که در کشورهای دموکراتیک روی می دهد.
ادامه روند فعلی و تداوم رفتارهای گروههای سیاسی تنها اتلاف وقت و انرژی و منابع مالی اندک آنها بوده و سبب قرار گرفتن در دور تسلسلی است که در 34 سال گذشته وجود داشته و تنها برنده آن جمهوری اسلامی است.
امواج انرژی بخش خورشید همه روزه بر عالم می تابد اما اگر در مقابل این امواج بتوان ذره بینی قرار داد و آنها را متمرکز کرد نیرویی ایجاد می شود که می تواند سبب آتش گرفتن اجسام شود! پس گروههای سیاسی نیز با قرار دادن ذره بین نابودی جمهوری اسلامی بر فعالیت های خود قطعا به یک پیروزی دست خواهند یافت! پیروزیی که نه تنها دور از دسترس نیست بلکه برنده واقعی آن یک ملت خواهد بود نه یک گروه سیاسی.
به امید آن روز!