Translate

۱۳۹۳ دی ۳۰, سه‌شنبه

چرا امام در هواپيما گفت هيچ احساسي ندارد؟! خاطره اي از هاشمي رفسنجاني


اگر چه 35 سال از سالروز ورود امام به كشور مي گذرد اما رازي از آن ورود تاريخي در دلم مانده است كه خواستم نسل آينده را نسبت به آن آگاه كنم تا بد انديشان و دشمنان نتوانند چهره تاريخي امام را مخدوش كنند.
غوغا و هياهوي غريبي در نزد مردم بود. هر چند كه دولت بختيار اجازه ورود امام به كشور را داده بود اما همه ما نگران سلامتي امام بوديم و نمي توانستيم باور كنيم كه ساواك در مقابل ورود امام ساكت بنشيند!
دوازدهم بهمن مردم خيابانهاي منتهي به فرودگاه را پر كرده بودند و همه براي ديدن امام لحظه شماري مي كردند! مردم تصويري خاصي از امام در ذهن خود داشتند و هر كسي ايشان را به شكلي مي ديد. همه متفق القول بودند كه ايشان شخص بزرگ و نيرومندي است و چهره اي مثل "سوپرمن" يا "مرد نامرئي" و يا "مرد شش ميليون دلاري" در ذهن مردم از امام وجود داشت!!
بگذريم كه اگر انصافا آمريكا و انگليس "ترميناتور" را هم براي نابودي ايران مي فرستادند به قدر امام نمي توانست موفق باشد!!
بعد از ورود امام و سخنراني ايشان در بهشت زهرا؛ كه بيشتر هذيان گويي بود تا سخنراني؛ پخش جهت دار پاسخ ايشان به سوال خبرنگاري كه پرسيد:"چه احساسي داريد كه بعد از سالها به ايران بر مي گرديد" و امام فرمود:"هيچ!!" نگراني من زياد شد كه مبادا اين پاسخ امام سبب دلسردي مردم و علاقمندان ايشان شود!
با احتياط از صادق قطب زاده سوال كردم، شما كه در هواپيما بوديد چه اتفاقي افتاد كه امام اين پاسخ را داد؟!
قطب زاده گفت پاسخ امام براي ما هم عجيب بود! امام هم زمان با پرواز از فرانسه حس غريبي در هواپيما داشت و مدام با حاج احمدآقا نجوا مي كرد و انگار چيزي او را آزار مي داد!‌ از حاج احمدآقا سبب را جويا شديم كه گفت: "امام همانند تمامي مردان بزرگ خصلت هاي عجيب دارد و يكي از خصلت هاي بارز ايشان آن است كه مدتها دستشويي بزرگ نمي كنند اما اگر بكنند ديگر كرده اند به گونه اي كه آن محل ديگر بلااستفاده مي شود و بايد تخريب شود! الان هم امام بعد از مدتها دستشويي دارند اما من نمي گذارم كه در هواپيما اين كار را بكند چون خطر سقوط هست و به ايشان عرض كرده ام ديگر چيزي نمانده تا به  ايران برسيم، خود را كنترل كنيد به محض اينكه رسيديم مي توانيد رفع حاجت كنيد! به همين سبب است كه ايشان عنق هستند و حوصله جواب به سوال خبرنگار را ندارند!"
متاسفانه بعد از نشستن هواپيما به دليل هجوم خبرنگاران و مردم، امام باز فرصت لازم را پيدا نكردند تا خود را خلاص كنند و در بهشت زهرا به سبب همين فشار آن حرفهاي ناپخته را زدند كه قرار است همه چيز مفت شود و مردم به شوق زندگي تحت ليسانس فراخ بازي در كمتر از ده روز ر‍ژيم را ساقط كردند!
امام بالاخره پس از 15 سال توانست دوباره در ايران كار بزرگ كند اما هيچ كدام از صحبت هاي خود در فرانسه و بهشت زهرا را به ياد نداشت و به قول حاج احمد آقا ايشان هر جا كه كار بزرگ بكنند ديگر آن محل قابل استفاده و بازسازي نيست و اين هم سرنوشتي بود كه گريبان ايران و ملت را گرفت.
مشابه اين خصلت امام را من در هيچ كس ديگر نديدم مگر"همين آقاي خامنه اي"

۲ نظر:

  1. برای درک معنی و مفهوم احساسی که امام خمینی در هواپیما اظهارکرد کافی است نگاهی به 15 سال قبل از بازگشت او داشته باشیم یعنی زمانی که از ایران تبعید می شد در آن زمان یعنی وقتی که خمینی تبعید می شد ملت ایران نسبت به ایشان کاملا" بی اعتنایی نشان دادند –او فکر می کرد پس از آن سخنرانیهای آنچنانی مردم به خیابانها خواهند ریخت وبرای او مانند یک قهرمان دست و پا خواهند شکست اما بر خلاف توهمی که داشت ملت ایران هیچ اعتنایی نشان نداد - بنابراین، اینکه گفت "هیچ " احساسی ندارد نشان از عمق کینه اش نسبت به مردم ایران زمین بود ، در واقع این واژه و احساس، "اسم رمز" بلاهایی بود که قصد داشت یکی پس از دیگری بر سر مردم هیجان زده فرود آورد. چنان بلایی سرشان آورده است که حتی امروزهم پس از گذشت چندین دهه قادر به درک فلاکتها و بدبختیها یی که سرشان آمده نیستند. برخی از اقدامات کینه توزانه و جنون آمیز ایشان:
    - تیر باران سربازان راستین میهن و از بین بردن سنگر دفاعی ملت ایران
    - وضع قوانین مورد نیازش در مجلس فرمایشی- به اصطلاح خبرگان- برای بدهکار کردن ملت ایران تا به امروز
    - خلع سلاح نیروهای مبارزی که برای او سینه میزدند و گمان می کردند جایی در این سفره ی غارت خواهند داشت.
    - در گوشه ی رینگ بوکس انداختن مراجع داخلی – و همینطور حوزه ای های قم و سایر شهرها- و انتقام گیری از ایشان و قدرت نمایی به ایشان
    - گروگان گیری ملت ایران با گروگان گرفتن دیپلماتهای آمریکایی ، با این کارش دست و پای ملت ایران را با زنجیر بست بطوریکه هنوز هم از این غل وزنجیررهایی نیافته اند.
    - تحمیل جنگ به ملت ایران از طریق دخالت در امور داخلی عراق توسط ایادی و مزدورانش و با شعار صدور انقلاب با اهداف:
     تحقق سودای از فرات تا نیل
     کوبیدن مراجع نجف و انتقام گیری از آنها و به سلطه در آوردن حوزه ی نجف
     انتقام گیری از صدام بخاطر اخراج کردنش از عراق
     انتقام گیری از ملت ایران با قربانی کردن فرزندانش در میدان جنگ و گروگان گرفتن خون فرزندان ایران زمین برای تحمیل سکوت کردن به مردم
    - دخالت در امور داخلی حجازوایجاد آشوب در مراسم حج و جمعه ی خونین – ریختن خون ،آبرو و تعرض به ناموس مردم در حجاز- با همان نیت صدور انقلاب
    - بیان اینکه حفظ نظام از اوجب واجبات است یعنی مردم "هیچ"
    - وارد کردن خسارتهای مادی وخسرانهای ملی جبران ناپذیر ناشی از گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی، جنگی که به ایران تحمیل کرد، و در حال حاضر خسارتهای مالی بسیار هنگفت و خسران منافع ملی ناشی از به اصطلاح و علی الظاهر انرژی هسته ای
    - از بین بردن محیط زیست ملت ایران (نابودکردن و آلوده کردن آبها،هوا،زمین، جنگلها)
    - غارت و چپاول منابع مالی ، پولی ، و ... ملت ایران
    - مهمتر از همه ی اینها سوار کردن تازیان بر گرده ی ایرانیان و خوارو ذلیل کردن ایرانیان در برابر آنها که در شکل سمبلیک آن همین اواخر چفیه ی آنها توسط احمدی نژاد به گردن کورش انداختند.
    - و این داستان همچنان ادامه دارد.....

    پاسخحذف
  2. اگر این موجود کثیف احساس داشت این کارهارو با ما نمیکرد فکرنمیکنم درتمام عمرش حتی گریه کرده باشه.خودتان مقایسه کنید با احساس شاهنشاه آریامهر در هنگام خروج از ایران،یا رضاشاه کبیر که با دلی پرزخون مشتی از خاک ایران را با خود برد.

    پاسخحذف