Translate

۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه

خانواده ستار بهشتی در مراسم چهلمش مورد 'ضرب و شتم' قرار گرفتند


http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/12/121213_l21_beheshti_funeral_police.shtml
به گفته یک منبع آگاه، با پایان مراسم امروز، نیروهای امنیتی به سمت خانواده ستار بهشتی حمله کردند.
این منبع آگاه با اعلام این خبر به بی‌بی‌سی فارسی گفت:" با پایان مراسم، ماموران به خانواده ستار بهشتی حمله کردند و خواهر و مادر او را مورد ضرب و شتم قرار دادند به طوریکه روسری از سر خواهر ستار افتاد. همچنین تلاش کردند که برادر ستار را بازداشت کنند، اما با مقاومت مردم محلی نتوانستند او را با خود ببرند. اما یکی از اهالی که برای کمک به خانواده رفته بود توسط ماموران امنیتی بازداشت شد."
این در حالی است که سحر بهشتی، خواهر این وبلاگ‌نویس، امروز در گفت و گو با سایت کلمه ابراز امیدواری کرده بود که مراسم چهلم متفاوت از مراسم خاکسپاری و هفتم وی برگزار شود.
او همچنین گفته که این خانواده به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی هستند و تنها خواسته مادر او "قصاص عامل قتل فرزندش" است.
گوهر عشقی،مادر ستار بهشتی نیز پیشتر در گفت و گویی از تهدید شدن دختر خود توسط نیروهای امنیتی خبر داد و گفته بود: "دخترم را تهدید کردند و بهش گفتند اگر به خودت رحم نمی کنی حداقل به بچه ۶ ماهه ات رحم کن."
مادر ستار بهشتی همچنین درخصوص شائبه مرگ فرزندش گفته بود: " ستار ۳۵ سالش بود و سالم. نه بیماری قلبی داشت که می گویند قلبش گرفته است و نه هیچ مشکل دیگری داشت. سه شنبه ای بچه ام را بردند سه شنبه هفته بعدش گفتند بیا و جنازه اش را بگیر. آخر من چطور می توانم باور کنم که مرگ او طبیعی بوده است."
مرگ این وبلاگ‌نویس واکنش‌های مختلفی را به دنبال داشت، تا آنجا که مجلس ایران نماینده‌ای را مسئول پیگیری این پرونده کرد.
همچنین در آخرین اظهارنظر مقامات قضایی ایران غلامحسین محسنی‌ اژ‌ه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه ایران گفت که تعدادی از مأموران پلیس سایبری ایران در ارتباط با پرونده ستار بهشتی در بازداشت هستند و تأیید کرده که در این پرونده "تاکنون ضرب و شتم و بددهانی مشخص شده است".
سخنگوی قوه قضائیه همچنین با توجه به گزارش هفت نفره پزشکان گفته که محتمل ترین علت منجر به فوت آقای بهشتی "پدیده شوک" است.
او گفت که پزشکان اعلام کردند این شوک می تواند روانی یا فیزیکی باشد که "من از آنها پرسیدم اگر فیزیکی بوده آیا آثاری از خود به جا نگذاشته است که آنها اعلام کردند آثاری در این زمینه دیده نشده است."
این در حالی است که آقای محسنی اژه‌ای پیشتر اعلام کرده بود که روی جسد آقای بهشتی آثار کبودی وجود داشته است.

۱۳۹۱ آذر ۲۲, چهارشنبه

ایمان واقعی چیست؟!




ایمان واقعی چیزی نیست که از بیرون من به زور و تزویر و فریب در من ایجاد شود! ایمان واقعی آتشی است که از درون من شعله می گیرد و دنیا را روشن می کند! ایمان واقعی  را در جایی نمی فروشند و هیچ کس مسئول فروش و عرضه آن نیست! ایمان واقعی را نمی توان تحت تسلط در آورد و یا تحمیل کرد! ایمان واقعی عشق است و عشق را می توان تنها بخشید!
خدای من مسیح ، مظهر عشق و ایمان است. گناهان من را به دوش کشید و بر صلیب برد ، عشق را با فدا کردن جانش بر من ارزانی کرد و رابطه رو به خاموشی من و پدر مقدسم را گرمایی دوباره بخشید. من به او ایمان دارم. او فرزند راستین خداست. خدایی که ما را دوست دارد:
" خدا بقدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه فرزند خود را فرستاد تا هر که به او ایمان آورد ، هلاک نشود بلکه زندگی جاوید بیابد"
" ببینید خدا چقدر ما را دوست داشت که با وجود اینکه گناهکار بودیم مسیح را فرستاد تا در راه ما فدا شود"
" ای پدر
نام مقدس تو گرامی باد
ملکوت تو برقرار گردد
نان مورد نیاز ما را
روز به روز به ما ارزانی فرما
گناهان ما را ببخش
چنانکه ما نیز آنانی که به ما خطا کرده اند می بخشیم
ما را از وسوسه های شیطان دور نگهدار"
آمین 

۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

خامنه ایی رهبری بیگانه با وجدان و شرف


اگر به تاریخ نگاهی اجمالی بیندازیم  به ندرت می توانیم رهبری را بیابیم که نسبت به احوال سایر ملل ، بیش از مردم کشور خود و آنچه بر آنها می گذرد ، ارزش و اهمیت قایل باشد. این رفتار غیر متعارف و غیر انسانی را حتی در خونخوارترین رهبران تاریخ هم به ندرت می توان دید. حتما برای چنگیز خان ؛ که بعنوان یکی از خونریزترین حاکمان در تاریخ شهره است ؛ هم احوال قوم مغول در اولویت نخست قرار داشت تا وضعیت سایر اقوام! اگر هم مردم خود را قتل عام می کرد این رفتار جزیی از خصوصیات ذاتی او بود در حالیکه اگر مردم او در شرایطی برابر با سایر مردم دنیا قرار می گرفتند مطمئننا حق را به مردم خود می داد ( بگذریم از اینکه حتی در شرایط نابرابر نیز منافع قوم مغول مهمتر از سایر اقوام بود.)
خامنه ایی در بین تمامی رهبران همسان خود ، چهره ایی ممتاز و متمایز است و از بسیاری جهات حتی نمی توان برایش مشابهی پیدا کرد! قطعا طرفدارانش نیز همین را می خواهند چون او را رهبری می دانند که قرار است ، جهان تحت فرمان او به عدالت و درستی و رفاه و تنعم برسد!
حوادث تلخی که کمابیش در کشور به سبب سوء مدیریتها و ضعف های پیروان او اتفاق می افتد هیچگاه سبب نشده است که ایشان از بابت این اقدامات از مردم کشور و بی عرضگی های هم کیشانش طلب مغفرت و عذرخواهی کند! اگر در اسراییل یک تروریست انتحاری با حرکات غیر انسانی خود ، تعداد بیشماری افراد غیر نظامی و بیگناه را کشته و زخمی کند این موضوع تیتر اول رسانه های تحت امر او خواهد بود و مهاجم را شهادت طلب و مظلوم و کشته شدگان را صهیونیست ظالم خواهند خواند.
برای او رفاه نوکران و حقوق بگیرانش در کشورهای عربی، همچون لبنان و سوریه و فلسطین و ... از اهمیت و اولویت به مراتب بالاتری از مردم ایران ؛ که حتی از ابتدایی ترین حقوق و امکانات محروم هستند ؛ قرار دارد!! نمونه های بیشماری از این دیدگاهها را می توان دید که حتی از رسانه های تحت امر او گاه و بیگاه و ناخواسته پخش می شود. استفاده از طویله بعنوان مدرسه برای کودکان محروم در برخی روستاهای دور افتاده و عدم بازسازی مناطق زلزله زده در نقاط مختلف کشور، تنها نمونه های کوچکی از این نوع دیدگاه هستند که همزمان با وجود این کاستی ها در کشور، یا دارایی های مردم ایران صرف ایجاد دیسکو و مراکز تفریحی و مدرسه و دانشگاه و بیمارستان و... در لبنان و غزه می شود و یا صرف تجهیز حکومت دیکتاتوری بشار اسد برای کشتار مردم بی گناه سوریه می گردد!
خبر آتش سوزی در کلاس درس روستای شین آباد از توابع پیرانشهر که منجر به مجروح شدن 37 دانش آموز دختر این کلاس در سال گذشته شد ، تنها نمونه از نوع خود نیست  که جان کودکان مردم ، دستمایه هنرنماییهای مدیران نالایق تحت امر خامنه ایی شده است. در سال گذشته تعداد زیادی از دانش آموزان در جریان کاروان های راهیان نور نیز کشته شدند و درسالهای قبل هم موارد مشابه ، جان دانش آموزان دیگری را گرفته بود که اگر تنها یک نمونه کوچک از این اتفاقات در مناطق تحت اشغال اسراییل رخ می داد ، خامنه ایی فریاد یا حسین و ... غیره سر می داد.
همزمان با کاهش نقدینگی و بودجه مراکز آموزشی و ... در برآوردن احتیاجات اولیه خود ، پول و در آمد ها صرف استخدام عده ایی آخوند و طلبه و یا تربیت مربیان حجاب و یا ایجاد مدارس قرآنی و نماز خانه و... می شود تا به هر طریق ممکن ذهن کودکان و جوانان مردم را به اندازه کافی شستشو دهند تا خامنه ایی را بعنوان رهبر مسلیمن جهان و نایب مهدی قبول کرده و حکومت او به راحتی به حیات ننگین خود ادامه دهد.
خامنه ایی اگر حتی به اندازه چنگیز خان مغول غیرت وشرف داشت ، در بروز حوادث این چنین ، دستور پیگیری سریع و بازخواست از مسببین و مسئولینی را می داد که با جان مردم و کودکان بیگناه به راحتی بازی کرده و آن را بعنوان حوادثی عادی جلوه می دهند.
کاش رهبر فرزانه انقلاب !! در یکی از سخنرانیهایش ، بجای لفظ دشمن ، از دوستی و انصاف سخن می گفت و از بروز حوادثی این چنین از مردم عذرخواهی می کرد. هر چند اگر از سخنرانی های او کلمه دشمن را حذف کنیم دیگر هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت!

۱۳۹۱ آذر ۱۸, شنبه

همه می توانند نجات پیدا کنند


از زمانی که جرات پیدا کردم و ازخودم مهمترین سوال زندگی هرانسان متفکر را پرسیدم شاید بیش از 20 سال می گذرد! سوالی که می تواند انسان را انسان بسازد و آن این است " چرا؟"
مدام خرافات و عقایدی افراطی و عقب افتاده را به من تحمیل می کردند و من از ترس خدای جبار و قهار و خشمگین ، همه آنها را قبول می کردم اما زمانی که گفتم چرا؟ مسیرهای نورانی عقل بر من روشن شد.
وقتی که از جوانی انجیل می خواندم به چیزهای متفاوتی رسیدم که در دین قبلی خود آنها را نمی یافتم. چه زیباست دینی که می گوید فقط مهربانی کن و دروغ نگو و ریا نکن! چه زیباست که می گوید " انسان از خوردن چیزی نجس ، نجس نمی شود! بلکه این پندار و گفتار نجس است که انسان را نجس می کند " شاید بگویید که دین ما هم چنین می گوید؟! آری می گوید اما تنها در حرف و در عمل راههای بسیاری پیش پا می گذارد که قول خود را زیر پا بگذاری!
من می اندیشیدم که برای مسیحی شدن حتما باید به کلیسا رفت و از دست کشیش غسل تعمید دید! هر چند این هم راهی است برای ایمان ، اما وقتی این جمله زیبای عیسی مسیح را دیدم متوجه شدم که من بدون رفتن به کلسیا هم می توانم مسیحی شوم:
" اکنون در مقابل در ایستاده ، در را می کوبم. هر که صدای مرا بشنود و در را بگشاید ، داخل شده ، با او دوستی دائمی برقرار خواهم کرد ، او نیز با من."
در را می گشایم و با صدای بلند فریاد می زنم:
" من اعتراف می کنم که گناهکار هستم و ایمان دارم که عیسی مسیح بخاطر گناهان من برروی صلیب جان خود را فدا فرمود و بوسیله رستاخیز و غلبه بر مرگ ، مرا در حضور خدا عادل ساخت. من اکنون او را بعنوان نجات دهنده خود در قلب خود می پذیرم."
چه حس غریبی است که خود ، دین و راهت را با درایت و تحقیق و با حق انتخاب و آزادانه بپذیری! چه ارزشی دارد که از پدر و مادر مسلمان ، مسلمان به دنیا بیایی اما اجازه ندهند حتی اگر بخواهی دینت را خودت انتخاب کنی! آنها که مدعی اند ، پاسخ دهند چرا می گویند اگر کسی از اسلام برگردد ملحد است و باید کشته شود. اگر دین شما بر حق است چرا واهمه دارید که دیگران از دین شما بگریزند؟! آری خود نیک می دانید که پشت پرده دین تان چیست؟! دینی که به زور شمشیر و سرنیزه گسترش بیابد قطعا مخالف آزادی انتخاب است!
امروز خود را آزاد و رها و عاشق می دانم. امروز تولدی دیگر یافته ام و مسیح را در درون خودم دارم. دیگر نیازی ندارم که برایم کسی تعیین تکلیف کند! کتاب مقدس را در آغوش دارم و دوستانی که جزء مهربانی چیز دیگری به من نمی آموزند.
در روشن شدن چشم هایم و جسارت اعترافم ، دوستان زیادی موثر بودند ، اما تعلیمات شبکه ماهواره ایی" نجات "، درس های شبان "رضا صفا" و از همه مهمتر آموزه های دینی "خانم سارا" که با صدایی رسا و آسمانی و مهربانی زائد و الوصفی من را از گمراهی نجات داد قابل ذکر است. زندگی و روشنای خود را مدیون " خانم سارا " هستم. دست های مهربانی که از کیلومتر ها دورتر من را حمایت و امید داده و می دهد. چه شاد است عیسی مسیح با داشتن چنین پیروانی که خواسته های او را در همراهی انسانها بجا می آورند.
" این را به هر خدمتکار امین و آگاهی می گویم که اربابش او را بر سایر خدمتکاران می گمارد تا در غیاب خود ، خوراک و آذوقه را بموقع به ایشان بدهد. خوشا به حال چنین خدمتکاری که وقتی اربابش باز می گردد ، او را در حال انجام وظیفه ببیند. یقین بدانید که او را ناظر تمام دارایی خود خواهد ساخت"
کشیش سارا ، تمام ایمانم را مدیون شما هستم. شما مثال عینی کلام خدا هستید که در بالا آمده است.
با تمام قدرت و وجود صدا می زنم که من زنده ام و با شنیدن صدای کوبیدن در توسط خداوند خود عیسی مسیح ، در را گشودم و با او تا به ابد دوستی برقرار کردم.

۱۳۹۱ آذر ۱۷, جمعه

آخرین میخ دیکتاتور بر تابوت دموکراسی


وقتی در مجلس ششم ، کروبی پس از کلی محافظه کاری،اعلام کرد بخاطر حکم حکومتی نمی تواند اصلاحیه قانون مطبوعات را در صحن علنی مطرح کند ، شاید کمتر کسی می توانست تصور کند که خامنه ایی اولین قدم را در نشان دادن ماهیت دیکتاتوری خود برداشته است.
تمامی مشکلات و احکام غیر انسانی کلیه نهادها و سازمانها و قوای مختلف را می توان به نوعی به خامنه ایی و رفتارهای پشت پرده او نسبت داد. ماهیتی که شاید تا قبل از انتخاب دوم احمدی نژاد در هاله ایی از ابهام مانده و با زیرکی تمام به سایرین و دشمن فرضی نسبت داده می شد.
خوی باطنی و خونخواری خامنه ایی زمانی تبلورعینی یافت که حتی نزدیکترین یاران و دوستانش نیز از خشم او در امان نماندند. او برای خود مقامی والاتر و جایگاهی خداگونه قایل است. مقاومت و مخالفت با خواست خدا مجازاتی جزء مرگ نخواهد داشت! مگر اسلام از روز اول همین را تبلیغ نکرده است؟! اسلام ناب محمدی را می توان در جمهوری اسلامی خامنه ایی به عینه دید!
خامنه ایی بی پروا و بی اعتناء به رای میلیونها ایرانی خواست خود را در انتخابات 88 بر کشور ما تحمیل کرد! انتخاباتی که اساسا با نظارت استصوابی شورای نگهبان از حداقل دموکراسی نیز برخوردار نبود! او گفت این رئیس جمهور کسی است که نظرش به نظر من نزدیکتر است! یعنی تنها کسانی حق اظهار نظر و حضور در عرصه سیاسی دارند که نظرشان مطابق میل خامنه ایی باشد!
آخرین شاهکار این دیکتاتور هم دستور صریح بر توقف سوال از رئیس جمهور بود! او با وقاحت تمام گفت همین که عده ایی احساس مسئولیت کردند و خواستند سوال کنند و همین که مسئولین اجرایی هم خواستند جواب گو باشند در همین حد عالی است و همه به مسئولیت خود عمل کردند! دیگر بیش از این ادامه ندهند که مطابق با نظر دشمن است!
این آخرین میخی بود که دیکتاتور توانست بر تابوت دموکراسی در ایران بزند! اما به راستی احمدی نژاد چه می داند که این گونه خامنه ایی را به هراس انداخته است. احمدی نژاد قطعا آنچه را که می داند خواهد گفت مگر اینکه دیکتاتور بخواهد او را به سرنوشت کسانی مثل سعید امامی دچار کند که با ناگفته های فراوان دعوت حق را لبیک گفتند!!

اخبار و مطالب مهم