از آغاز سلطنت رضا شاه تا
قبل از انقلاب 57 بیشترین تبلیغ حکومت تمرکز بر ایران و ایرانی بود. تاثیر این
سیاست میهن پرستانه به قدری عمیق بود که سبب ایجاد خود باوری در ایرانیانی شد که
در طول تاریخ کم کم رو به فراموش بودند. خودباوری ناشی از حس میهن پرستی ، انقلابی
نوین در کشور پدید آورد بطوری که در مدتی اندک ایرانیان توانست با تکیه بر توانایی
های فرزندان خود و تعامل با جهان نوین ، پله های رشد و ترقی را به سرعت طی کنند به
گونه ایی که هم محمد رضا شاه پهلوی و هم غالب اندیشمندان کشور جایگاه ایران را
بسیار بالاتر از جایی می دانستند که در آن زمان بر آنجا ایستاده بود.
انقلاب 57 نقطه پایانی بر
این سیاست بود. همان سیاستی که ایرانیان را با هر تفکر و اندیشه ایی گرد هم آورد
تا حتی انقلاب مخرب 57 را در اندک زمان ممکن پدید آورند!
خمینی که اصولا نه ایرانی
بود و نه همانند سایر آخوندها اعتقادی به وطن و وطن پرستی داشت ، سیاست جمهوری
اسلامی را از همان ابتدا بر حول محور اسلام بنا نهاد ، محوری که هیچ گاه به مرزهای
جغرافیایی و ناسیونالیسم(1) ارزش و اعتباری قائل نبود و نیست!
مهمترین اقدام جمهوری
اسلامی گردآوری مجدد شکنجه گران سازمان ساواک و افزودن بدنام ترین و جنایتکارترین
طرفداران خود به این افراد ، بعنوان مدیر و تشکیل وزارت اطلاعات بود(2)!
جمهوری اسلامی که سالها بر علیه شاه و سازمان اطلاعات داد سخن سر میداد و ساواک را
بعنوان مخوفترین سازمان کشور می نامید که مخالفان رژیم را شکنجه و حتی حذف می کنند
، اینک یک سازمان را به وزارتخانه تبدیل و آنرا از حیطه هر گونه نظارت و استیضاح
خارج کرده و تحت حاکمیت یک فرد در آورده بود که ابعاد اعمال تروریستی و وحشیانه و
غیر انسانی این وزارتخانه بر کسی پوشیده نیست!
عناصر اولیه وزارت اطلاعات
، سازمانهای اطلاعاتی شکل گرفته در قلب سپاه ، ارتش ، ژاندارمری و کمیته ها بودند
که رژیم با صرف هزینه های بی شمار و انجام عملیات اطلاعاتی فراوان توانست ریشه های
اتحاد و اشتراک تمامی مخالفان را شناسایی و اقدام به نابودی کامل آنها کند. موفقیت
این طرح به حدی است که در دوران ماهواره و اینترنت و سایر وسائل ارتباط جمعی نوین،
گردآوری افراد برای یک تجمع اعتراضی به رژیم حتی در کشورهای آزاد تقریبا غیر ممکن
است در حالیکه در زمان محمد رضا شاه پهلوی و در دوران انقلاب تنها با استفاده از
اعلامیه های کاغذی ، مخالفان به راحتی می توانستند دهها هزار نفر را گرد هم آورند!
نفوذ عناصری از رژیم
جمهوری در بسیاری از گروههای مخالف سبب شد که حتی گروههایی که کاملا هم فکر و هم
اندیشه اند ، تنها به سبب اختلاف نظر های کودکانه رهبران خود دچار چند دسته گی
شوند!
این تنها یک توهم نیست ، در متن مصاحبه نیک آهنگ
کوثر با مهدی هاشمی(3) ؛ که سالها در ارتباط با مقامات امنیتی و اطلاعاتی
کشور بوده است ؛ می توان این موضوع را به وضوح دید. او خود اشاره می کند که نیروهای
اطلاعاتی رژیم در بین مخالفان حضور دارند و مانع اتحاد آنها می شوند و عدم اتحاد و
یک دسته گی مخالفان مهمترین عامل خوشحالی خامنه ایی است!
پرونده سازی و اتهام زنی
بعنوان یک سیاست کاملا موفق در جمهوری اسلامی ، امروز تبدیل به یک فرهنگ روزمره
ایرانیان شده است! بطوریکه نه تنها هیچ اندیشه ای ، اندیشه ای دیگر را بر نمی
تابد و به دنبال اتهام زنی و پرونده سازی برای سایرین است ، بلکه این فرهنگ منحط
در بین اندیشمندان نیز ریشه ایی عمیق دوانده که حاصل آن بقای 34 ساله رژیم
ناکارآمد و بی کفایت جمهوری اسلامی است! نمونه های کاملا مشهود این فرهنگ را می توان
در فضاهای مجازی ، شبکه های ماهواره و... دید.
مشکل ویرانگر امروز که
گریبان ایرانیان را به سختی گرفته و می فشارد ، بیش از جمهوری اسلامی ، تفرقه بین
مردم و گروههای سیاسی است. خامنه ایی و عمال او با صرفه میلیونها و شاید میلیاردها
دلار تمام تلاش خود را صرفه دامن زدن به اختلافات بین گروههای سیاسی می کنند. در
صورتیکه اگر گروههای سیاسی و مخالفین رژیم آخوندی به جای تمرکز بر اختلاف نظرهای
بسیار اندک با سایرین ، به یک مشکل مشترک تمرکز نمایند و به این نتیجه برسند که
مشکل فعلی همه ایرانیان تنها جمهوری اسلامی است و نه چیز دیگر و همت و تلاش خود را
صرفه اتحاد با یکدیگر نمایند تا در اولین قدم کشور را از چنگال آخوندهای مرتجع
آزاد کرده و سپس با تدوین یک قانون اساسی متمدن ، بطوریکه حقوق همه احاد ملت و
اقلیت های مذهبی و قومی در آن دیده شده است ، فرصت لازم را به ملت ایران بدهند تا
خود با آرامش خاطر و آگاهی کامل در یک همه پرسی آزاد به گروههای سیاسی دلخواه خود
رای دهند و در صورت عدم التزام گروه پیروز به شعارهای خود امکان کنار زدن این گروه
در انتخاباتی دیگر فراهم شود همانند اتفاقی که در کشورهای دموکراتیک روی می دهد.
ادامه روند فعلی و تداوم
رفتارهای گروههای سیاسی تنها اتلاف وقت و انرژی و منابع مالی اندک آنها بوده و سبب
قرار گرفتن در دور تسلسلی است که در 34 سال گذشته وجود داشته و تنها برنده آن
جمهوری اسلامی است.
امواج انرژی بخش خورشید
همه روزه بر عالم می تابد اما اگر در مقابل این امواج بتوان ذره بینی قرار داد و
آنها را متمرکز کرد نیرویی ایجاد می شود که می تواند سبب آتش گرفتن اجسام شود! پس
گروههای سیاسی نیز با قرار دادن ذره بین نابودی جمهوری اسلامی بر فعالیت های خود
قطعا به یک پیروزی دست خواهند یافت! پیروزیی که نه تنها دور از دسترس نیست بلکه
برنده واقعی آن یک ملت خواهد بود نه یک گروه سیاسی.
به امید آن روز!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر