عملکرد استبدادی و زیاده
خواهی خامنه ایی در سالهای گذشته که ناشی از توهم او به جانشینی خدا بر روی زمین است! سبب تنگ تر
شدن حلقه دوستان او بویژه در سطوح بالای
سیاسی شده است. عدم وجود بصیرت در خامنه ایی ؛ که مدام دیگران را به آن ترغیب می
کند ؛ موجب شد که انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به بزرگترین چالش سالهای اخیر جمهوری
اسلامی تبدیل شود. علاوه بر آن ، این موضوع ریزش بسیار زیاد دوستان و حامیان او را
نیز به دنبال داشت. کم نبودند حامیانی چون محمد نوری زاد که سالهای بیشماری را صرف
گسترش حکومت و زنجیرهای بندگی او کرده بودند و با ساخته ها و نوشته های
دروغین خود ، مردم غافل از واقعیات را در دام ولایت فقیه انداخته بودند.
در هیچ برهه ایی از تاریخ
جمهوری اسلامی ، مانند امروز خامنه ایی تحت فشار و تحقیر نبوده است. طرفداری از
احمدی نژاد در همه تریبون های رسمی او به حدی گسترده بوده که دیگر امروز نمی تواند
به بهای بی بصیرتی خود از او اعلام برائت نماید. او نمی تواند امروز بگوید خونهای
به ناحق ریخته جوانانی که تنها خواستار خوانده شدن رای های خود بودند ، بهای
نادانی و زیاده خواهی شخص اوست!
رفتارهای چالشی احمدی نژاد
در دو سال گذشته ؛ مخصوصا پس از تحمیل وزیر اطلاعات به او؛ که تمامی نهادها و
شخصیت های مورد تایید رهبری را به زیر سوال می برد و روسای قوا و برخی نمایندگان
مجلس و نهادهای رهبری را وادار به واکنش می کند و سبب افشاء مفاسد و زوایای تاریک زندگی
معتمدان رهبری در بین مردم می گردد ، می تواند پایه های لرزان حکومت خامنه ایی را
در بین طرفدارانش سست تر کند.
خامنه ایی خود بیشتر و
بهتر از هر کس دیگری آگاه است که مشکلات و مصیبت های فعلی کشور ناشی از سیاست های
اشتباه و زیاده خواهی های او و ولایت مدارانش است ، اما در یک مظلوم نمایی و
فرافکنی آگاهانه می کوشد در سطوح پایین طرفدارانش خود را علی وار بی گناه نشان دهد
و به همین منظور و با آگاهی کامل از اینکه سخنانش رسانه ایی خواهد شد در جلسهای
که در اواخر دی ۱۳۹۱ با روسای دولت و مجلس و تیمهای اقتصادی آنها داشته، از رئیس
دولت و رئیس مجلس به خاطر اختلافاتشان گلایه کرده و می گوید: "اگر در قیامت
خداوند از من بپرسد چه کردی؟ من میگویم که کسی جز اینها را نداشتم."
اما این اظهارات نه در بین
احمدی نژاد و دولت او خریداری دارد و نه در بین ولایت مداران گوش شنوایی! جنگ قدرت
بین سران حاکم که اینک تشنگان قدرت و شیفتگان ثروت اند ، چنان شدت گرفته است که از
فاش کردن رفیقان دزد و شریکان قافله ، ابایی ندارند! و این همان چیزی است که خامنه
ایی را دچار ترس و دلهره کرده است ، بنابر این در اظهاراتی که خشم او را از بی
توجهی به سخنانش نشان می دهد ، به فیروز آبادی می گوید " فرمایشات
چیست؟! من حرفی نمی زنم مگر دستور باشد" و معنی آن این است که او در جایگاهی
فراتر از تمام قوا و قوانین قرار دارد و سخنانش را نباید تفسیر کرد و اندرز و پند
و نصیحت شمرد!
شرایط امروز خامنه بسیار
سخت تر و پیچیده تر از چیزی است که می توانست تصور کند! علی رغم درخواستهای متعدد
دوستان محدودش بر قطع حمایت از احمدی نژاد و صدور رای بر بی کفایتی و استیضاح او ،
هنوز امیدوار است که احمدی نژاد ماههای باقیمانده از قدرتش را به سرعت سپری کرده و
ریاست جمهوری را برای همیشه ترک کند! اما احمدی نژاد که کاملا از نقاط ضعف
رهبر و سایر مریدانش آگاه است در صورت عدم دستیابی به خواسته های خود در انتخابات
، می تواند شرایطی را برای خامنه ایی و دولت بعدی ایجاد کند که تصور آن برای ولی
فقیه و مریدانش هم دلهره آور است!
احمدی نژاد که یکی از
مردان خامنه ایی بود ، اینک فرهنگی را در فضای سیاسی جمهوری اسلامی بر جای گذاشته
است که می تواند حلقه یاران خامنه ایی را حتی در دولت بعد تنگ تر از امروز نماید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر