ما همه دیکتاتوریم! فرقی
هم نمی کند که سلطنت طلب باشیم یا کمونیست ، مجاهد خلق باشیم یا توده ایی ، طرفدار
ولایت فقیه باشیم یا اصلاح طلب، چپی باشیم یا راستی، از هر گروه و دسته سیاسی یا
اقلیت مذهبی و قومی که باشیم فرقی نمی کند ، همین که ایرانی باشیم کافی است!
دیکتاتوری در خون ماست! در گفتار بسیار دموکرات هستیم و در عمل از هر دیکتاتوری
دیکتاتور تر!
وقتی در قدرت نیستیم تمامی
حاکمان را مستبد می دانیم و خواهان پایین کشیدن آنها هستیم! دلیل هم لازم نداریم ،
همین که هر کس با افکار ما مخالف است انگیزه کافی برای ما ایجاد می کند تا با او
مخالفت کنیم! اما بعد از آنکه خودمان به قدرت برسیم بدتر از همانهایی خواهیم شد که
از آنها انتقاد می کردیم!
از نظر ما دیگران فقط برای
این وجود دارند که تابع محض ما و افکار ما باشند زیرا افکار و اندیشه های ما ناب
ترین افکار و اندیشه هاست! اگر کسی به ما بگوید بالای چشم ما ابروست ، او را باید
با بدترین شکل ممکن بکوبیم و تنها برای آنها ارزش قایل هستیم که برای گفته ها و
کرده های ما مهر تایید هستند!
آزادی و وطن پرستی شعاری
است که پشت آن پناه گرفته ایم تا بر امواج احساسات دیگران سوار شویم و موج سواری
کنیم! کدام گروه و دسته سیاسی را می شناسید که از لزوم آزادی و دموکراسی و وطن
پرستی سخن نگوید؟! اما سوال اساسی اینجاست که اگر شعار همه گروههای سیاسی ،
دموکراسی و آزادی و سربلندی ایران است ، چرا همه با پرداختن به اختلافات با سایر
گروههای سیاسی و خائن و وطن فروش خواندن دیگران ، مهمترین مسئله را که همانا آزادی
ایران و ایرانی است به فراموشی سپرده اند ؟! چرا امروز نمی توانیم حتی در یک فضای
مجازی همدیگر را تحمل کنیم و به عقاید و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؟! چرا نمی
خواهیم انرژی و تمرکز خود را بر آزادی و سربلندی کشورمان بگذاریم و ابتدا آنرا از
دست استبداد دینی نجات دهیم؟! چرا اول به این فکر نیستیم که باید ایرانی وجود
داشته باشد تا بعد صاحب یک سیستم دموکراتیک شود؟! چرا در محاسبات خود رای و خواست
مردم ایران را در نظر نداریم؟! کدام دسته و گروه سیاسی می تواند ادعا کند که از
خواست و نیاز اکثریت مردم ایران آگاهی دارد و سیاست ها و اندیشه های خود را بر
مبنای این نیاز بنیان گذاشته است؟! چرا بدون توجه به ملت و اکثریت جامعه ایرانی
خود را نماینده ایرانیان می دانیم و برای آینده آنها در دفاتر کوچک و یا در اندیشه
محدود خود برنامه ریزی می کنیم؟!
ما همه دیکتاتور هستیم و
تا زمانی که افکار و اندیشه های خود را بهبود نبخشیم نباید امیدی به بهبود اوضاع
کشورمان داشته باشیم زیرا اگر هم موفق به ساقط کردن جمهوری اسلامی شویم ، با چنین
افکار و رفتارهایی گرفتار شکل دیگری از دیکتاتوری خواهیم شد!
من نمی خواهم شعار بدهم!
از خودم و از همین امروز شروع می کنم و نقطه پایانی بر تحمیل عقایدم بر دیگران می
گذارم. از نظر من اولویت با آزادی ایران است و رژیم آینده ایران را مردم و در پای
صندوق های رای تعیین خواهند کرد. از نظر من تمامی افراد و گروههای سیاسی و مذهبی و
قومی دارای حق مساوی بوده و قابل احترام هستند. از امروز هر مقاله ، نوشته و نظری هر
چند مخالف با عقاید و افکار من باشد ؛ اما در آن مصالح کشور و مردم من دیده شده
باشد ؛ قابل احترام و قابل دفاع از جانب من خواهد بود.
از امروز تمامی تلاشم در
جهت اتحاد با دیگران و حتی مخالفان فکری و عقیدتی خودم خواهد بود و بجای صرف انرژی
برای تقابل با دیگران و به کرسی نشاندن نظریاتم ، تمرکزم بر دشمنی با دیکتاتوری و
استبداد دینی موجود در ایران خواهد بود تا با همدلی و یکپارچگی ، آرزوی هموطنانم
برای آزادی را سرعت بیشتری ببخشم. انتخاب حکومت و رژیم آینده را به مردم ایران می
سپارم و تنها عقایدم را منتشر می کنم و آنرا به دیگران تحمیل نمی کنم. مخالفان من
، مخالفان افکار من هستند نه دشمنانم. دشمن من آنهایی هستند که کشورم را اشغال و
آنرا نابود کرده اند.
ببینیم و تفریح کنیم.
پاسخحذف