Translate

۱۳۹۳ خرداد ۲۴, شنبه

جنگ در عراق، فاجعه دیگری برای حکومت ایران

روح الله خمینی گمان می کرد که اگر شعار مرگ بر اسرائیل سر دهد و به تحریک فلسطینی ها و اعراب برای نبرد با اسرائیل بپردازد که موجب وحدت جهان اسلام خواهد شد و رهبری آن را  به دست خواهد گرفت.
با گذشت 35 سال و اندی از تسلطشان بر خاک پاک ایران، جنگ بین شیعه و سنی به اوجی رسیده که در طول 1400 سال گذشته سابقه نداشته و دنیای اسلام را با یک فاجعه دهشتناک روبرو ساخته است.
شاید بتوان گفت که خمینی انسانی باورمند و با ایمان بود، ولی بی تردید شناخت درستی از اوضاع جهانی و حتی کشورهای اسلامی و گرایش های دینی نداشت و اگر تصور می کرد که خواهد توانست جهان اسلام را به دور خود گرد آورد و رهبری آن را به دست گیرد، فردی ساده اندیش و خوش باور بود.
ولی ملت ایران در برابر این وضع بهای سنگینی پرداخت و هنوز هم می پردازد.  در کنار ایرانیان، دیگر ملت های خاورمیانه نیز هستند که همچنان قربانی می دهند و روز بروز مصیبت آنان بزرگ تر و خونین تر می شود.
خیزش در سوریه، بی تردید توسط  شهروندانی آغاز گردید که آزادی و مردمسالاری می خواستند و حدود چهل سال حکومت استبدادی خاندان حافظ  اسد و پسرش بشار کاسه صبر آنان را لبریز ساخته بود.
ولی عربستان سعودی و قطر که دلارهای نفتی آنان سر به فلک می زند، خیلی زود وارد صحنه شدند و با تامین هزینه گروه های افراط گرای اسلام اهل تسنن، پیکار در سوریه را به جنگ شیعه و سنی مبدل ساختند. این رقابت آنان با حکومت شیعه ایران و دولت تحت الحمایه علوی آن در دمشق اکنون گسترش خطرناکی یافته و به عراق سرایت کرده و آن کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده است.
خمینی در کتاب "کشف الاسرار" که حدود سی سال پیش از به قدرت رسیدن نگاشت، علنا خواهان سرنگونی حکومت وهابی خاندان سعودی در عربستان شده بود. از دیدگاه خمینی، آل سعود دو گناه نابخشودنی داشتند. یکی آن که وهابی هستند و شیعه را مردود می دانند و آیین باورهای آن را تکفیری و باطل می خوانند و کلیدهای حرمین شرفین را در دست دارند – و دوم آن که با ایالات متحده در اوج جنگ سرد علیه اتحاد شوری همکاری تنگاتنگ دارند.
بلافاصله پس از برپایی حکومت دینی در ایران نیز، خمینی به تحریک اقلیت شیعه در عربستان پرداخت و کوشید آن ها را علیه دولت ریاض بشوراند و نبردهایی نیز به راه افتاد که بی تردید رژیم ایران در آن ها نقش داشت.
در تمام این 35 سال نیز عربستان سعودی همیشه از رژیم ایران دوری جسته و با رخنه یابی آن در امیرنشین ها و کشورهای عرب دیگر و از جمله بحرین مبارزه کرده است. آل سعود فراموش نخواهد کرد که خمینی می خواست آیین دینی حج را به یک نمایش سیاسی مبدل کند و از طریق آن به جنگ دنیای غرب برود و جهان اسلام را به دور خود گرد آورد – که سرش سخت به سنگ خورد – ولی بیش از پانصد نفر از زائران تحریک شده نیز کشته شدند.
در قانون اساسی رژیم ایران به  صراحت نوشته شده که رسالت حکومت تلاش برای صدور انقلاب دینی است. خمینی به حرف اکتفا نکرد و از همان ماه های نخستین در دست داشتن قدرت به تحریک شیعیان در عراق پرداخت که نتیجه آن جنگ هشت ساله و نیم میلیون نفر ایرانیان جان باخته و یک میلیون زخمی و معلول و بیش از دو میلیون نفر آواره و پناهنده بود.
تحریکات دینی خمینی، صدام حسین دیوانه را به خروش آورد و او را به حمله ایران کشاند. صدام یک ناسیونالیست دوآتشه بود که می خواست از سه گروه مردمانی در عراق که دارای ویژگی های فرهنگی و دینی و اجتماعی خویش هستند یک ملت واحد به وجود آورد: کردها در شمال عراق، شیعیان در جنوب و شرق  عراق و اهل تسنن در نواحی مرکزی  (که قدرت و مکنت را نیز در دست داشتند).
روزی که ارتش آمریکا نظام حکومتی صدام را برانداخت، تجزیه خاک آن کشور عملا آغاز شد و امروز که گروهی با نام داعش دو اسبه به سوی نواحی مرکزی عراق پیش می رود خطر فروپاشی بیش از هر زمان دیگر محسوس شده است.
حکومت ایران در برابر چشمان خود، با هراس بسیار می بیند که آنچه در ظرف سالیان دراز و صرف میلیاردها دلار پول رشته بود، اکنون یکی پس از دیگری پنبه می شود و در حالی که خمینی امید داشت که دست کم عراق با اکثریت 65 درصدی مسلمانان شیعه به حکومت اسلامی ایران بپیوندد، فروپاشی قدرت اهل تشییع آغاز شده است.
سخن از ورود افراد مسلح سپاه پاسداران حکومت ایران به خاک عراق و درگیری جنگی با گروه افراط گرای اسلامی "داعش" است که علنا می گوید می خواهد با اشغال عراق و سوریه، یک حکومت خلافت اسلامی دوران طلایی حضرت محمد، ولی نسخه سنی آن را برپا سازد که بی تردید دشمن خونی حکومت ایران خواهد بود.
حکومت اسلامی ایران که با فرستادن نیروهای مسلح به سوریه نیز توانست از سقوط  حکومت علوی بشار اسد (دست کم به طور موقت) جلوگیری کند، نیروهایی را به عراق فرستاده و می فرستد که ممکن است آن سرزمین را به ویتنام رژیم ایران مبدل سازد.
افراد گروه "داعش" تهدید کرده اند که اگر به کاظمین و سامرا و نجف و کربلا برسند، همه اماکن مقدس شیعه را ویران خواهند کرد. آیا حکومت اسلامی ایران که خود را یگانه نگهبان جهان اسلام معرفی می کند و در این روزها یاد امام زمان مهدی موعود را گرامی می دارد، در برابر چنین فاجعه دینی دست به  روی دست گذاشته و واکنشی نشان نخواهد داد؟
نوشته های ابومصعب الزرقاوی را به یاد داریم که در مقام رهبری دینی القاعده در عراق، شیعیان را بدترین دشمنان اسلام لقب داده بود. فتاوی شیخ یوسف القرضاوی را از یاد نبرده ایم که شیعیان را نجس می خواند و خواهان نابودی آنان است. این دو مربیان و پیشوایان "داعش" هستند که اگر در عراق مستقر گردند، پایه های حکومت بشار اسد در سوریه را نیز به شدت لرزان خواهند ساخت.
برخی سردمداران حکومت اسلامی ایران و سیاستمداران شیعه در عراق ادعا می کنند که پیشروی های داعش موقتی است و نیروهای شیعه به زودی به خود خواهند آمد و با پاتک آن ها را عقب خواهند راند. واحدهای جنگی سپاه پاسداران ایران در این زمینه تجربه بسیار دارند و بی تردید ماهرتر از سربازان ارتش عراق عمل خواهند کرد – ارتشی که عملا از هم فروپاشیده و در برابر نیروهای "داعش" مقاومت جدی نشان نداده است. ولی چگونه می توان ارزیابی کرد که این پیش بینی مقامات حکومت ایران و دولت شیعه بغداد درست باشد؟
در شمال، کردها هستند که موقعیت خود را تحکیم می کنند و در مرکز، اهل تسنن هستند که بخش اعظم سربازان ارتش عراق و واحدهای اطلاعاتی آن را تشکیل می دهند و از دولت شیعه نوری المالکی تنفر دارند.
روح الله خمینی، که آرزوی خام تسلط بر جهان اسلام را داشت، برای آن که جای پایی در عراق باز کند، هزینه ها مالی سنگینی را بر مردم ایران تحمیل کرد. او نهادی را با نام "مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق" برپا ساخت که ده هزار سرباز شیعه را تعلیم داد و پس از برافتادن صدام حسین این نیرو را به عراق فرستاد که به عنوان ستون پنجم رژیم ایران عمل کند. ولی همه این سرمایه گذاری ایرانی به باد رفت و "مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق" فرو ریخت.
خمینی گفته بود جنگ با عراق را آنقدر ادامه می دهد که صدام حسین فرو افتد – به همین خیال باطل بود که جنگ را به مدت هشت سال طولانی ساخت. ولی این ایالات متحده و ارتش قدرتمند آن بود که بالاخره آرزوی خمینی را برآورده کرد و صدام حلق آویز شد – همان آمریکایی که خمینی گفته بود «هیچ غلطی نمی تواند بکند!»
حالا هم رژیم ایران دوباره چشم امید به دست پرقدرت آمریکا دوخته که بیاید و عراق را از فروپاشی و دولت شیعه را از سرنگونی نجات دهد و نگذارد گروهی که خود "الدولة الاسلامیة العراق و الشامات" یا
به اختصار "داعش" می خواند و به عراق بسنده نمی کند و به سوریه نیز چشم طمع دوخته است، به آرژوی خود برسد.
نوعی اشتراک منافع تاکتیکی بین ایالات متحده و حکومت ایران به وجود آمده است.
رویدادهای عراق هم زمان با تنگنای سخت حکومت ایران در صحنه مذاکرات اتمی رخ می دهد. بی تردید اگر نیروهایی پیشروی "داعش" را مهار نکنند، حکومت ایران با مشکلات بسیار دشوارتری روبرو خواهد شد: ممکن است قدرت و نفوذ خود را در عراق از دست بدهد و رژیم مورد حمایتش در سوریه در برابر خطرهای جدی تری قرار گیرد و فشار کشورهای 5+1 در مذاکرات اتمی بر رژیم ایران افزایش یابد.
وعده داده بودند که به زودی بر جهان مسلط  خواهند شد و آقایی خواهند کرد – و امروز در سراشیب سقوط  و فروپاشی حکومت های همدست خویش قرار گرفته اند!  
اورشلیم : شنبه 24 خرداد ماه 1393 – 14 ژوئن 2014

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر