نامه مهندس حشمت الله طبرزدي به سازمان جهانی حقوق بشر و احمد شهيد ، حاوي
نكات بسيار مهم و اساسي بود كه شايد كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
طبرزدي به دليل تجربه كافي و درست از جامعه ايراني ، بطور كامل و موشكافانه
رفتارهاي حكومت را ارزيابي نموده و ريشه رفتارهاي حكومت را در اعتقادات و فرهنگ
سنتي مذهبي مردم يافته است.
جمهوري اسلامي ، قوانين و معيارهاي حكومت خود را از يك منبع ناشناخته استحصال
نكرده و تمامي قوانين و كنش هاي حكومت و حاكمان ، از قرآن ، متون ديني و احاديثي
نبوي استخراج شده است! يعني مبناي تمامي آنها اعتقادات و باورهاي مذهبي همان مردمي
است كه نسبت به اين قوانين معترض هستند!
ممكن است برخي ادعا كنند كه اين قوانين ، تنها مورد قبول عده اي منفعت طلب و
سودجوست كه در حال حاضر با جمهوری اسلامی همكاري مي كنند اما واقعيت اين است ، حتي
مردمي كه از رفتارهاي حكومت متضرر مي شوند براي اين قوانين منشاء الهي و يا نبوي قائل
اند و آن را به راحتي مي پذيرند!
استفاده از قوانين ديني و مذهبي تنها مختص جمهوري اسلامي نيست و در اكثر
كشورهاي اسلامي ، گروههاي افراطي ، همچون طالبان و القاعده و گروههاي تكفيري در
سوريه ، با توسل به قرآن و حمايت معنوي و مادي مسلمانان، در جنايات خود به قرآن و
احاديث پيامبر استناد مي كنند كه متاسفانه اين استناد هم كاملا درست است!
نفوذ دين و مذهب و پذيرش آن در جوامع مسلمان به حدي است كه گروههاي مختلف
اسلامي حتي از جنايات خود فيلمبرداري كرده و آن را در اينترنت به اشتراك عمومي مي
گذارند تا طرفداران آنها از ديدن اجراي قوانين الهي شادمان گردند!
مطمئن چنين حركات و قوانين وضع شده الهي ، طرفداران و مخاطبيني دارد كه در
توجيه ، اشاعه و ترويج آن به كمك مرتكبان اين گونه رفتارها بيايند. هيچ حرف و يا
جنبشي بدون داشتن پشتوانه مردمي ولو با زور قابل گسترش نيست.
تفكري كه سبب مي شود پدر يا مادري با دستان خود كمربندهاي انفجاري را بر كمر
فرزندان خود بسته و آنها را در راه عقيده اي به سمت مرگ هدايت كنند ، ريشه در
ماهيت خشونت طلب آن عقيده دارد و بدون در نظر گرفتن اين مسئله نمي توان تنها
حاكمان و يا مفتيان و يا آيت الله ها را مقصر دانست!
اگر چه در طي 1400 سالي كه از گسترش اسلام مي گذرد ، تمدنهايي چون تمدن ايران
در برخورد با اسلام ، سعي در تلطيف آن داشته و با همت انديشمندان و متفكران خود
كوشيده است خشونت ذاتي اسلام و مسلمانان را مهار نمايد ، اما وقوع جمهوري اسلامي
توانست ، اين غول خفته را مجددا بيدار نموده و به عرصه زندگي روزمره مردم بكشد.
ترويج افراط گري و خشونت طلبي و حمايت آموزشي و فكري و مالي از تمامي گروههاي اسلامگراي
افراطي ، در طي 34 سال گذشته ، توسط
جمهوري اسلامي سبب شده است كه امروز خشونت و جنايت به معضل اصلي كشورهاي اسلامي
مبدل شود.
شيعيان با توسل به قرآن و احاديث معتبر از ائمه و فتاوي آيت الله ها ، جنايات
عليه سني ها و ساير اديان و مذاهب را يك فريضه ديني تلقي مي كنند!
سني ها بر اساس قرآن و سنت و روايات معتبر و فتاوي مفتيان ، شيعيان و پيروان
ساير مذاهب را كافر مي دانند و كشتار آنها را راهي مطمئن به بهشت مي دانند!
هيچ كشور اسلامي در جهان ( از آسيا گرفته تا آفريقا ) و حتي جوامع بزرگ اسلامي
در كشورهاي غير مسلمان را نمي توان يافت كه با توسل به قرآن و منابع ديني جناياتي
در آن رخ ندهد.
در معدود كشورهاي مسلمانی كه از حكومت هاي سكولار بهره مي برند نیز مذهبيون و
اقليت هاي قومي با بهره گيري و ترويج عقايد ديني در بين مردم ، قوانين ضد بشري اسلامي
را اجرا مي كنند و دولت ها هم علي رغم اطلاع از چنين وضعيتي ؛ براي ممانعت از
درگيري با گروههاي اسلامگرا و گسترش خشونت ها ؛ چشم بر واقعيات مي بندند و جنايات
آنها را در سكوت سرپوش مي گذارند.
بسياري از گروههاي خشونت طلب اسلامي با بهره مندي از پشتوانه هاي مردمي و جذب
كمك هاي مالي فراوان ، از منابع مالي كاملا مناسبي برخوردار هستند و بيشتر آنها با
داشتن كانالهاي اختصاصي ماهواره اي و استفاده از شبكه هاي اجتماعي ، هر روز بر
تعداد پيروان خود مي افزايند.
با توجه به موارد عنوان شده كه بصورت كاملا سطحي و خلاصه وار به معضلات
كشورهاي اسلامي و قوانين آنها اشاره دارد ، مي توان به دشواري هاي پيش روي
انديشمندان و متفكران كشورهاي اسلامي و بويژه ايران پي برد.
به نظر مي رسد وظيفه متفكران و مولدان فكر و انديشه ، مهمتر از وظيفه سياسيون
باشد و لازم است كه انديشمندان با نشان دادن واقعيات دين و معضلات آن به جامعه ،
مردم را نسبت به محصول عقايد ديني و مذهبي خود آگاه سازند تا زمينه براي فعاليت
سياستمداران در چهارچوب يك جامعه سكولار فرآهم شود.
مهار دين و به بند كشيدن مجدد اهریمن خشونت ، مهمتر از تغيير يك حكومت است.
مردم ايران اگر باورهاي ديني كه سبب تدوين قوانين بدوي و غير انساني عليه خود آنها
شده است را كنار بگذارند ، مي توانند اميدوار باشند كه پايه هاي حكومت
استبداد ديني را براي هميشه نابود كرده اند و براي نسل آينده ميراثي انساني و
جاودان به جاي گذاشته اند.
به اميد روزي كه انسان محور تدوين قوانين در ايران باشد
نه اسلام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر